نویسنده: مجاهد دین
رافضی چنین نوشته است:
البته جالب توجه است که خود اهلسنت در کتبشان آورده اند که رسول الله صلی الله علیه وسلم جلوی مردم برهنه و عریان شد!!!
بخاری در صحیح بخاری اورده است:
حَدَّثَنَا مَطَرُ بْنُ الفَضْلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا رَوْحٌ، قَالَ: حَدَّثَنَا زَکَرِیَّاءُ بْنُ إِسْحَاقَ، حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ دِینَارٍ، قَالَ: سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ، یُحَدِّثُ «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَانَ یَنْقُلُ مَعَهُمُ الحِجَارَهَ لِلْکَعْبَهِ وَعَلَیْهِ إِزَارُهُ»، فَقَالَ لَهُ العَبَّاسُ عَمُّهُ: یَا ابْنَ أَخِی، لَوْ حَلَلْتَ إِزَارَکَ فَجَعَلْتَ عَلَى مَنْکِبَیْکَ دُونَ الحِجَارَهِ، قَالَ: «فَحَلَّهُ فَجَعَلَهُ عَلَى مَنْکِبَیْهِ، فَسَقَطَ مَغْشِیًّا عَلَیْهِ، فَمَا رُئِیَ بَعْدَ ذَلِکَ عُرْیَانًا صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.
ترجمه: جابر بن عبدالله رضی الله عنهما می گوید: رسول الله – صلى الله علیه وسلم – (قبل از بعثت)هنگام تعمیرکعبه، همراه سایر قریش، سنگ ها را بر دوش خود حمل می کرد. آنحضرت صل الله علیه و آله و سلم در آن هنگام، ازار پوشیده بود. عباس – رضی الله عنه – ؛عموی رسول الله – صلى الله علیه وسلم – ؛ فرمود: برادر زاده! چقدر خوب است، اگر ازارت را باز کنی و آن را زیر سنگها و روی شانه ات بگذاری.
راوی می گوید: رسول الله – صلى الله علیه وسلم – ازار خود را باز نمود و آنرا روی شانه های خود نهاد. سپس بیهوش به زمین افتاد. و بعد از آن، هرگز برهنه دیده نشد.
صحیح بخاری جلد ۱ صفحه ۸۲٫
این روایت در صحیح بخاری امده پس صحتش نیز اثبات شد است از نظر شما!!!
پـــــاســــخ
این روایت صحیح است و در باب کراهیت برهنه نماز خواندن آمده است و بنا شدن کعبه قبل از بعثت بوده است و بعضی از اخبار تاریخی بیان می دارند که زمان بنای کعبه، رسول خدا صلی الله علیه وسلم هنوز محتلم نمی شده است.
وقال الزهری – رحمه الله-: «لما بنت قریش الکعبه لم یبلغ النبی علیه الصلاه والسلام الحلم».
زهری می گوید: زمانی که قریش کعبه را بنا نمودند رسول خدا صلی الله علیه وسلم هنوز به احتلام شدن نرسیده بود.
در ضمن اینکه رافضی نوشته است جلوی مردم برهنه و عریان شد تعبیری کاملا اشتباه و مغرضانه است، برای اینکه فرق است بین کسی که غیر ارادی عریان شود با کسی که عمدا عریان شود و آنچه رافضی نوشته است چنین برداشت می شود که انگار رسول خدا صلی الله علیه وسلم در آن زمان به طور عمد عریان شده اند. همچنین اصلا در جلوی مردم نبوده آنطور که رافضی برداشت کرده و نوشته است!
و اینکه در آن زمان، رسول خدا صلی الله علیه وسلم بدون اینکه خودش خواسته باشد، به دلایلی مانند ضعف یا سست شدن از سختی کار افتاده باشد، فرق می کند با اینکه از روی قصد چنین کاری کرده باشد.
اما در کتب شیعه چنین آمده است که سیدنا موسی علیه السلام نیز بدون اینکه خود خواسته باشد عریان شده است:
در تفسیر القمی از أبی بصیر، از أبی عبدالله(ع) روایت شده است: «أن بنی اسرئیل کانوا یقولون لیس لموسى ما للرجال وکان موسى إذا أراد الإغتسال ذهب إلى موضع لایراه فیه أحد من الناس فکان یوماً یغتسل على شط نهر وقد وضع ثیابه على صخره فأمرالله الصخره فتباعدت عنه حتى نظر بنو اسرائیل إلیه فعلموا أنه لیس کما قالوا أنزل الله : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسَىٰ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا ۚ وَکَانَ عِندَ اللَّهِ وَجِیهًا» [ الأحزاب/۶۹ ]
ترجمه: بنی اسرائیل می گفتند همانا آنچه که مردان دارند موسی آن را ندارد و موسی هرگاه می خواست غسل کند به مکانی می رفت تا هیچ کس او را نبیند، روزی در کنار روز غسل می کرد و لباس هایش را بر روی سنگی گذاشته بود و خداوند سنگ را امر کرد و لباس هایش را باد برد و موسی دنبال آنها رفت تا اینکه بنی اسرائیل او را دیدند و دانستند که برای او آنچه که مردان دارند هست چنانکه خداوند می فرماید: « ای کسانی که ایمان آورده اید! مانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند، آنگاه خداوند او را از آنچه (در حق او) گفته بودند؛ مبّرا ساخت، و (او) نزد خداوند آبرومند (و صاحب منزلت) بود».
