قاعده ی سوم: تردیدی نیست آنچه در قرائن مخصوص احادیث رسول الله صلی الله علیه و سلم اعتبار دارد، همان شرایطی است که اهل حدیث ذکر کرده اند؛ چرا که آنان متخصص و شایسته این مهم هستند. اما دیدگاه متکلمان و پیروان آنها در این مورد صحیح نیست چراکه شناخت آنها نسبت به حدیث در پایین ترین مرتبه آن است. بنابراین علم و آگاهی نسبت به احادیث رسول الله صلی الله علیه و سلم از طریق آنها حاصل نمی شود. لذا در این مورد باید دیدگاه متکلمان را انکار نموده و به قطعیت اهل حدیث در این زمینه مراجعه کرد».[۱]
و انکار اهل حدیث، قبیح تر است از انکار یکی از مذاهب اربعه مشهور نزد پیروان شان.[۲]
[۱] – برخی از اهل علم بر این باورند که چون خبر واحد صحیح باشد حتما مفید علم خواهد بود. چرا که به باور آنها حدیث صحیح بدون قرائن متصور نیست. پس چون خبری صحیح شد، دو امر لازمه ی صحت آن است: قرائن و علم؛ بنابراین خبر واحد مفید علم خواهد بود بر مبنای قرائن نه به صورت مطلق؛ و این دیدگاه بیانگر آن است که قرائتی را که ذکر نموده اند، در واقع همراه هر حدیث صحیحی می باشند و از آن جدا نیستند. مثلا راویان حدیث صحابه باشند، کسانی که صداقت و امانت آنها شناخته شده است و آنچه روایت شده قول رسول خدا صلی الله علیه و سلم باشد و در آن نور و دلالت و برهانی وجود داشته باشد که به صدق و راستی آن گواهی می دهد. مختصرالصواعق: ۴۶۶-۴۶۸
[۲]– نگا: مجموع الفتاوی: ۱۸/۶۹، ۷۰ و مختصرالصواعق: ۴۵۳-۴۵۵