آیا پدر و مادر پیامبر صلی الله علیه وسلم مسلمان بودند یا نه؟
و سوال دوم اینکه مگه اسلام با حضرت محمد صلی الله علیه وسلم ظهور و بروز نکرد پس چطور نام پدر حضرت محمد عبدالله بود خواهشا توضیح دهید؟
الحمدلله،
بر طبق نصوص و شواهد، والدین پیامبر صلی الله علیه وسلم هیچکدام اهل توحید و نجات نبوده اند، زیرا اولا رسالت اسلام بعد از فوت آنها بود و پیامبر صلی الله علیه وسلم تا چهل سالگی مامور ابلاغ دین اسلام نشدند و این درحالی بود که در آنزمان سالها از فوت والدین پیامبر صلی الله علیه وسلم گذشته بود.
دوما از نصوص در دست چنین برداشت می شود که هر دوی پدر و مادر پیامبر صلی الله علیه وسلم جهنمی هستند.
اما آنچه که ما را بر این می دارد تا بگوییم که پدر پیامبر صلی الله علیه وسلم یعنی “عبدالله بن عبدالمطلب” در جهنم است؛ اینست که یکى از اصحاب مکررا از پیامبر صلى الله علیه و سلم میپرسید پدرش که مرده بود کجاست و چه وضعیتى در آخرت خواهد داشت؟ پیامبر صلى الله علیه و سلم به او گفت که او دوزخى و جهنمی است، و آن مرد ناراحت شد و رفت، ولى پس از چندى براى اینکه پیامبر صلى الله علیه و سلم از ناراحتى آن مرد بکاهد به او گفت:
« ان ابی و اباک فی النار » (صحیح مسلم)
یعنى هم پدر من و هم پدر تو هر دو دوزخى هستند.
این حدیث نشان می دهد که پدر پیامبر صلی الله علیه وسلم اهل نجات نبوده و لذا در آخرت جزو جهنمیان است.
اما در مورد مادر ایشان؛ هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وسلم خواست تا بر سر قبر مادرش حاضر شود، الله تعالی به وی اجازه دادند ولی ایشان را از دعا کردن و طلب مغفرت برای مادرش نهی کردند:
عن أبی هریره قال :« زار النبی صلى الله علیه وسلم قبر أمه.فبکى : وأبکى من حوله ، فقال : استأذنت ربی فی أن أستغفر لها ، فلم یؤذن لی ، واستأذنته فی أن أزور قبرها فأذن لی ، فزوروا القبور فإنها تذکر الموت ».صحیح مسلم (۳/۶۵).
یعنی: « رسول الله صلی الله علیه وسلم قبر مادرش را زیارت نمود. به گریه افتاد و حاضران نیز گریه کردند.سپس فرمودند: از پروردگارم اجازه خواستم تا برای مادرم دعای مغفرت نمایم ولی به من اجازه نداد. آنگاه اجازه زیارت قبر مادرم را خواستم،به من اجازه داد.سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: قبور را زیارت کنید که شما را بیاد آخرت می اندازد».
اجازه ندادن الله تعالی به پیامبر صلی الله علیه وسلم برای دعا کردن و طلب اساغفار برایشان، دلیلی بر این است که ایشان نیز بمانند شوهرش عبدالله اهل نجات نبوده وگرنه اگر اهل نجات یا جهنمی نمی بود، الله تعالی رسولش را منع نمی کرد تا برای مادرش دعا کند؛ چنانکه الله تعالی به پیامبر دستور داد که بر مردگان منافقان دعا نکند؛
« وَلاَ تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلاَ تَقُمْ عَلَىَ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُواْ وَهُمْ فَاسِقُونَ»(توبه ۸۴)
یعنی: هرگز بر مرده هیچ یک از آنان (منافقان)، نماز نخوان! و بر کنار قبرش، (براى دعا و طلب آمرزش،) نایست! چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند؛ و در حالى که فاسق بودند از دنیا رفتند!
و در مورد مردگان مشرکین می فرماید:
« مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَن یَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُواْ أُوْلِی قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ»(توبه ۱۱۳)
یعنی: براى پیامبر و مؤمنان، شایسته نبود که براى مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند، هر چند از نزدیکانشان باشند؛ (آن هم) پس از آنکه بر آنها روشن شد که این گروه، اهل دوزخند!
چندین روایت در مورد شآن نزول این آیه وارد آمده؛ بر طبق یکی از روایتها، این آیه برای آن نازل شد چون پیامبر صلی الله علیه وسلم قصد داشتند برای ابوطالب عمویشان دعا و طلب مغفرت کنند، و برطبق روایت دیگری از ابن مسعود رضی الله عنه در بیان سبب نزول این آیه آمده است: «رسول خدا صلی الله علیه وسلم روزی به گورستان رفتند و بر سر قبری از مقابر نشسته زمان درازی را با رازونیاز گذراندند و گریستند و من هم بر گریه ایشان گریستم، آنگاه فرمودند: این قبری که بر سر آن نشستهام، قبر مادرم هست و من از پروردگارم اجازه خواستم که در حق وی دعا کنم، اما او به من اجازه نداد».
اما اجازه ی الله تعالی به ابراهیم علیه السلام برای استغفار پدرش، بخاطر وعده ای بود که الله تعالی به ابراهیم داده بود ولی بعد از آنکه ابراهیم متوجه ناخشنودی الله تعالی از پدر خویش شد دیگر برایش دعا نکرد:
« وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ»(توبه ۱۱۴)
یعنی: و استغفار ابراهیم براى پدرش فقط بخاطر وعدهاى بود که به او داده بود (تا وى را بسوى ایمان جذب کند)؛ امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست، از او بیزارى جست؛ به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود!
با توجه به این نصوص متوجه خواهیم شد که اجاز ندادن الله تعالی به پیامبر صلی الله علیه وسلم برای دعا کردن مادرش، نشانگر آنست که او بر شرک از دنیا رفته و شرک عاقبی جز دوزخ ندارد.
اما در خصوص علت نامگذاری پدر پیامبر صلی الله علیه وسلم به “عبدالله” لطفا به فتوای (۵۰۷۸) مراجعه کنید.
والله اعلم