القمی ۲/ ۱۷۹ ، و الصافی ۴ /۲۰۵ – ۲۰۶ ، وکنز الدقائق ۸ / ۲۳۰ – ۲۳۱ ، و بیان السعاده ۳ / ۲۵۷ ، والجوهر الثمین ۵ / ۱۶۵ ،ونور الثقلین ۴ / ۳۰۸، قصص الأنبیاء ص ۲۴۹ – ۲۵۰ ، والبرهان ۳/۳۲۹ ، و المیزان ۱۶/۳۵۳، و الکاشف ۶/۲۴۳ ، وجوامع الجامع ۲/۳۳۹ ، و منهج الصادقین ۴/۳۲۱ لفتح الله الکاشانی .
همچنین مفسر شیعه طبرسی در مجمع البیان همین قضیه را ثابت کرده و می گوید:
أن موسى علیه السلام کان حییاً ستیراً یغتسل وحده فقال ما یتستر منّا إلا لعیب بجلده أما برص وأما أدره فذهب مره یغتسل فوضع ثوبه علىحجر فمر الحجر بثوبه فطلبه موسى علیه السلام فرآه بنو اسرئیل عریاناً کأحسن الرجال خلقا فبرأه الله مما قالوا
تفسیر مجمع البیان للطبرسی ۸/۳۷۲ .
ترجمه: همانا موسی علیه السلام آدمی با حیا و شرم بود و خود را می پوشاند و به تنهایی غسل می کرد و گفتند این موسی از ما ستر نمی کند مگر اینکه حتما عیبی در بدنش وجود دارد یا مرض پیسی دارد بیضه مردان را ندارد. باری رفت که غسل کند و لباسش را بر رویسنگی گذاشت و سنگ با لباس هاش حرکت کرد و موسی به طلب لباس هایش دنبال آن رفت و بنی اسرائیل او را عریان دیدند آن هم به شکل زیبا ترین مرد در خلقت و خداوند او را تبرئه نمود از آنچه به او می گفتند.
نعمه الله الجزائری در قصص(ص ۲۵۰) می گوید: « قال جماعه من أهل الحدیث لا استبعاد فیه بعد ورود الخبر الصحیح وإن رؤیتهم له على ذلک الوضع لم یتعمده موسى علیه السلام ولم یعلم إن أحد ینظر إلیه أم لا وأن مشیه عریاناً لتحصیل ثیابه مضافاً إلى تبعیده عما نسبوه إلیه ، لیس من المنفرات».
ترجمه: «جماعتی از اهل حدیث این را بعید نمی دانند بعد از آمدن روایات صحیح در این باره و اینکه موسی را در این وضعیت دیده اند موسی در آن متعمد نبوده است و نمی دانیم کسی به او نگاه کرده یا نه و به دنبال افتادن او از لباس هایش به طور عریان برای به دست آوردن لباس هایش بوده است اضافه بر آن هم برای بر طرف کردن آنچه که به او نسبت می داند…».
ما نیز همین را می گوییم، رسول خدا صلی الله علیه وسلم قبل از بعثت از روی عمد و با خواسته خود عریان نشد و آنطور که رافضی نوشته است نیست که از روی عمد چنین کاری کرده باشد.
همچنین در این حدیث از صحیح بخاری، کجا گفته است که جلوی مردم عریان شده است یا کجا گفته است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم عریان راه رفته و مردم او را دیده اند؟
بلکه می گوییم جز عمویش که از محارم او می باشد، کسی او را عریان ندیده است چنانکه در روایتی از طبرانی آمده است
«لما بنت قریش الکعبه انفردت رجلین رجلین ینقلون الحجاره ، فکنت أنا وابن أخی ، جعلنا نأخذ أزرنا فنضعها على مناکبنا ونجعل علیها الحجاره ، فإذا دنونا من الناس لبسنا أزرنا ، فبینما هو أمامی إذ صرع فسعیت وهو شاخص ببصره إلى السماء قال فقلت لابن أخی : ما شأنک ؟ قال : نهیت أن أمشی عریانا قال فکتمته حتى أظهر الله نبوته».