آیا عمل شرط ایمان است یا نه؟

آیا عمل شرط ایمان است یا نه؟ مثلا کسی که شهادتین بگوید اما هیج عمل صالحی را انجام ندهد و مرتکب گناهان کبیره هم شده باشد آیا از اسلام خارج می شود؟ , بدون اینکه هیج شرکی را مرتکب شده باشد؟

الحمدلله،

عمل شرط ایمان نیست، بلکه: عمل جزو ایمان است.

این فرقه ی عشاعره هستند که می گویند عمل شرط ایمان است، ولی اهل سنت و جماعت می گویند که عمل جزو ایمان و داخل در مُسَمای ایمان است.

فرق این دو تعریف در این است که: اگر بگوییم عمل شرط است، یعنی عمل از ایمان جداست، زیرا شرط از اصل جداست، ولی اگر بگوییم عمل جزو ایمان است، یعنی عمل قسمتی از ایمان و خود ایمان است. با این حساب اگر عمل شرط ایمان باشد، چنانکه کسی عملی انجام ندهد، ایمانش ثابت است ولی گناهکار، ولی اگر بگوییم عمل داخل در ایمان است، اگر ترک عمل شود یعنی ایمان فرد ناقص و کم می گردد. بر این اساس است که اهل سنت و جماعت گویند که: ایمان کم و زیاد می گردد، با عمل صالح زیاد و با گناهان کم می شود.

کتاب و سنت بر اینکه ایمان با انجام طاعت و عبادت زیاد و با انجام معصیت و گناه کم می شود، دلالت دارند.

خداوند در کتابش می فرماید:«وَالَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ»( محمد ۱۷)

«و کسانی که هدایت یافتند بر هدایتشان افزود و به آنها تقوا و پرهیزگاری عطا نمود» و می فرماید:«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»( انفال ۲)

«ایمانداران کسانی هستند که هنگامی یاد الله می شود دلهایشان بترسد و هنگامی که آیات خداوند بر آنها تلاوت می شود ایمانشان زیاد می گردد و بر پرورگارشات توکل می نمایند» و از سنت این فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم  است که می‌فرماید:«یخرج من النار من کان فی قلبه مثقال ذره من إیمان»( صحیح البخاری حدیث برقم (۷۵۱۰) ، صحیح مسلم حدیث برقم (۱۹۳) .)

«هرکس در قلبش به اندازه سرسوزنی ایمان باشد از آتش خارج می شود» و همچنین می فرماید:«الْإِیمَانُ بِضْعٌ وَسَبْعُونَ شُعْبَهً أعلاها لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَدْنَاهَا إِمَاطَهُ الْأَذَى عَنْ الطَّرِیقِ وَالْحَیَاءُ شُعْبَهٌ مِنْ الْإِیمَانِ»( صحیح مسلم کتاب الإیمان حدیث رقم (۵۷) .) «ایمان هفتاد و چند شعبه دارد که بالاترین آن لا اله الا الله و کمترین آن از بین بردن اذیت از سر راه مردم است و حیا شعبه ای از ایمان است».

اما  ایمان در لغت به معنی تصدیق کردن و اقرار کردن است. ولی در اصطلاح شرع به معنی: ۱- اعتقاد داشتن با قلب، و ۲- اقرار کردن با زبان، و ۳- عمل نمودن با اعضا و جوارح می باشد.

اما اگر کسی فقط شهادتین را بگوید، در اینصورت:

۱- اگر بعد از گفتن شهادتین بلافاصله فوت کند، و فرصتی برای عمل صالح نیابد، پس حکم به اسلام او می شود و بر او نماز می خوانند و در قبرستان مسلمانان دفن می شود.

۲- اگر فرصت لازم را برای اعمال داشته باشد ولی هیچ عملی را انجام نداد: در این صورت بر او حکم اسلام داده نمی شود، زیرا ما در دنیا حکم بر ظاهر انسانها می کنیم، اگر کسی شهادتین آورد و سپس ارکان اسلام (نماز، روزه، زکات، حج) را انجام دادند، آنوقت است که حکم به اسلام او داده می شود. ولی اگر اعمال و ارکان اسلام را انجام نداد، حکم به اسلام او داده نمی شود.

