شرک بدترین گناهان شمرده میشود، اما به نظر میرسد نویسنده قرآن نتوانسته است در مورد اینکه الله شرک را میبخشد یا نمیبخشد تصمیم قاطعی بگیرد. در (سوره ۴ آیه ۴۸، ۱۱۶) میگوید نمیبخشد و در سوره (۴ آیه ۱۵۳) میگوید میبخشد.
آیا کسانی که به زنان تهمت ناپاکی میزنند بخشیده میشوند؟
آری (سوره ۲۴ آیه ۵) نه (سوره ۲۴ آیه ۲۳)
خداوند متعال هر گناهی را می بخشد، حتی بزرگترین شرکها و کفرها را می بخشد چه رسد به تهمت زدن به زنان پاکدامن!
ولی بشرطیکه قبل از آنکه بمیرد توبه کند، در غیر اینصورت بخشیده نمی شود، پس قاعده چنین است: هرگاه کسی در دنیا مرتکب شرک شود بشرطیکه قبل از مرگش توبه کند، ان شاءالله بخشیده می شود. ولی اگر بمیرد ولی توبه نکرده باشد او هرگز بخشیده نخواهد شد.
پس آنچه که در (سوره ۴ آیه ۴۸، ۱۱۶) می فرماید: «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَی إِثْمًا عَظِیمًا».
یعنی: خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است.
این برای زمانی است که مشرک بر شرک خود بمیرد، یعنی توبه نکرده از دنیا برود و بر طبق این حکم قرآن او بخشیده نمی شود.
اما آنچه که در (سوره ۴ آیه ۱۵۳) قرآن کریم آمده که خداوند متعال گوساله پرستی (شرک) قوم بنی اسرائیل را بخشید، چنانکه می فرماید:
«یَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَی أَکْبَرَ مِن ذَلِکَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللّهِ جَهْرَهً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَهُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِکَ وَآتَیْنَا مُوسَی سُلْطَانًا مُّبِینًا». (نساء ۱۵۳).
یعنی: اهل کتاب از تو میخواهند کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی؛ (در حالی که این یک بهانه است؛) آنها از موسی، بزرگتر از این را خواستند، و گفتند: «خدا را آشکارا به ما نشان ده!» و بخاطر این ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت. سپس گوساله (سامری) را، پس از آن همه دلایل روشن که برای آنها آمد، (به خدایی) انتخاب کردند، ولی ما از آن درگذشتیم (و عفو کردیم) و به موسی، برهان آشکاری دادیم.
این بخشش برای آن بود چون آنها بعد از آنکه از حقیقت عمل خود آگاه شدند، پشیمان و نادم شدند و توبه نمودند و خدای متعال نیز خبر داد که توبه آنها را پذیرفته و شرکشان را بخشیده است. بعبارتی آنها چون قبل از وفات توبه کردند، خدای متعال نیز از گناه شرک آنها درگذشت و آنها را بخشید. چنانکه در سوره اعراف در مورد توبه و ندامت آنها می فرماید:
«وَلَمَّا سُقِطَ فَی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ» (اعراف ۱۴۹).
یعنی: و هنگامی که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه شدهاند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند، و ما را نیامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهیم بود!».
«وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَی بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (بقره ۵۴).
یعنی: و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید! و خود را [بعنوان کفاره شرکتان] به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبهپذیر و رحیم است.
لذا می بینیم که هیچ تضادی در این آیات وجود ندارد، ولی اگر شخص[ متعصب و جاهل باشد]، این باعث کوری و کردی وی می شود و عقل و قلب و انصافش از کار می افتد، چرا که او قصد ندارد تا حقایق را بفهمد، بلکه دوست دارد تا شهوات و تمایلات فاسد خود را بر مردم تحمیل کند.
کافیست تا اندکی با احکام شریعت و اصول و قواعد دین اسلام آشنا بود تا فهمید که هیچ تضادی در آیات خدا نیست، چنانکه می فرماید:
«أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کَثِیرًا». (نساء ۸۲).
یعنی: «آیا در» آیات «قرآن نمیاندیشند؟» یعنی: آیا از قرآن روی برتافته و در معانی و مبانی آن تأمل و اندیشه نمیکنند تا به هدف و مرام قرآن پی ببرند؟ بیشک اگر آنان چنانکه باید در آن اندیشه و تعمق نمایند، به این حقیقت میرسند که در قرآن هیچ اختلاف، ناهماهنگی و تعارضی نیست و قطعا در آنصورت، معنای این فرموده حق تعالی را که: (همه از جانب خداست) «آیه/۷۸»، واین فرموده وی: (و آنچه از بدی به تو میرسد، از خود توست) «آیه/۷۹»، را میفهمند «و اگر» قرآن «از جانب غیر خدا میبود» چنانکه کفار میپندارند «قطعا در آن اختلاف بسیاری مییافتند» و در آن تفاوت و تناقض فاحش و عدم انطباق با واقع را ملاحظه میکردند زیرا این عوارض از خصوصیات کلام بشر است، بویژه هنگامی که سخن بشر طولانی شود و گویندهاش از امور غیبی خبر دهد؛ قطعا اندک بررسیای در سخنان وی نشان خواهد داد که درستی و مطابقت با واقع، بهندرت در آن مشاهده میشود، درحالیکه معانی قرآن کریم در همه امور ـ چون توحید، حلال و حرام، خبر دادن از غیب… بعضا مکمل و مؤید بعضی دیگرند. یا معنی این است: اگر قرآن از نزد غیر خدا میبود، قطعا آنها از نظر بلاغت و بیان معانی، در آن تفاوتهای آشکاری میدیدند.