فرمودهی خداوند متعال:
﴿أَیُشۡرِکُونَ مَا لَا یَخۡلُقُ شَیۡٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ١٩١ وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ١٩٢﴾ [الأعراف: ۱۹۱-۱۹۲] «آیا موجوداتی را شریک پروردگار قرار میدهند که قدرت آفرینش چیزی را ندارند و خودشان آفریده شدهاند؟ موجوداتی که نه میتوانند آنان را یاری کنند و نه خودشان را».
منظور از این عنوان بیان حالت کسانی است که به جز الله به فریاد خوانده میشدند، در اینجا بیان میشود که آنها سود و زیانی نمیرسانند و در این زمینه، ملائکه، انبیاء، صالحان و بتها تفاوتی با هم ندارند، پس هر کسی که به جز الله به فریاد خوانده میشود همین طور است، چنان که خداوند متعال میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن یَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن یَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَیۡٔٗا لَّا یَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ٧٣ مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ٧۴﴾ [الحج: ۷۳-۷۴]. «ای مردم! مثالی بیان میشود؛ پس به آن گوش بسپارید. بیگمان معبودانی که به جای الله میخوانید، هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند؛ هرچند برای آفریدن مگس همهی آنها جمع شوند. و اگر مگس، چیزی از آنان برباید، نمیتوانند آنرا از او پس بگیرند. عبادتگزاران و معبودان (باطل)، همه ضعیف و ناتوانند. الله را آنگونه که شایستهی شناخت و تعظیمش بود، نشناختند و تعظیم نکردند. بیگمان الله توانای چیره و شکستناپذیر است».
و در این مورد فرمودهی الهی به بزرگوارترین انسان، شما را کفایت میکند، که میفرماید:
﴿قُلۡ إِنِّی لَآ أَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا٢١ قُلۡ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا٢٢ إِلَّا بَلَٰغٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِسَٰلَٰتِهِۦۚ وَمَن یَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا٢٣﴾ [الجن: ۲۱-۲۳] «بگو: من، مالک هیچ زیان و یا هدایتی برای شما نیستم. بگو: هیچکس مرا نمیتواند از عذاب الله پناه دهد و هرگز پناهگاهی جز او نمییابم. وظیفهام تنها ابلاغ(پیام) از سوی الله و رساندن پیامهای اوست. و هرکس از الله و پیامبرش نافرمانی کند، پس بیگمان آتش دوزخ در انتظار اوست و چنین کسانی جاودانه و برای همیشه در دوزخ میمانند». و میفرماید:
﴿قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ١٨٨﴾ [الأعراف: ۱۸۸] «بگو: من برای خودم مالکِ هیچ نفع و ضرری نیستم، مگر آنچه الله بخواهد. و اگر غیب میدانستم، سود بسیاری برای خودم فراهم میساختم و هیچ زیانی به من نمیرسید. من برای مؤمنان تنها هشداردهنده و مژده رسانم». و میفرماید:
﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَهٗ لَّا یَخۡلُقُونَ شَیۡٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ وَلَا یَمۡلِکُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا یَمۡلِکُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَیَوٰهٗ وَلَا نُشُورٗا٣﴾ [الفرقان: ۳] «و (کافران) معبودانى جز او (الله) گرفتند که چیزى نمىآفرینند و خود آفریده شدهاند و مالک هیچ زیان و سودى برای خویش نیستند و اختیار و توانایی مرگ و زندگانى و برانگیختن ندارند». و معلوم است که آنها ملائکه، انبیاء و صالحان را عبادت میکردند، بنابراین خداوند خبر میدهد که ملائکه در روز قیامت از کسانی که آنها را عبادت میکردهاند بیزاری میجویند، چنان که خداوند میفرماید:
﴿وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ یَقُولُ لِلۡمَلَٰٓئِکَهِ أَهَٰٓؤُلَآءِ إِیَّاکُمۡ کَانُواْ یَعۡبُدُونَ۴٠ قَالُواْ سُبۡحَٰنَکَ أَنتَ وَلِیُّنَا مِن دُونِهِمۖ بَلۡ کَانُواْ یَعۡبُدُونَ ٱلۡجِنَّۖ أَکۡثَرُهُم بِهِم مُّؤۡمِنُونَ۴١﴾ [سبأ: ۴۰-۴۱]. «و روزی که همهی آنان را برمیانگیزد و آنگاه به فرشتگان میگوید: آیا اینها، شما را میپرستیدند؟(فرشتگان) میگویند: تو پاک و منزهی. تو یاور و کارساز ما هستی، نه آنان. بلکه آنان، جنها را عبادت و پرستش میکردند. بیشترشان به آنها باور داشتند».
