حضرت علی رضی الله عنه به اعتقاد اهل سنت از ائمه هدی وتقوی بشمار میرود ودر باره او ادعای عصمت نمیکنیم. اشتباهاتی دارد همانطوریکه دیگران اشتباهاتی دارند و حسنات و نیکی هایی دارند همانطوریکه دیگران چنین اند اگرچه اشتباهاتش در دریای حسناتش غرق شده وبحساب نمی آید.
بر این نکته بسیار توقف نمودم واز نوشتن در این باره متردد شدم وبسیاری از کسانی را که به علم وتقوای آنها اطمینان دارم، سؤال کردم، آیا برایم جایز است که انتقادات بر حضرت علی رضی الله عنه را چه انتقاداتی که نزد شیعه است یا اهل سنت ذکر کنم تا بشر بودن وعدم عصمت وی آشکار گردد باوجود اینکه، قصد ندارم وهر گز هدفم این نیست به امامی از ائمه هدی اسائه ادب وبدی نمایم ولی شیعه ما را مجبور میکند تا برای پاسخ، به شبهات وسخنان زشت وفربیکاریهای آنها، این سخنان را بزبان بیاوریم. پاسخ این سؤال موافقین ومخالفینی داشت ودر پایان ترجیح دادم برای خاموش کردن صدای باطل، انتقادات بر وی را ذکر کنم.
در واقع، انتقاداتی که در مورد حضرت علی رضی الله عنه در کتب شیعه آمده است بمراتب بیشتر از انتقاداتی است که در کتب اهل سنت آمده است بلکه اصلاً قابل مقایسه نیستند وهمین مطالب کتب شیعه بودند که بسیار مرا دچار مشکل و حرج نمودند. قبل از اینکه در این اینجا بنویسم. اگر این کارم حق ودرست است توفیق خداوندی است واگر خطاً و اشتباه است از نفش من و وساوس شیطانی است واز خداوند در خواست بخشش دارم.
(انتقادات بر حضرت علی بن ابی طالب رضی الله عنه در کتب اهل سنت)
(۱) عکرمه می گوید: حضرت علی رضی الله عنه گروهی را سوزاند این خبر به عبدالله بن عباس رضی الله عنهما رسید، وی فرمود: اگر من می بودم آنها را نمی سوزاندم زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: با عذاب خداوند (آتش) عذاب ندهید، البته آنها را میکشتم چنانچه رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: کسی که دینش را تغییر داد او را بکشید. (روایت از بخاری )[۱].
(۲) علی بن ابی طالب -رضی الله عنه- می گوید: شبی، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم درب منزل من وفاطمه را زد وفرمود: آیانماز نمیخوانید؟ من گفتم: ای رسول خدا! جانهای مادر دست خداوند است هنگامیکه بخواهد مارا بیدار کند، بیدار می شویم. وقتیکه من این سخن را گفتم، برگشت، بدون اینکه به من پاسخی دهد. سپس در حالیکه پشت گردانده بود وبادستش به رانش میکوبید، این صدای او به گوشم رسید که می گوید: ﴿وَکَانَ الْأِنْسَانُ أَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلاً﴾. (انسان بیشتر از هر چیز دیگر، جدل وستیزه جوئی می نماید). (روایت بخاری)[۲].
(۳) همیشه شیعه مسئله خشمگین ساختن حضرت فاطمه زهرا رضی الله عنها توسط حضرت ابوبکر را در جریان فدک مطرح میکنند ومیگویند ابوبکر، فاطمه را به خشم آورد وکسیکه فاطمه را بخشم آورد، رسول خدا را به خشم آورده است.
باید به آنها گفت، این روایت را بخوانید: مسوربن مخرمه می گوید:
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که بر منبر می گفت: فرزندان هشام بن مغیره از من اجازه خواسته اند تا دخترشان را به ازدواج علی بن ابی طالب در آورند به آنها اجازه نمی دهم، به آنها اجازه نمی دهم مگر اینکه فرزند ابو طالب دوست داشته باشد که دخترم را طلاق دهد وبا دخترآنها ازدواج کند. فاطمه پاره تن من است آنچه او را نگران کند مرا نگران می کند. وآنچه او را بیازارد، مرا آزارمی دهد. روایت مسلم[۳]