و دلیل این عقیده هم حدیث است در بخاری از پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت است که فرمودند:«امِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّی یَشْهَدُوا أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَیُقِیمُوا الصَّلاهَ، وَیُوُتُوا الزَّکَاهَ، فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ عَصَمُوا مِنِّی دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلا بِحَقِّ الإِسْلامِ، وَحِسَابُهُمْ عَلَی اللَّهِ»( صحیح البخاری برقم (۲۵) ، وصحیح مسلم برقم (۲۲).)

«از جانب خدا به من امر شده است تا زمانی که مردم به یگانگی الله و به حقانیت رسالت محمد ج شهادت ندهند و نماز را اقامه نکنند و زکات ندهند، با آنان جهاد کنم. ولی هنگامی که این کارها را انجام دادند، مال و جانشان در برابر هرگونه تعرضی محفوظ خواهد ماند مگر در حقی که اسلام تعیین کرده است. و سرانجام کار آنان با خداست»

و بر این مبنا معروف است که گفته می شود:

نحن نحکم بالظاهر   والله یتولی السرائر

یعنی: ما حکم به ظاهر می کنیم، و این خداست که بر درون انسانها آگاهی و تسلط دارد.

از طرفی اگر واقعا کسی معتقد باشد، اعتقاد قلبی او وی را وادار به عمل می کند و لذا اگر عملی از او دیده نشود چنین استنباط می شود که ایمان وارد قلب او نشده است. (حتی یک ذره)

به اصطلاح ایمان قلبی محرک اعضا و جوارح برای انجام عمل است، اگر این ایمان قلبی وجود نداشته باشد، پس محرکی هم برای عمل وجود نخواهد داشت.

۳- اگر اعمال لازمه و واجبات و فرائض را انجام داد ولی مرتکب گناهان کبیره شد، باید گفت که این نیاز به توضیح دارد:

گناهان کبیره دو نوع هستند: نوعی از آن باعث کافر شدن و نوعی دیگر شخص را از اسلام خارج نمی کند. اما آنکه باعث کافر شدن می شود، شریک قرار دادن با الله تعالی، زیرا شرک از بزرگترین گناهان است که به وسیله آن خداوند نافرمانی می شود، نفاق اعتقادی، دشنام دادن به خداوند و رسولش و مانند اینها.

و نوع دوم گناهان کبیره ای که شخص مادامی که آن را حلال نداند از اسلام خارج نمی شود ولی فاسق و عاصی نامیده می شود. اما حکم آن در آخرت تحت مشیت و اراده پروردگار است اگر خواست او را با رحمت خود می بخشد و اگر خواست او را با عدل خود عذاب می دهد همراه با این توضیح که برای همیشه در آتش نمی ماند بلکه عاقبت و سرانجام او بخاطر توحید و ایمانش بهشت است. الله تعالی می فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا»( نساء ۱۱۶)

«خداوند از اینکه برای او شریک قرار داده می شود را نمی بخشد و جز آن برای هرکس که بخواهد می بخشد و هرکس به خداوند مشرک شود در گمراهی بسیار دوری افتاده است».

و در صحیحین از انس رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم  میفرماید:

« یَخْرُجُ مِنْ النَّارِ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَفِی قَلْبِهِ وَزْنُ شَعِیرَهٍ مِنْ خَیْرٍ وَیَخْرُجُ مِنْ النَّارِ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَفِی قَلْبِهِ وَزْنُ بُرَّهٍ مِنْ خَیْرٍ وَیَخْرُجُ مِنْ النَّارِ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَفِی قَلْبِهِ وَزْنُ ذَرَّهٍ مِنْ خَیْرٍ»( صحیح البخاری برقم (۴۴) ، وصحیح مسلم برقم (۱۹۲) .)

«هرکس که لا اله الا الله بگوید و به اندازه یک دانه جو ایمان در دل او باشد، از دوزخ بیرون آورده می شود. و هر کس که لا اله الا الله را بر زبان آورد و به اندازه یک دانه گندم ایمان در دل او باشد، از دوزخ بیرون آورده میشود. و هر کس که لا اله الا الله بگوید و به اندازه ذره ای ایمان در دل او باشد، از دوزخ بیرون آورده می شود».

و این چیزی است که نصوص بر آن دلالت دارد و سلف امت از صحابه، تابعین و تابع تابعین که بر خیر و هدایت بودند در حکم کسی که مرتکب گناه کبیره می شود بر آن هستند و این منهج وسط بین افراط و تفریط است. افراط مذهب خوارج در قدیم و جدید است آنها کسانی هستند که مرتکبین گناهان کبیره را تکفیر می کنند و آنها را از امت اسلام خارج می گردانند و خونشان را حلال می دانند و معتقدند که در روز قیامت برای همیشه در آتش ماندگارند و اهل تفریط و تقصیر کسانی که مرتکبین گناهان کبیره را صاحب ایمان کامل می دانند و بین کسی که مرتکب گناه کبیره می شود و مؤمن کاملی که به ادای طاعت و عبادت می‌پردازد و از حرامهای خداوند دوری می گزیند فرقی نمی نهند کما اینکه این مذهب غلاه مرجئه می باشد.

و دلیل بر اینکه مرتکب گناه کبیره کافر نیست:

الله تعالی می فرماید:«وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ*إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»( حجرات ۹- ۱۰)

«هرگاه دو طائفه از مسلمانان با هم جنگیدند در میان آنها صلح برقرار سازید. اگر یکی از دو گروه در حق دیگری ستم روا داشت با آن دسته ای که ستم می کند بجنگید تا زمانی که به سوی فرمان خدا برمی گردد و حکمش را می‌پذیرد، هرگاه بازگشت و فرمان الله را پذیرا شد، در میانشان دادگرانه صلح برقرار سازید چرا که خداوند عادلان را دوست دارد. تنها مؤمنان برادر یکدیگرند، پس میان برادران صلح و آشتی برپا دارید تقوای خداوند را داشته باشید تا مورد رحم قرار گیرید»

در این دو آیه الله تعالی ایمان را برای کسانی که مرتکب جنگ با مؤمنان می شوند و دسته ای بر دسته دیگر طغیان میکنند ثابت می کند و این(گناه جنگ با اهل ایمان) از جمله گناهان کبیره است با این حال خداوند آنها را برادر قرار می دهد و خداوند به اهل ایمان امر می کند که بین کسانی که در ایمان، برادر ایشان هستند صلح و آشتی برقرار سازند.

و از سنت مسلم از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم  می فرماید:«یُدْخِلُ اللَّهُ أَهْلَ الْجَنَّهِ الْجَنَّهَ یُدْخِلُ مَنْ یَشَاءُ بِرَحْمَتِهِ وَیُدْخِلُ أَهْلَ النَّارِ النَّارَ ثُمَّ یَقُولُ انْظُرُوا مَنْ وَجَدْتُمْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ إِیمَانٍ فَأَخْرِجُوهُ»( صحیح مسلم کتاب الإیمان باب الشفاعه وإخراج الموحدین من النار حدیث رقم ۱۸۴ .)

«اهل بهشت داخل بهشت می شوند، هرکس را خداوند بخواهد به رحمت خود داخل می کند و اهل آتش داخل آتش می شوند. سپس الله تعالی می فرماید: بنگرید هرکس به اندازه دانه خردلی ایمان در قلبش وجود دارد از آن خارجش کنید». این حدیث بر همیشگی نبودن مرتکب گناه کبیره در آتش دلالت دارد آنجا که هرکس در قلبش کمترین چیزی از ایمان در قلبش باشد از آن خارج می شود همچنین حدیث بر تفاوت اهل ایمان بر حسب اعمالشان و اینکه آن زیاد و کم می شود به اندازه آنچه مؤمن از واجبات ترک می کند یا از حرامها مرتکب می شود دلالت می‌نماید.

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلى آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلى یوم الدین

مقاله پیشنهادی

علم چگونه از بین می‌رود؟

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: أَلَا أُحَدِّثُکمْ حَدِیثًا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم …