آیا پیامبر ﷺ علم غیب را می دانست؟

تنها کسی که از غیب خبر دارد و از آینده خبر می دهد خداوند متعال است حتی خداوند عزوجل به رسول الله ﷺ می فرماید:

( قُل لا یَعلَمُ مَن فِی السَّمَوَاتِ وَ الأرضِ الغَیبَ إلا الله). النمل/ ۶۵٫
. «ای رسول خدا بگو که در همه آسمانها و زمین جز خداوند کسی از علم و غیب آگاه نیست»
(وَ عِندَهُ مفاتحُ الغَیبِ لا یَعلَمُها إلا هُوَ). انعام ۵۹٫
«کلیدهای غیب تنها نزد او است جز او کسی آن را نمی داند».

شیخ عبدالرحمن بن سعدی رحمه الله تعالی در تفسیر این آیه در کتاب خود می نویسد:

” این آیه یکی از بزرگترین آیاتی است که علم فراگیر الهی را به طور مشروح بیان داشته، و تصریح می کند که علم او همه خفایا و نهانها و امور غیبی را در بر می گیرد، و هرکس از آفریدگانش را که بخواهد از آن امور غیبی آگاه می سازد.
و بسیاری از امور غیب را از فرشتگان مقرب و پیامبران پنهان داشته، و آنان را بدان آگاه نکرده است، تا چه رسد به اینکه کس دیگری از جهانیان را از آن با خبر نماید.
و او به حیوانات و درختان و ریگها و سنگریزه ها و خاکهایی که در بیابانها و صحراها می باشد آگاه است. از آنچه که در دریاها وجود دارد از قبیل حیوانات، معادن، و سایر موجودات زنده ای که آب آنرا فرا گرفته، آگاه است.”

(وَلِلّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ) (نحل ۷۷).
یعنی: و نهان و غیب آسمانها و زمین از آن خداست.

یک نکته مهم و آن اینکه اگر پیامبر ﷺ در مورد مسئله ای خبر داده است به سبب وحی بوده است و او خود نمی دانسته است و آنرا از نزد الله تعالی به واسطه برقراری وحی بدست آورده و آن هم مواردی که الله تعالی اراده نموده و به ایشان خبر داده اند و با قطع وحی دیگر هیچکس نمی تواند چنین ارتباطی را داشته باشد.و با تاکید قرآن پیامبر ﷺ غیب را نمی دانسته است:
« قُل لاَّ أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»
(اعراف ۱۸۸).
یعنی: بگو جز آنچه خدا بخواهد برای خودم اختیار سود و زیانی ندارم و اگر غیب می‏دانستم قطعا خیر بیشتری می‏اندوختم و هرگز به من آسیبی نمی‏رسید من جز بیم‏دهنده و بشارتگر برای گروهی که ایمان می‏آورند نیستم.

علامه عبدالرحمن سعدی رحمه الله تعالی در تفسیر این آیه می نویسد:
” « قُل لاَّ أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا»
بگو: من مالک سود و زیانی برای خود نیستم، بلکه فقیر و نیازمند و تحت تدبیر خدا هستم، هیچ خوبی و خیری به من نمی رسد مگر از جانب خدا، و شر ّرا جز او از من دور نمی کند و من هیچ علم و آگاهی ندارم جز آنچه خدا به من آموخته است.
« وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ»
واگر غیب می دانستم اسبابی را فراهم می آوردم که برای من منافع و مصالحی فراوان به بار آورد، و از هر آنچه که به بدی و ناگواری منجر می شود پرهیز می کردم، چون در آن حالت به عواقب و سرانجام امور آگاه می کشتم، ولی چون اطلاعی از غیب ندارم، بدی و بلا به من می رسد، و بسیاری از منافع دنیا را از دست می دهم. پس این بیانگر آن است که من غیب نمی دانم.
« إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِیرٌ»
من فقط بیم دهنده ای هستم که مردم را از عقوبت های دینی و دنیوی و اخروی می ترسانم، و کارهایی را که منجر به عقوبت های دنیوی واخروی می شود بیان می کنم و مردم را از آن برحذر می دارم.
« وَبَشِیرُ» و فقط مژده دهنده به پاداش دنیا و قیامت هستم، و آن با بیان کارهایی است که انسان را به پاداش دنیا و آخرت
می رساند، نیز با ترغیب و تشویق مردمان به انجام آن کارها.
اما همه مردم این هشدار و مژده رسانی را نمی پذیرند، بلکه تنها مومنان از آن استفاده می برند، و آن را می پذیرند.
و این آیات جهالت کسانی را بیان می کند که به منظور به دست آوردن نفع و سود یا دفع ضرر و زیان، پیامبر ﷺ را به فریاد می خوانند.البته که کاری از دست پیامبر ساخته نیست و او نمی تواند به کسی فایده برساند که خداوند به او فایده ای نرسانده است. و نمی تواند ضرر و زیان را از کسی دور کند که خداوند ضرر و زیان را از کسی دور کند که خداوند ضرر و زیان را از او دور نکرده است.
او علم و دانشی جز آنچه که خدا به وی آموخته است ندارد. و کسی منتفع می شودکه هشدارها و بشارت های او را بپذیرد و به آن عمل کند. بنابراین پیامبر ﷺ به چنین کسی فایده ای را رسانده است که حتی پدران و مادران و دوستان و برادرانشان نمی توانند چنین سودی را به وی برسانند. چراکه بندگان را بر انجام هر خوبی و خیری تحریک کرده و آنان را از هر بدی و شری برحذر داشته، و آنچه او آورده است در غایت روشنی و وضوح قرار دارد.”
و هر کس ادعای غیب نماید قطعا مرتکب کفر گشته و از دین خارج می شود و لازم است توبه نماید.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …