نویسنده: مجاهد دین
متن شبهه:
اشتباه دستور زبان عربی در قرآن
مذکر بودن خبر مونث
«إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ.» [اعراف:۵۶]
رحمت اسم مونث است و باید خبر آن هم مونث باشد یعنی قریبه درست است.
پــــاســـخ:
- قبل از هرچیز، رحمت صفت برای موصوف است و موصوف اینجا الله تعالی می باشد، و چون خداوند خودش سزاوار تر است که به ما نزدیک باشد تا صفت رحمت او، پس از این جهت درست است که الله قریب من المحسنین.
- از جهت دیگر: قرابت دو نوع است، یا قرابت نسبی یا قرابت فاصله. در اینجا قرابت فاصله است؛ که در این حالت، چه مذکر بیاید چه مؤنث، هردو حالت در زبان عربی متداول است. همانطور که در آیات دیگری داریم از جمله:
{ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ قَرِیبٌ } (الشورى:۱۷)
که در اینجا نیز نگفته الساعه قریبه، چون برای بُعد و فاصله، هردو حالت مذکر یا مونث آمدن خبر، جایز است.
یا می فرماید:
{ وَمَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ } [ هود : ۸۳ ]
در اینجا نیز با توجه به «هی» که مونث است، نگفته است «بعیده»،.
و می فرماید:
{ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ تَکُونُ قَرِیبًا } [ الأحزاب : ۶۳ ]
در اینجا نیز الساعه مونث است؛ اما خبر آن مذکر است و نگفته است: «قریبه»
پس هرگاه قرابت فاصله و بُعد، مد نظر باشد، جایز است که با هردو حالت آورده شود؛ همانطور که امریء القیس شاعر نیز می گوید:
له الویل إن أمسى ولا أم هاشم قریب ولا البسباسه ابنه یشکرا
همانطور که می بینیم، قریب به شکل مذکر آمده است؛ در حالی که صفتی است برای مونث.
- اما جواب سوم:
صیغۀ فعیل به دو معنا می آید، یا به معنای فاعل است، یا به معنای مفعول.
در معنای فاعل مانند: قدیر، کبیر، سمیع، علیم. که کنندۀ کار است و فاعل.
در معنای مفعول: مانند: قتیل (کشته شده) جریح (مجروح شده) کحیل (سرمه کشیده شده) و قریب (نزدیک شده) و …
اگر فعیل، در معنای فاعل باشد، پس برای مؤنث آن باید تای تأنیث بیاید و برای مذکر آن هم، به شکل مذکر، مانند جمیل و جمیله، یا شریف و شریفه و …
اما اگر در معنای مفعول بیاید، دو حالت دارد:
یا صفتی است که همواره همراه موصوف می باشد، و یا به تنهایی از آن می باشد.
پس اگر صیغۀ فعیل در معنای مفعول باشد و صفتی باشد که همواره همراه موصوفش باشد، همانند رحمت که همواره همراه الله و صفت الله می باشد، پس خبر آن، می تواند به شکل مذکر یا مونث بیاید و هر دو شکل درست است؛ مانند:
رجل قتیل (مردی کشته شده) یا امرأه قتیل (زنی کشته شده) که در هر دو حالت، قتیل می تواند مذکر بیاید و مشکلی از لحاظ قواعد زبان عربی ندارد.
همانطور که در این روایت آمده است: عن جده رباح بن ربیع قال : کنا مع رسول الله صلى الله علیه و سلم فی غزوه فرأى الناس مجتمعین على شىء فبعث رجلا فقال « انظر علام اجتمع هؤلاء » فجاء فقال على امرأه قتیل فقال « ما کانت هذه لتقاتل » قال وعلى المقدمه خالد بن الولید فبعث رجلا فقال « قل لخالد لا تقتلن امرأه ولا عسیفا». (سنن أبی داوود، شماره حدیث۲۶۶۹، جزء ۳، ص۵۳ . البانی می گوید حسن صحیح است.)
ترجمه: «ما همراه رسول خدا -صلی الله علیه وسلم- در غزوه ای بودیم، پس دیدیم که مردم بر چیزی جمع شده اند . پس مردی را فرستاد و به او گفت: نگاه کن ببین بر چه چیزی آنها جمع شده اند. پس گفت: بر (امرأه قتیل) زنی کشته شده جمع شده اند. پیامبر فرمود: این زن قتال نمیکرد و بر مقدمه ی آنان خالد بن ولید بود و مردی را فرستاد و به او گفت: به خالد بگو زنان و مزد بگیران «عسیف» را نکشد».
پس در اینجا نیز خطایی در قرآن رخ نداده است، بلکه مطابق زبان عربی می باشد و شبهۀ ملحد نیز باطل و رد می شود.