وقتی این روشن گردید، خلاصهی کلام مفسرین در مورد آیهای که به صورت عنوان فصل آورده شده این است که فرمودهی الهی:
﴿أَیُشۡرِکُونَ مَا لَا یَخۡلُقُ شَیۡٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ١٩١﴾ [الأعراف: ۱۹۱]. «آیا موجوداتی را شریک پروردگار قرار میدهند که قدرت آفرینش چیزی را ندارند و خودشان آفریده شدهاند؟»
این آیه توبیخ، سرکوفت و سرزنش مشرکین است چرا که آنها همراه خداوند بندگانی را میپرستند که آن بندگان چیزی را نمیآفرینند و در آنها چیزی از قبیل آفریدن، روزیدادن، یاریکردن خود یا کسانی که آ نها را میپرستند، وجود ندارد، که بر اساس آن سزاوار عبادت شوند و با وجود این مخلوق و آفریده شدهاند و آفرینندهای دارند که آنها را آفریده است و میگوید:
﴿وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ١٩٢﴾ [الأعراف: ۱۹۲] «موجوداتی که نه میتوانند آنان را یاری کنند و نه خودشان را».
یعنی کسانی را شریک خداوند قرار میدهند و عبادت میکنند که چنین وضعیتی دارند که نمیتوانند کسانی را که آنها را پرستش مینمایند یاری کنند و نه میتوانند خودشان را اگر کسی به آنها زیانی برساند یاری نمایند و زیان را از خود دفع کنند و کسی که اینگونه است در نهایت ناتوانی و ضعف قرار دارد، پس چگونه میتواند إله و معبود قرار داده شود؟! و همهی پیامبران، ملائکه، صالحان و غیره در این اوصاف داخل هستند پس هیچ کسی از آنها نمیتواند که چیزی بیافریند و نمیتوانند کسانی را که آنها را عبادت میکنند یاری دهند و نیز خودشان را هم نمیتوانند یاری کنند، پس وقتی اینگونه هستند به فریاد خواندن آنها باطل است.
خداوند متعال میفرماید:
﴿یُولِجُ ٱلَّیۡلَ فِی ٱلنَّهَارِ وَیُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِی ٱلَّیۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ یَجۡرِی لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡکُۚ وَٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا یَمۡلِکُونَ مِن قِطۡمِیرٍ١٣﴾ [فاطر: ۱۳]. «از شب میکاهد و بر روز میافزاید و از روز میکاهد و بر شب میافزاید و خورشید و ماه را که هر کدام تا زمان مشخصی در حرکت است، مسخر نمود. این است الله، پروردگار شما؛ فرمانروایی از آنِ اوست. و آنان که جز الله (به فریاد) میخوانید، مالک پوست نازک هستهی خرما نیز نیستند».
خلاصهی کلام مفسرینی همچون ابن کثیر و غیره در مورد آیهی مذکور این است که خداوند متعال از حالت کسانی از قبیل ملائکه، پیامبران، بتها و غیره که بجز الله به فریاد خوانده میشوند خبر میدهد و ضعف و ناتوانی آنها را بیان میدارد و میگوید که شرایطی که باید در کسی که به فریاد خوانده میشود همچون فرمانروایی، شنیدن دعا و قدرت بر اجابت آن وجود داشته باشد در اینها وجود ندارد، پس وقتی یکی از شرایط منتفی باشد به فریاد خواندنشان باطل است، چگونه اگر همهی شرایط منتفی باشند، پس خداوند مالکیت را از آنها نفی مینماید و میفرماید: ﴿مَا یَمۡلِکُونَ مِن قِطۡمِیرٍ﴾ [فاطر: ۱۳]. «حتی مالکیت پوسته نازک هستهی خرما را ندارند».
ابن عباس، مجاهد، عکرمه، عطاء، حسن و قتاده میگوند: قطمیر پوشش نازکی است که بر هستهی خرما قرار دارد. یعنی از آسمانها و زمین هیچ چیزی در اختیار اینها نیست، حتی به اندازهی پوستهی نازک هستهی خرما چیزی در اختیار ندارند[۱]. چنان که میفرماید:
﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَمۡلِکُ لَهُمۡ رِزۡقٗا مِّنَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ شَیۡٔٗا وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ٧٣﴾ [النحل: ۷۳]. «و جز الله معبودانی را میپرستند که از آسمانها و زمین، مالک هیچ رزقی برایشان نیستند و چنین توانایی و قدرتی ندارند». و میفرماید:
﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ لَا یَمۡلِکُونَ مِثۡقَالَ ذَرَّهٖ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا لَهُمۡ فِیهِمَا مِن شِرۡکٖ وَمَا لَهُۥ مِنۡهُم مِّن ظَهِیرٖ٢٢﴾ [سبأ: ۲۲]. «بگو: کسانی را که جز الله(فریادرس خویش) میپندارید، بخوانید؛ همسنگ ذرهای را در آسمانها و زمین مالک نیستند و در تدبیر آسمان و زمین، هیچ دخالت و مشارکتی ندارند و(پروردگار) از میان آنها هیچ پشتیبان و یاریدهندهای ندارد».
پس کسی که اینگونه باشد چگونه به جای الله به فریاد خوانده میشود؟ و خداوند از آنها شنیدن دعا و فریاد را نفی میکند و میفرماید:
﴿إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا یَسۡمَعُواْ دُعَآءَکُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَکُمۡۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ یَکۡفُرُونَ بِشِرۡکِکُمۡۚ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثۡلُ خَبِیرٖ١۴﴾ [فاطر: ۱۴]. «اگر آنان را بخوانید، دعا و خواستهی شما را نمیشنوند و اگر بشنوند، پاسختان را نمیدهند و روز قیامت شرک شما را انکار میکنند و هیچکس مانند پروردگار دانا، تو را (از حقایق و فرجام امور) باخبر نمیسازد».
یعنی معبودانی که شما به فریاد میخوانید و صدا میزنید دعا و صدای شما را نمیشنوند چون آنها یا مرده هستند یا ملائکه هستند که به حالات خود مشغولند و برای آنچه برای آن آفریده شدهاند مسخّر هستند، یا آنچه به فریاد میخوانید جمادهای بیجانی هستند، شاید مشرک بگوید: این در مورد بُتهاست، اما ملائکه، انبیاء و صالحان دعا را میشنوند و اجابت میکنند، خداوند این را نفی میکند و میفرماید: ﴿وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَکُمۡۖ﴾ [فاطر: ۱۴]. یعنی توانایی آنچه را که از آنها میطلبید ندارند و خداوند به طور خاص بتها را نگفته بلکه به طور عام همه چیزهایی را گفته که بجز خداوند به فریاد خوانده میشوند. و معلوم است که آنها ملائکه، انبیاء و صالحان را عبادت میکردند، چنان که خداوند متعال در کتابش فرموده است و خداوند به خواندن و صدا زدن هیچ کسی به طور مستقل یا واسطه قرار دادنشان اجازه نداده است.
و فرمودهی الهی که:
﴿إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا یَسۡمَعُواْ دُعَآءَکُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَکُمۡۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ یَکۡفُرُونَ بِشِرۡکِکُمۡۚ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثۡلُ خَبِیرٖ١۴﴾ [فاطر: ۱۴]. همانند این آیه است که میفرماید:
﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَهٗ لِّیَکُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا٨١ کَلَّاۚ سَیَکۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَیَکُونُونَ عَلَیۡهِمۡ ضِدًّا٨٢﴾ [مریم: ۸۱-۸۲]. «و معبودانی جز الله برگزیدند تا مایهی عزتشان باشند. چنین نیست؛ بلکه عبادتشان را انکار خواهند کرد و دشمنشان خواهند شد».
و این نص صریحی است که هر کسی غیر الله را بخواند شرک ورزیده است و کسانی که به فریاد خوانده میشوند روز قیامت به این شرک کفر میورزند و از آنها بیزاری میجویند، چنان که خداوند متعال میفرماید:
﴿إِذۡ تَبَرَّأَ ٱلَّذِینَ ٱتُّبِعُواْ مِنَ ٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ وَتَقَطَّعَتۡ بِهِمُ ٱلۡأَسۡبَابُ١۶۶﴾ [البقره: ۱۶۶]. «آنگاه که پیشوایان از پیروانشان، اظهار بیزاری کنند و(پیروان باطل) عذاب الله را ببینند و تمام وسایل نجات بریده شود(و دستشان، از همهجا کوتاه گردد).» پس آیا کسی میتواند بگوید سخن خداوند کاستی دارد و به آن بیافزاید و جبران کند؟! و بنابراین فرمود: ﴿وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثۡلُ خَبِیرٖ﴾ یعنی از عواقب و سرانجام کارها هیچ کسی تو را مانند کسی که از آن آگاه است خبر نمیدهد. قتاده میگوید: «یعنی خود خداوند متعال[۲] زیرا قطعاً او آنچه را که اتفاق میافتد بهتر میداند[۳]».
میگوید: «و در صحیح از انس روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم روز احد زخمی شد، آنگاه فرمود: چگونه قومی کامیاب میشوند که پیامبرشان را زخمی کردهاند؟ سپس این آیه نازل شد که: ﴿لَیۡسَ لَکَ مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَیۡءٌ أَوۡ یَتُوبَ عَلَیۡهِمۡ أَوۡ یُعَذِّبَهُمۡ فَإِنَّهُمۡ ظَٰلِمُونَ١٢٨﴾ [آل عمران: ۱۲۸]. «(ای پیامبر!) به دست تو کاری نیست؛ الله بخواهد توبهشان را میپذیرد یا عذابشان میکند؛ چرا که آنان ستمکارند».
اینکه میگوید: (در صحیح) یعنی در صحیحین، پس بخاری[۴] از حُمَید و ثابت از انس به صورت معلق روایت کرده و ترمذی، احمد و نسائی از حُمَید به طریق موصول از انس با همین سند روایت کردهاند[۵]. و مسلم به صورت موصول از ثابت از انس روایت کرده است[۶].
(برگررفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– تفسیر ابن کثیر ۳/۵۵۲٫
[۲]– عبد بن حمید و ابن منذر روایت کردهاند، چنان که در الدر المنثور ۷/۱۵ آمده و ابن جریر در تفسیرش ۲۲/۱۲۶ و ابن أبی حاتم در تفسیرش ۱۷۹۶۴ این را روایت کرده و اسناد آن صحیح است.
[۳]– این از کلام ابن کثیر در تفسیرش میباشد ۳/۵۵۲
[۴]– بخاری ۵/۴۲ کتاب المغازی ش: ۲۲
[۵]– مسند امام احمد ۳/۲۰۱-۱۷۸، سنن ترمذی ۳۰۰۲، ابن ماجه ۴۰۲۷ و السنن الکبری نسائی ۱۱۰۷۷ و غیره.
[۶]– صحیح مسلم ش۱۷۹۱