﴿أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَکَ صَدۡرَکَ ١﴾
این آیه، بر پیامبر ج نازل شد و مفهوم شرح صدر، در ایشان تحقق یافت؛ از اینرو آن حضرت ج آسوده خاطر، دارای سعه صدر، خوش بین، باعاطفه و آسانگیر و محبوب دلها بود و با وجودعظمت و بزرگی، به مردم نزدیک بود؛ درکمان وقار و سنگینی، بر لبانش لبخند مینشست و همه، او را دوست میداشتند؛ سرشار از شرم و حیا بود. چهره ای باز و نورانی و اخلاقی خوب و سترگ داشت؛ شوخیها، او را شادمان میکردند، از عطای الهی خوشحال میشد و از آنچه خدا، به او ارزانی میکرد، به دیگران میبخشید. ناامیدی، راهی به سوی او نداشت و افسردگی را نمیشناخت، خوشبینی را دوست میداشت و سختگیری و تکلف را ناپسند میدانست.
زیرا او، صاحب رسالت، حامل اصول، پیشوای امت، الگوی نسلها، معلم ملتها، سرپرست خانواده، عضو جامعه، گنجینه خوبیها، دریای عطایا و محل درخشش نور بود. خلاصه اینکه انجام کارهای درست برای او میسر شده بود. او، همان شخصیتی است که قرآن، دربارهاش میگوید: ﴿وَٱلۡأَغۡلَٰلَ ٱلَّتِی کَانَتۡ عَلَیۡهِمۡۚ﴾ [الأعراف: ۱۵۷] «و بارهای گران و زنجیرهایی را که بر دوشآنان بود، پایین میگذارد».
به عبارت دیگر، او، رحمتی برای جهانیان میباشد؛ در یک کلام، او، همان است که قرآن معرفی میکند: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰکَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِیرٗا ۴۵ وَدَاعِیًا إِلَى ٱللَّهِ بِإِذۡنِهِۦ وَسِرَاجٗا مُّنِیرٗا ۴۶﴾ [الأحزاب: ۴۵- ۴۶].
یکی از چیزهایی که با رسالت آسان، تعارض و تضاد دارد، سختگیری خوارج و نفاق اهل کلام، حماقت صوفیها، تظاهر و خودنمایی متکبران، دلباختگی شعرا، سرگردانی خوانندگان و خودستایی دنیاپرستان و انحراف آنهایی است که فکر و اندیشه خود را مایه ارتزاق خود قراردادهاند: ﴿فَهَدَى ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لِمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ ٱلۡحَقِّ بِإِذۡنِهِۦۗ وَٱللَّهُ یَهۡدِی مَن یَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٍ ٢١٣﴾ [البقره: ۲۱۳] «پس خداوند کسانی را که ایمان میآوردند، درآنچه از حق که در آن اختلاف ورزیده بودند، هدایت کرد و خداوند هر کس را که بخواهد به راه راست هدایت مینماید».