خداوند متعال میفرماید: ﴿قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ١٨٨﴾ [الأعراف: ۱۸۸] «بگو: من برای خودم مالکِ هیچ نفع و ضرری نیستم، مگر آنچه الله بخواهد. و اگر غیب میدانستم، سود بسیاری برای خودم فراهم میساختم و هیچ زیانی به من نمیرسید. من برای مؤمنان تنها هشداردهنده و مژده رسانم».
﴿فَذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٣٢ کَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ٣٣﴾ [یونس: ۳۲-۳۳]. «بنابراین پس از حق چیزی جز گمراهی و ضلالت وجود ندارد. پس چگونه(از حق) رویگردان میشوید؟ اینچنین فرمان پروردگارت بر فاسقان نافرمان تحقق یافت که آنان ایمان نمیآورند».. سوگند به خدا عقلهایی که سخن پروردگارشان را ترک کردهاند و سخن پیامبرشان را به خاطر وسوسهها و آنچه شیطان به دلشان میآورد ترک گفتهاند، سرگشته شدهاند.
عجیب این است که شیطان آنها را با چیزی فریب داده که بوسیلهی آن به هدفش رسیده است و این شرک را در قالب محبّت و تعظیم پیامبر صلی الله علیه و سلم و محبت صالحان و تعظیم آنها به آنان نشان داده است. و حال آن که سوگند به خدا تبرئهی پیامبران و صالحان از این محبت و تعظیم، تعظیم و محبت حقیقی با آنهاست و باید آنها را از چنین محبّت نادرستی پاک دانست.
شیطان توحید و اخلاص را به آنها به عنوان بغض و دشمنی با پیامبر و صالحان معرفی کرده است، اما آنها نمیفهمند که آنان با این کار خود خداوند را مورد عیبجویی قرار داده و حق او را تباه کردهاند و به پیامبر صلی الله علیه و سلم و صالحان طعنه زدهاند.
اما عیب جویی آنها از خداوند این است که مخلوق ناتوان و ضعیف را همانند پروردگار توانا قرار دادهاند و گفتهاند که مانند خدا سود و زیان میرساند.
و اما تقصیر آنها در حق الله متعال به این صورت است که عبادتها همه حق خداوند متعالاند و وقتی آنها چیزی از عبادت را برای غیر الله انجام میدهند حق خداوند را تلف کردهاند.
و عیبجویی آنها از پیامبر صلی الله علیه و سلم و صالحان این است که گمان میبرند پیامبر صلی الله علیه و سلم و صالحان از کارشان راضی هستند و یا آنها را به این کارها فرمان دادهاند، اما هرگز پیامبر صلی الله علیه و سلم و صالحان از چنین چیزی راضی نبوده و به آن دستور ندادهاند، خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ٢۵﴾ [الأنبیاء: ۲۵]. «و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که هیچ معبود برحقی جز من وجود ندارد؛ پس مرا عبادت و پرستش کنید».
مؤلف میگوید: در حدیث فواید و آموزههایی علاوه بر اینها نیز آمده است. از آن جمله اینکه پیامبر صلی الله علیه و سلم در این مورد جدّی و قاطع بودند، طوری که ایشان چنان برای توحید تلاش مینمود که او را دیوانه نامیدند. همچنین اگر مسلمانی امروز به توحید با جدیت و قاطعیت فرا بخواند او را دیوانه میگویند.
این حقیقت بیانگر این است که باید در کارها کوشید و از تنبلی و فقط تکیه کردن به افراد، دوری گزید، چنانکه افراد کوتاه فکر و نادان فقط با اعتماد بر اینکه به پیامبر صلی الله علیه و سلم یا صالحی منتسب هستند در انجام اعمال صالح نمیکوشند اما پیامبر صلی الله علیه و سلم وقتی دختر، عمه، عمو و خویشاوندانش را اینگونه خطاب میکند، این تذکری است به فرزندان آنها، چون وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم نه تنها برای اینها نمیتواند کاری بکند پس به طریق اولی برای فرزندانشان نیز نمیتواند کاری انجام دهد.
خداوند متعال در مورد کسانی که فقط به همین بسنده کردهاند که از نسل پیامبران هستند و از فرامین آنها اطاعت نمیکنند میگوید:﴿تِلۡکَ أُمَّهٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا کَسَبَتۡ وَلَکُم مَّا کَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٣۴﴾ [البقره: ۱۳۴]. «آنها، امتی بودند که درگذشتند و اعمالشان، از آنِ خودشان است و اعمال شما، از آنِ خودتان؛ و شما، مسؤول اعمال آنها نخواهید بود».
بنابراین نزدیکترین فرد به پیامبر صلی الله علیه و سلم کسانیاند که در زندگی و مرگ از او اطاعت مینمایند، چنانکه پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «هان آگاه باشید خاندان فلان اولیا و دوستان من نیستند، بلکه دوست من خدا و مؤمنان صالح هستند[۱]».
عبد بن حُمَید از حسن بصری روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه و سلم قبل از وفاتش اهل بیت خویش را گرد آورد و فرمود: «هان آگاه باشید عملکرد من از آن من و عملکرد شما از آن شماست، آگاه باشید در برابر خدا برایتان کاری نمیتوانم بکنم،آگاه باشید که از میان شما پرهیزکارانتان دوستان من میباشند، آگاه باشید اگر روز قیامت دنیا را بر دوشهایتان حمل کرده با خود بیاورید (اهل دنیا باشید) و مردم آخرت بر دوششان باشد ، شما را نخواهم شناخت[۲]».
[۱]– صحیح بخاری۵۶۴۴ البغا و مسلم۲۱۵ از حدیث عمرو بن عاص.
[۲]– آن را عبد بن حمید چنانکه در الدر المنثور۵/۹۶ آمده از حسن بصری به طور مرسل روایت کرده و طبرانی در المعجم الکبیر۱۸/۱۶۱ به صورت موصول روایت کرده و اسناد آن ضعیف است، و حدیث شاهدی نزد بخاری در الأدب المفرد ش۸۹۷ دارد، ابن أبی عاصم در السنه۲۱۳ از ابوهریره روایت کرده است و حدیث حسن است، گر چه دارالقطنی در العلل۹/۲۹۲ گفته: صحیح این است که حدیث به طور مرسل از ابی سلمه روایت شده است.