بنظر میاید که معقولتر این باشد، که از شیعه بپرسم کدام آیات در حق علی نیست، زیرا سلسله آیاتی که گمان میکنند در حق علی است پایانی ندارد! در حیرتم که این مذهب با اینهمه کاستی چرا توانسته ریشه بدواند و مطرح باشد؟!!
شیعه میگوید :آیه « هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ» (الأنفال: ۶۲) «او همان کسى است که تو را، با یارى خود و مؤمنان، تقویت کرد».
هم درباره حضرت علی است و به این حقیقت ابونعیم نیز معترف است،
ابونعیم از ابو هریره روایت کرده است که گفت: بر عرش نوشتهاند: «لا إله إلاَّ الله وحده لا شریک له، محمد عبدی ورسولی أیدته بعلی بن أبی طالب»، (یعنی محمد بنده و فرستاده من است که با علی بن ابی طالب نیرومندش ساختم). و این در فرموده الهی آمده است که (هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ) یعنی: با علی، و این بزرگترین فضیلتی است که برای سایر صحابه حاصل نشده است، لذا او امام بر حق است.
پاسخ اهل سنت:
اولا- راوی حدیث ابوهریره است و شما که او را بزرگترین جاعل حدیث میدانید پس اینجا چرا به حدیث او شک نمیکنید؟
دوما- اگر ابوهریره علیه علی حدیث جعل میکرده پس چرا این حدیث عظیم را در حق ایشان دانسته؟
سوما – الله فرموده «أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ» نفرموده ««أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ » وبالمومن،آیا فرق مومن و مومنین را نمیدانید؟!
جهارما – بعد این ابو نعیم کتاب معروفی به نام فضایل صحابه، دارد که در اول بخش «حلیه» آن برخی از فضایل اصحاب را ذکر کرده است، حال اگر اینان واقعاً روایات ابونعیم را حجت میدانند باید یاد آور شویم که همین ابو نعیم در آن بخش کتابش روایاتی هم در باب فضایل ابوبکر و عمر و عثمان دارد که بنیان و ارکان شیعه را در هم میشکند، لذا اگر به این روایات استناد نمیکنند نباید به سایر نقل قولهایشان هم اعتمادی داشته باشند.
پنجما – ما خود درباره صحت روایات او و هر کس دیگری به اهل فن علم حدیث رجوع میکنیم و راههای پی بردن به صدق و کذب احادیث را از قبیل بررسی اعتبار سلسله راویان میپیماییم. که آیا راویان ثقه هستند یا برخی از آنان ثقه نیستند؟ همچنین ما به شواهد حدیث و قرائن مختلف اطراف آن مینگریم تا یکی از اقوال به ما اثبات شود، و برای ما فرقی نمیکند که روایت در فضیلت علی است یا در خصوص فضایل سایر اصحاب، هر چه درستیاش ثابت شود را تصدیق، و هر روایتی را که کذب بودنش ثابت شود، تکذیب میکنیم.
ششما: این حدیث به اتفاق عالمان حدیث دروغ و جعلی است درباره این حدیث – و نظایر آن – ما با قطع و یقین شهادت میدهیم که دروغ و جعلی است، ما – به خدایی که هیچ خدایی بحق جز او نیست – یا یقین و اطمینانی که در دلهایمان است و غیر قابل انکار میدانیم که این حدیث دروغ بوده و ابو هریره آن را روایت نکرده است. امثال آن هم از نظر ما همین طور هستند.
هفتما: حالا بیایید آیات قبل و بعد را ببینیم تا ملای شیعه را بیشتر رسوا میکنم دو آیه قبل این است:
«وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یوَفَّ إِلَیکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ» (الأنفال/۶۰)
هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد!
«وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» (الأنفال/۶۱) و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی؛ و بر خدا توکل کن، که او شنوا و داناست!
یعنی حرف از جنگ با مشرکین است، آیه میگوید که هر چقدر که میتوانید در مقابلشان نیرو آماده کنید، ولی اگر صلح خواستند صلح کنید.
بعد از این میرسیم به آیه مورد نظر :
«وَإِنْ یرِیدُوا أَنْ یخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ» (الأنفال/۶۲)
«و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد… »
کاملا واضح است که این نیرو بر میگردد به همان آماده باش جنگی آیه های قبل، حضرت علی که بر سر هزار اسب نمی نشسته!! آلله میگوید رباط الخیل (اسبهای ورزیده) را آماده کنید بر هر اسبی حتما یکی دو نفر مینشستند ، پس محال است آیه درباره یک نفر و هزاران اسب آماده باشد!!!
آیه بعدی هم نیاز به توضیح اضافی ندارد:
«وَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَینَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَینَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» (الأنفال/۶۳)
و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف میکردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمیتوانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است!
ملای شیعه آیا خجالت نمیشود که همه این آیات را در حق حضرت علی میدانند، آیا علی هزاران قلب داشته یا هزاران اسب داشته؟!!
ای ملای شیعه مگر مؤمنان صیغه جمع نیست. پس این نص صریح نمیتواند فقط یک شخص معین را قصد کرده باشد، پس جایز نیست گفته شود: مراد از این نص علی به تنهایی است.
هشتما -همه میدانند که بر پا شدن و شکل گرفتن دین پیامبر تنها به خاطر موافقت و همراه شدن علی نبوده است. علی از نخستین کسانی بود که مسلمان شده و اسلام در آن هنگام ضعیف بود. و اگر خداوند خود
افراد را به سمت ایمان و هجرت و نصرت رهبری و هدایت نمیکرد، علی به تنهایی نمیتوانست پیامبر را نیرومند گرداند، ایمان آوردن مردم، هجرت کردنشان و نصرتشان نیز به دست علی صورت نگرفت،
وانگهی هر تأثیر خوبی که علی در اسلام گذاشته است. سایر یاران پیامبر هم همانند و همشأن و اندازه آن را داشتهاند، و برخی حتی آثار بزرگتری هم به جا گذاشتهاند، پس این غلو در حق علی ، چرا؟!!!
محمد باقر سجودی