آیا صحابه مرتد شدند؟
سلسله درسهای تابشی از نور
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله والصلاه والسلام علی رسول الله وعلی آله و صحبه وسلم
یکی از مشکلات عمده ای که جامعه ما امروزه با آن دست بگریبان است بی سوادی وفهم ناقص از دین است. که این نقطه از سوی برخی سودجویان مورد سوء استفاده قرار گرفته، وباعث شده تصورات منفی ونادرستی در دین رایج گردد. آیت الله العظمی علامه ابو الفضل برقعی (رحمه الله) که یکی از بارزترین شخصیتهای علمی معاصر ایران و جهان اسلام است در تفسیرشان که بنام «تفسیر تابش» مشهور است به برخی از اینموارد اشاره فرموده اند.
مناسب دانستیم که برخی از این موضوعاتی که در حال حاضر با کبکبه ودبدبه ی زیادی در بین عوام الناس مطرح می شود را در «تفسیر تابش» پیگیری کرده در اختیار دانش جویان و طالبان حق قرار دهیم تا با مطالعه آن حقائق را دریافته در دامها و چاله های مشبوهی که دوستان نادان و یا دشمنان دانا در سر راه کنده اند نیفتند.
درس سوم این سلسله از درسهای «تابشی از نور» را با عنوان «آیا صحابه مرتد شدند؟» ادامه می دهیم:
(۳) آیا صحابه مرتد شدند؟
علامه آیه الله ابو الفضل برقعی (رحمه الله) در تفسیر آیه/۱۸ سوره مبارکه فتح می فرمایند:
لَّقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا ﴿١٨﴾
ترجمه: محقق است که خدا خشنود گردید از مؤمنین وقتی که با تو زیر آن درخت بیعت کردند پس دانست آنچه در دلشان بود پس بر ایشان آرامی دل را نازل نمود و فتح نزدیکی بپاداششان داد(۱۸)
نکات: خدای تعالی در این آیات اظهار خشنودی کرده از مؤمنین و کسانی که با رسول خدا صلی الله علیه وسلم بودند و هزار و چهار صد نفری که با رسول خدا صلی الله علیه وسلم بیعت کردند حتی رسول خدا صلی الله علیه وسلم یک دست خود را بدست دیگر زد بعنوان بیعت عثمان که در مکه بود و قریش او را محبوس داشته بودند و معنی خشنودی این است که توفیق ثواب و استقامت ایمانی به ایشان دهد و باضافه بهشت را به ایشان وعده داده، میتوان گفت: آنان اهل بهشتند و مؤمن از دنیا رفتند زیرا خدای عالم به غیب و آشکار و آینده بندگان اگر به قومی وعده بهشت داد نمیتوان ایشان را بیدین و کافر شمرد. بنابراین اخباری که از طریق غالیان شیعه جعل شده که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم همه مرتد شدند مگر سه نفر یقینا مجعول و بیاعتبار و ضد آیات قرآن است، و مخفی نماند که تا آخر این سوره تماما مدح همین اصحاب است.
و در تفسیر آیه/۲۹ همین سوره می فرمایند:
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا ﴿٢٩﴾
ترجمه: محمد رسول خداست و کسانی که با اویند بر کافران سخت و بین خود مهربانند ایشان را رکوع کنان و سجده کنان میبینی و از خدا فضل و خشنودی میجویند، نشانه ایشان در صورتشان از اثر سجود است این است وصفشان در تورات، و (اما) وصفشان در انجیل مانند زراعتی است که شاخک خود را بیرون دهد پس آن را کمک دهد تا سخت گردد و بر ساقهاش بایستد که زارعان را به عجب آورد، تا به وجود ایشان کفار را به خشم آورد، خدا وعده داده کسانی از ایشان را که ایمان آورند و عملهای شایسته انجام دهند وعده آمرزش و پاداش بزرگی(۲۹).
نکات: خدا اصحاب رسول را به اوصافی تعریف نموده از آن جمله : «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»، نقل شده که : «رأی الرسول أن اتساع الفتوح یقضی بأن یتعلم بعض أصحابه صنعه الدبابات و المجنانیق و الضبور فأرسل إلی جرش الیمن اثنین من أصحابه یتعلمانها»، یعنی رسول خدا صلی الله علیه وسلم دید وسعت فتوحات ایجاب میکند که بعضی از صحابه بطرز کار سلاحهای جدید از قبیل دبابه و منجنیق و ضبرها آشنا و عالم باشد (دبابه نوعی از ادوات جنگی شبیه به تانک بوده از پوست و چوب که نفرات داخل آن رفته به دیوارهای قلعه حمله میکردند و منجنیق که جمعش مجانیق است آلتی جنگی بوده که با آن به طرف دشمن سنگ اندازی میکردند، و ضبر که جمعش ضبور آمده چوب بزرگ و چوبی که بالای آن پوست باشد بوده که سپاه در پناه آن و پس آن به قلعه نزدیک میگشته تا زیر قلعه رفته جنگ مینمودند)، از این نظر رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای تعلیم این قبیل سلاحهای جدید دو نفر از صحابه را به جرش که یکی از بلاد یمن بود فرستاد تا تعلیمات لازم را در این مورد به بینند.
و رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود : «علموا أبنائکم الرمی و السباحه»، یعنی به فرزندان خود تیراندازی و شنا بیاموزید، و نقل شده که از انس بن مالک سؤال شد آیا شما در زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم برای مسابقه شرطبندی میکردید؟ پاسخ داد آری : «راهن رسول الله علی فرس له فسبق فسر بذلک و أعجبه»، یعنی رسول خدا صلی الله علیه وسلم بر اسبی که داشت شرطبندی نمود و مسابقه را برد و از پیروزیش خوشحال شد. و نیز آمده که : «إن النبی مر بقوم من الأنصار یترامون فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم : أنا مع الحزب الذی فیه ابن الأردع فأمسک الحزب الآخر و قالوا لن یغلب حزب فیه رسول الله، فقال صلی الله علیه وسلم: ارموا فإنی أرمی معکم فرمی مع کل واحد منهم رشقا»، یعنی پیامبر صلی الله علیه وسلم بر عدهای از انصار که مشغول تیراندازی بودند گذرش افتاد و خواست در مسابقه آنان شرکت کند و فرمود من با گروهی که ابن اردع در میانشان است خواهم بود، دسته مقابل از شنیدن این سخن از تیراندازی دست کشیدند و گفتند: گروهی که پیامبر در میانشان تیراندازی کند هرگز مغلوب نمیشود، برای آنکه مسابقه ادامه یابد، حضرت فرمود : تیراندازی کنید که من با هر دو گروه همکاری میکنم، پس مسابقه شروع و حضرت با هر دو دسته تیراندازی نمود.
«رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ » جمع رحیم است و اصحاب رسول طوری بودند که هیچ مؤمن دیگری را نمیدیدند تا آن که مصافحه و معانقه مینمودند، و رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «لا تحقرن أحدا من المسلمین فإن صغیرهم عند الله کبیر»، یعنی احدی از مسلمین را حقیر مشمرید زیرا صغیر آنان هم نزد خدا بزرگ است، و مسلمین صدر اسلام در حق هم دعا مینمودند چنانکه حضرت سجاد در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه برای مجاهدین مرزدار زمان خود فرموده : «و اجعل الجنه نصب أعینهم و لوح منها لأبصارهم ما أعددت فیها من مساکن الخلد ومنازل الکرامه و الحور الحسان و الأنهار المطرده بأنواع و الأشربه… » تا آخر دعا، و مثل زمان نبوده که به مسلمین صدر اول و به کسانی که حقایق اسلامی را بیان کنند بدگوئی و طعن و لعن کنند.
و خدا اصحاب رسول را تعریف کرده و به شاخههای سبز گل و ریحان تشبیه و تمجید نموده و آنان بودند که کفار را به غضب آوردند و دماغ گردنکشان را به خاک مالیدند و علم و پرچم توحید و اسلام را به همه جا نشر دادند، در این صورت چقدر بیانصافند «غلاه» شیعه که آنان را مذمت و طعن میزنند و با منافقین اعراب بادیه ایشان را اشتباه می گیرند، زیرا در همین سوره اصحاب بیعت و مهاجر و انصار را تمجید کرده و منافقین اعراب راکه میگفتند: محمد سالم بر نخواهد گشت و از آمدن به همراه رسول خدا صلی الله علیه و سلم خودداری کردند آنان را مذمت نموده، پس عاقل منصف نباید مهاجر و انصار را با منافقین اشتباه کند و حساب پاکان و مؤمنین را در پای آنان حساب نکند.
و در تفسیر آیات/۳۹ و۴۰ سوره مبارکه واقعه آورده اند:
ثُلَّهٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ ﴿٣٩﴾ وَثُلَّهٌ مِّنَ الْآخِرِینَ ﴿۴٠﴾
ترجمه: گروهی از اولین(۳۹) و گروهی از آخرین(۴۰).
نکات: ثُلَّهٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ ﴿٣٩﴾ وَثُلَّهٌ مِّنَ الْآخِرِینَ ﴿۴٠﴾ کیانند؟
«ثُلَّهٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ » در دو جا تکرار شده، بعضی گفتهاند از اولین مؤمنین امم سابقه میباشند ولی از آیه ۱۰۰ سوره توبه که فرموده: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنصَارِ» میتوان استفاده کرد که «سابقون اولون» همان گروه مهاجرین و انصارند که خدای تعالی این همه وعدههای نعمت به ایشان داده اگر چه در زمان ما به ایشان طعن میزنند و همین نیز مزید بر اجر و ثواب ایشانست.
و در تفسیر آیه/۱۰ سوره مبارکه حدید می فرمایند:
وَمَا لَکُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا یَسْتَوِی مِنکُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ ۚ أُولَٰئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا ۚ وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿١٠﴾
ترجمه: و چه شده شما را که در راه خدا انفاق نمیکنید در حالی که میراث آسمانها و زمین خاص خداست (و شما و اموالتان فانی خواهید شد) آن کس از شما که پیش از فتح انفاق کرده و کار زار نموده با دیگران مساوی نیست آنان به درجه و مرتبه بزرگترند از آنان که پس از فتح انفاق نموده و قتال کردهاند و همه را خدا وعده نیکو داده و خدا به اعمالی که میکنید آگاه است(۱۰).
نکات: مقصود از « قَبْلِ الْفَتْحِ و «مِن بَعْدُ »، فتح مکه است. از این آیات استفاده میشود کسانی که قبل از فتح مکه در راه خدا انفاق مال و یا جهاد کردهاند مقامشان نزد خدا بزرگتر و رفیعتر است از کسانی که بعد از فتح مکه انفاق مال و جهاد کردهاند زیرا قبل از فتح مکه مسلمین ضعیف بودند و اسلام در نظر مردم حقیر بود و مدافعی نداشت. و از جمله کسانی که در حالت ضعف و پریشانی مسلمین و تسلط مشرکین انفاق مال کرده و از اسلام دفاع نموده ابوبکر است، اگر چه امیر المؤمنین علی علیه السلام اول کسی باشد که ایمان خود را اظهار نموده باشد اما او طفل بوده و کسی به ایمان او توجهی نمینمود، ولی ابوبکر مردی بوده با اعتبار و در سن کهولت و همسال با رسول خدا صلی الله علیه وسلم بوده و ایمان او نزد مشرکین بسیار مهم و مضربه حال شرک بوده و خصوصا که مال خود را نیز انفاق میکرده و دیگران را به اسلام دعوت میکرده و در هجرت از مهاجرین و در بدر و احد و سایر غزوات از مجاهدین و سابقین اولین بوده است. متأسفانه زمان ما دست سیاست مسلمین را وادار نموده به بدگوئی و طعن بر چنین اشخاص، و برای دفاع ابوبکر از اسلام در مکه چنان کتکی به او زدند که مشرف بر موت شد. و رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «لا تسبوا أصحابی فلو أنفق أحدکم مثل أحد ذهبا ما بلغ مد أحدهم و لا نصیفه». و ابوبکر بسبب انفاق خود عدهای مسلمین را از دست کفار نجات داد و از آن جمله بلال که در تحت شکنجه مشرکین بود و با مال ابوبکر آزاد گردید، اگر چه حضرت امیر و دیگران نیز انفاق با مال و جهاد با جان نمودهاند و آیه عام است.
و در تفسیر آیه/۸ و۹ سوره حشر می فرمایند:
لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَیَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿٨﴾ وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِّمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ ۚ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٩﴾
ترجمه: برای فقرای مهاجرینی که از خانهها و اموالشان رانده شدند در حالی که جویای فضل و خوشنودی خدا بودند و خدا و رسول او را یاری میکردند آنان فقط راستگویند(۸) و آنان که پیش از مهاجرین در سرای هجرت و ایمان جا گرفتند و کسی را که به سوی ایشان هجرت کند دوست میدارند و از آنچه به ایشان داده شود در دل خود نیازی نیابند و دیگران را بر خود مقدم میدارند و اگر چه خود محتاج باشند و هر که از بخل خود محفوظ ماند پس همانند رستگارند(۹).
نکات: در ایثار انصار و یا اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم مطالب بسیاری نوشتهاند از آن جمله در جنگ احد هفت نفر تشنه میان میدان مجروح بودند، آبی آوردند که برای یک نفر کافی بود هر یکی از آنان حواله دیگری کرد تا اینکه بر تمام هفت نفر طواف داده شد و همه وفات کردند واحدی از ایشان نیاشامید. و مردی آمد خدمت رسول خدا صلی الله علیه وسلم عرض کرد مرا اطعام کن که گرسنهام، حضرت فرستاد به خانه خود چیزی پیدا نشد، پس فرمود: کیست که این مرد را ضیافت کند، مردی از انصار او را منزل برد و نزد او چیزی نبود مگر به مقدار قوت دختر بچهاش، پس همان را برای مهمان آوردند و چراغ را خاموش کردند و زن او بهر طوری بود بچهها را خواباند، پس آمدند نزد مهمان و بنا کردند مچ مچ کردن و زبان در دهان گردانیدن تا مهمان خیال کند ایشان تناول میکنند تا اینکه مهمان سیر شد و خودشان گرسنه شب را به صبح آوردند، چون صبح نزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم رفتند حضرت به ایشان نظری و تبسمی نمود و این آیه را که نازل شده برای ایشان خواند.
از ابو هریره نقل شده که آن دو نفر زن و مرد میزبان حضرت علی و فاطمه علیهما السلام بودند. بهر حال این آیات صریح است در مدح مهاجرین و انصار و صدق ایمانشان، و رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود «ستفرق هذه الأمه علی ثلاثه و سبعین فرقه، کلها فی النهار إلا واحده. قالوا: و من هی یا رسول الله؟ قال : من کان علی مثل ما أنا علیه و أصحابی»، یعنی؛ بزودی امت من بر هفتاد و سه فرقه تفرقه خواهد شد تمام آنها در آتشند مگر یک فرقه، عرض کردند: کیست آن یک فرقه ای رسول خدا؟ فرمود : کسی که مانند من و اصحابم باشد، متأسفانه زمان ما یک عده روضه خوان ابزار دست استعمار شب و روز از مهاجر و انصار بدگوئی میکنند، و اگر کسی ایشان را نهی کند هزاران تهمت به او میزنند. ولی خدا در آیه ذیل میفرماید:
وَالَّذِینَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿١٠﴾
ترجمه: و آنان که پس از ایشان آمدند میگویند: پروردگارا ما و برادران ما را بیامرز آنان که به ایمان از ما پیشی گرفتند و در دل ما برای اهل ایمان کینه قرار مده پروردگارا محققا توئی مهربان رحیم(۱۰)
مؤمنین لاحقین باید طلب مغفرت کنند از برای سابقین زیرا آنان پیشقدم در دین بودند و اسلام را یاری کردند و به لاحقین رسانیدند. امام زین العابدین در دعای چهارم صحیفه سجادیه که بر اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم درود فرستاده و در آن فرموده : «اللهم و أصحاب محمد الذین أحسنوا الصحابه ….» سپس به پیروان صحابه پیامبر صلی الله علیه وسلم دعا فرموده که: «اللهم و أوصل إلی التابعین لهم بإحسان الذین یقولون: «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ »خیر جزائک الذین قصدوا سمتهم و تحروا وجهتهم و مضوا علی شاکلهم» تا آن که فرموده : «اللهم و صل علی التابعین من یومنا هذا إلی یوم الدین و علی أزواجهم و علی ذریاتهم و علی من أطاعک منهم»، یعنی خدایا به آن عده پیروان نیکوکار و نیک اصحاب محمد که میگویند «پروردگارا ما و برادران ما را که به ایمان از ما سبقت داشتند بیامرز» بهترین پاداشت را برسان، آن پیروانی که طریقه اصحاب پیامبرصلی الله علیه وسلم را پیش گرفتند و بر جائی که اصحاب پیامبر رو آوردند رو کردند، و بر روش اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم زیستند …. خدایا از امروز تا روز قیامت بر پیروان اصحاب محمد و زنان و فرزندانشان و مطیعین تو از ایشان درود فرست.