آیا پیامبر سه روز در غدیر خم توقف کرد و صحابه را در گرمای سوزان نگه ‏داشت و برای علی بیعت گرفت؟!‏

شنیده ام که قول پیامبر در حدیث معتبر غدیر را به دوستی توجیه کرده اید.

آیا قرآن این مطلب را گوشزد نکرده بود؟ در آنجا که میفرماید‍:ان المومنین بعضهم اولیاء بعض، دیگر چه لزومی داشت که حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله و سلم)این مطلب را در آن هوای گرم و سوزان بازگو کند وسبب آزار صحابه ی محترم شود؟ سه روز در آنجا توقف نماید و با همه بیعت بگیرد؟

آیا بیعت گرفت فقط برای دوستی با علی بن ابی طالب؟!!!

الحمدلله،

ظاهرا شما هنوز خبر ندارید که علت حدیث غدیر چه بوده؟ برای همین این گونه گمان نادرست دارید.

پیامبر صلی الله علیه وسلم در اواخر عمر مبارک خود به حجه الوداع رفتند اما قبل از آن علی رضی الله عنه را به یمن فرستاد تا غنایم جنگی را همراه سربازانش به مدینه آورد، اما علی رضی الله عنه با سربازانش بر سر غنایم دچار اختلاف شدند تا جائیکه بین آنها کدورت ایجاد شد و بعضی از سربازان علی رضی الله عنه تصمیم گرفتند که هرگاه نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم بازگشتند از علی رضی الله عنه نزد او شکایت کنند، پیامبر صلی الله علیه وسلم از حج فارغ شده و قصد بازگشت کردند و آن چند نفر نزد ایشان رفته و از علی رضی الله عنه شدیدا گلایه کردند تاجائیکه در میان مردم شایع شد، پیامبر صلی الله علیه وسلم از این مسئله ناراحت شد که مبادا کدورت بزرگتر شود لذا در مسیر بازگشت در محلی بنام غدیر – که تا آنزمان بسیاری از مردم همراه پیامبر صلی الله علیه وسلم نبودند- مردم را نگه داشتند و به همه اعلام کردند که نظر علی رضی الله عنه در مورد غنایم صحیح و مورد تایید من بوده پس از او گلایه نکنید چرا که هرکس مرا دوست دارد باید او را نیز دوست بدارد، بدین ترتیب پیامبر صلی الله علیه وسلم با سخنان خود جلوی یک سوء تفاهم را گرفت تا شیطان از آن بهره برداری نکند، پس ماجرای غدیر فقط برای دلجوئی قلبهای رنجیده شده از علی ابن ابیطالب رضی الله عنه بود که برخی از صحابه در ماجرای سریه یمن و تقسیم غنایم جنگی دچار کدورت با علی رضی الله عنه شده بودند لذا پیامبر با این کار اراده فرمودند تا بین آن دسته از صحابه که با وی در سریه یمن بودند کدورتی نسبت به علی نماند.

و البته که (ان المومنین بعضهم اولیاء بعض)، ولی رسول خدا صلی الله علیه وسلم این مسئله را یادآوری نمودند همانگونه که در خود قرآن گاهی اوقات یک آیه چندین بار در مکانهای متعدد تکرار می شود تا یادآوری شود، و پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز یک مسئله را بارها برای یارانش تکرار و یادآوری می نمود تا شیطان مایوس گردد، بنابراین این حدیث و این سخنان پیامبر صلی الله علیه وسلم در آنجا ربطی به خلافت و جانشینی ندارد، و اگر قرار می بود که علی رضی الله عنه از سوی خدا بعنوان جانشین پیامبر صلی الله علیه وسلم منصوب می شد؛

اولا: باید این مطلب صراحتا در قرآن ذکر شود، زیرا آنگونه که شیعه اظهار می دارد جانشینی علی رضی الله عنه اصل ایمان و شرط آن است، پس باید قاعدتا اصول ایمان در قرآن ذکر شود، همانگونه که در مورد وجوب ایمان به قیامت و قرآن و پیامبران و کتابهای آسمانی در خود قرآن آیه صریح وارد شده چنانکه می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِیَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِیدًا» (نساء ۱۳۶).

یعنی: اى کسانى که ایمان آورده‏اید! به خدا و پیامبرش، و کتابى که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانى) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعى) بیاورید کسى که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهى دور و درازى افتاده است.

درحالیکه در هیچ جای قرآن حتی کوچکترین اشاره ای به این اصلی که شیعه مدعی آن است نشده است، پس چرا مردم را به گمراهی متهم می کنند درحالیکه خداوند خالق چنین حکمی را در قرآنش نکرده؟؟

دوما: اگر قرار می بود که علی رضی الله عنه جانشین پیامبر صلی الله علیه وسلم معرفی شود، پیامبر صلی الله علیه وسلم می بایست آنرا در صحرای عرفه که تمامی مسلمانان در آنجا بودند مطرح می نمود نه در غدیر خم که بسیاری از مردم به سرزمینهای خود رفته بودند.

سوما: اگر قرار بود که علی رضی الله عنه جانشین شود، چرا پیامبر صلی الله علیه وسلم صراحتا از الفاظ “خلافت” یا “جانشین” استفاده نکرد؟؟ و از لفظی استفاده نمود که چندین معنا دارد؟

قطعا اگر قصد پیامبر صلی الله علیه وسلم جانشینی علی رضی الله عنه می بود، بدون پرده و شبهه و بلکه با صراحت بیان می فرمود که علی جانشین و خلیفه بعد من است و فرزندان او نیز جانشین و خلیفه بعد او هستند و تا قیامت حکومت اسلامی از آن علی و فرزندانش خواهد شد، و حتی آنرا تا قبل از وفاتش بارها تکرار می کرد! درحالیکه نه تنها اینگونه نفرمودند، بلکه حتی سه ماه پس از غدیر که وفات فرمودند حتی یکبار به این مسئله کوچکترین اشاره ای نکردند و حتی در هنگام بیماری که توانایی امامت مسلمانان را نداشت علی رضی الله عنه را برای امامت تعیین نکرد!! بلکه ابوبکر صدیق رضی الله عنه را تعیین نمودند.

و جالب اینکه حتی یکبار علی رضی الله عنه و دو فرزندش حسن و حسین رضی الله عنهما هیچیک به این مسئله (واقعه غدیر) استناد نکردند و مدعی نشدند که پدر ما در غدیر از سوی پیامبر صلی الله علیه وسلم بعنوان جانشین تعیین شد! درحالیکه می بینیم که حسن رضی الله عنه مدت شش ماه خلیفه مسلمانان بود و قدرت داشت و حسین رضی الله عنه با عزت و شجاعانه در برابر ابن زیاد و سربازانش مقاومت نمود و شهید شد و خواری را تحمل نکرد، پس چطور این اصل را مطرح نکرد؟ از چه کسی می ترسید؟ آیا از مرگ هم بالاتر بود که حسین رضی الله عنه بخواهد تقیه کند؟

ولی متاسفانه دشمنان اسلام برای ایجاد تفرقه بین آنها اقدام به توطئه کردند و بعد از مدتی گروهی پیدا شدند که – کاسه داغ تر از آش شده – و نمایندگی و سخنگویی علی رضی الله عنه را برعهده گرفتند و مدعی شدند که او جانشین بود ولی شما نگذاشتید! درحالیکه خود علی رضی الله عنه یکبار هم این مسئله را ذکر نکردند چه در زمانی که وزیر خلفا بود و چه زمانیکه خود خلیفه بود.

در ضمن یادآور می شویم که: بعد از سخنرانی پیامبر صلی الله علیه وسلم در مورد علی رضی الله عنه در غدیر، چیزی بعنوان بیعت گرفتن برای علی رضی الله عنه وجود نداشته و اینکه سوال کننده اظهار می دارند تا سه روز بیعت دادند ، دروغی بیش نیست و اصل و اساسی ندارد.

و کسی که می گوید سه روز در آن گرما ماندند و بیعت گرفتند این سخن او ادعایی باطل و دروغی بیش نیست، و هیچ اصل و سند صحیحی برای آن نیست.

پیشنهاد می شود که برای اطلاع از علت و شان بیان حدیث غدیر به فتوای (۳۷۷۶) و (۴۵۶۱) مراجعه کنید تا ذهن خود را از آن همه تحریفها و دروغهایی که تابحال شنیده اید بزدایید.

والله اعلم

مقاله پیشنهادی

علم چگونه از بین می‌رود؟

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: أَلَا أُحَدِّثُکمْ حَدِیثًا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم …