چندی پیش یکی از دوستان شیعه ام از من در مورد عمل تکتف پرسید و با قاطعیت گفت که پیامبر صلوات الله علیه و سلم در نماز دستهایشان را روی یکدیگر قرار نمی داده اند و با دست باز (همانطور شیعه ها نماز می خوانند) نماز را اقامه می فرمودند و آن شیعه ایراد گرفت که اگر اهل سنت ادعا دارند که پیرو سنت رسول الله صلوات الله علیه و سلم هستند چرا کاری را انجام می دهند که پیامبر صلوات الله علیه انجام نمیداده اند. حال اگر مقدور شما برادران هست مرا به حقیقت امر آگاه کنید تا بتوانم جواب قاطعی به این فرد شیعه که ادعای بسیاری نیز دارد بدهم. البته دل من مطمئن است چون وقتی علمای ما که صاحب معارف دین هستند و علم دین الله سبحانه و تعالی را در سینه حفظ می کنند حتما دلایل و براهین درستی دارند.
الحمدلله،
سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم در این باره چنین است که ایشان هنگام قیام دستهای خود را می بستند. در این باره بیست حدیث از طریق هیجده نفر صحابی و تابعی از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده است .
از سهل بن سعد روایت است : (کان الناس یؤمرون أن یضع الرجل الید الیمنی علی ذراعه الیسری فی الصلاه) «مردم امر میشدند به اینکه در نماز دست راستشان را روی ساعد چپشان قرار دهند»ابوحازم گفت : یقین دارم که سهل این دستور را به پیامبر صلی الله علیه وسلم نسبت میداد. بخاری (۷۴۰/۲۲۴/۲)
از وائل بن حجر روایت است : (صلیت مع رسول الله صلی الله علیه وسلم و وضع یده الیمنی علی یده الیسری علی صدره) صحیح : [الإرواء ۳۵۲]
«با پیامبر صلی الله علیه وسلم نماز خواندم، (دیدم) دست راستش را بر روی دست چپش، روی سینهاش قرار داد».
از سهل ابن اسعد روایت شده که گفته است: “ به مردم دستور داده میشد که در نماز دست راست را روی دست چپ بگذارند“. و ابوحازم میگوید: “ او این عمل را به پیامبر صلی الله علیه و سلم نسبت میداد“. بخاری و احمد و مالک در موطا آن را روایت کردهاند.
حافظ ابن حجر میگوید: حکمت “رفع“ حدیث در آن است که دستور دهنده بدین عمل پیامبر صلی الله علیه و سلم بوده باشد. و از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده استکه میفرمود:
’’ (إنا معشر الانبیاء أمرنا بتعجیل فطرنا وتأخیر سحورنا، ووضع أیماننا علی شمائلنا فی الصلاه) [به ما پیامبران امر شده که ذر افطار تعجیل کنیم و سحری خود را به تاخیر بیندازیم و در نماز دست راست را روی دست چپ بگذاریم]”.
و از جابر روایت شده است که گفته: “ پیامبر صلی الله علیه و سلم از کنار مردی میگذشت که نماز میخواند و دست چپ خود را بر روی دست راست گذاشته بود، پیامبر صلی الله علیه و سلم دست راست او را بیرون کشید و آن را روی دست چپش گذاشت“. احمد و دیگران آن را روایت کردهاند. و نووی گفته است: اسناد آن “صحیح“ است.
ابن عبدالبر گوید: در این باره از پیامبر صلی الله علیه و سلم خلاف آن روایت نشده است و این عمل گفته جمهور اصحاب و تابعین است. و مالک نیز آن را در موطا ذکر نموده است و گفته: مالک تا اینکه به لقاء الله پیوست، همواره در نماز با دست راست، دست چـپ را میگرفت”.
محل نهادن دستها در نماز:
کمال اب الهمام گفته است: حدیث صحیحی به ثبوت نرسیده است که بموجب آن دستها را پایین سینه یا زیر ناف نهاد. به نزد حنفیها معهود آنست که آنها را زیر ناف نهاد و به نزد شافعیها زیر سینه. احمد دو قول دارد و به هر دو مذهب رای داده است. حقیقت آنست که هر دو مساوی هستند. ترمذی گفته است:“ رای اهل علم از اصحاب و تابعین و بعد از آنها، آنست که در نماز دست راست را، روی دست چپ گذاشت. بعضی گویند روی ناف، و بعضی گویند زبر ناف و هر دوی آنها وقوع یافته است“. ولیکن روایاتی نقل شده است که بموجب آنها، پیامبر صلی الله علیه و سلم هر دو دست خود را روی سینه مینهاد. از هلب طائی روایت شده که گفته است: “من پیامبر صلی الله علیه و سلم را دیدهام که دست راست را بالای مفصل دست چپ مینهاد بر سینهاش“. احمد آن را روایت کرده است و ترمذی آن را “حسن“ دانسته است. از وائل بن حجر روایت شده که گفته است:“با پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز میخواندمکه او دست راست خود را روی دست چپ و بر سینهاش نهاده بود“. ابن خزیمه آن را روایت کرده و صحیح دانسته است. و ابوداود و نسائی آن را بدین گونه روایت کردهاند:“سپس دست راست را بر پشت کف دست چپ و مچ و بازوی آن نهاد“.
البته جدای از این مباحث باید توجه داشت که معمولا در فقه بین علما اختلاف رای وجود دارد.ولی آنچه که بسیار حیاتی است اختلاف در عقیده است که خوشبختانه در بین علمای اهل سنت و چهار مذهب اختلاف در عقیده و اصول دین وجود ندارد.ولی شیعه در اصول دین انحراف عقیدتی دارند خصوصا شرک در آنها به وفور دیده می شود در حالیکه مومن تا ایمان کامل نداشته باشد و عقیده درست و توحیدی نداشته باشد اعمال آنها از جمله نمازهایشان برایشان فایده ای نمی رساند.
الله تعالی می فرمایند:« وَمَن یَکْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَهِ مِنَ الْخَاسِرِینَ»(مائده ۵) یعنی: و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.
«َلَوْ أَشْرَکُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ»(انعام ۸۸) یعنی: و اگر آنها مشرک شوند، اعمال (نیکی) که انجام دادهاند، نابود میگردد (و نتیجهای از آن نمیگیرند).
والله اعلم