شیعه، برای دفاع از شهوت رانی خود ، به حدیث ذیل استناد کرده و در آن تدلیس و فریب کاری کرده است.
روایت چنین است:
رقم الحدیث: ۱۷۳۱
(حدیث مرفوع) حَدَّثَنَا شُعْبَهُ ، عَنْ مُسْلِمٍ الْقُرِّیِّ ، قَالَ : دَخَلْنَا عَلَى أَسْمَاءَ بِنْتِ أَبِی بَکْرٍ ، فَسَأَلْنَاهَا ” عَنْ مُتْعَهِ النِّسَاءِ ، فَقَالَتْ : فَعَلْنَاهَا عَلَى عَهْدِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ
ترجمه ؛ مسلم القری میگوید که بر اسما دختر ابوبکر وارد شدیم ، پس از متعه نسا از او سوال پرسیدم ، اسما گفت اینکار را زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، انجام دادیم
مسند سلیمان بن أبی داود الطیالسی ص ۲۲۸
پاسخ:
اولا: اسماء خواهر عایشه رضی الله عنهما میباشد و از عایشه چند سال بزرگ تر است. و همسر او زبیر بن عوام است و زبیر هم از سخت گیر ترین عرب بر غیرت و ناموس بوده است.
دوما متعه نساء در جنگ هایی بود که صحابه زنانشان همراهشان نبوده است.
سوال: اگر اسماء متعه کرده است سوال میشود که با چه کسی؟
اگر اسماء به غزوه رفته بود (که نرفته) خب با همسر خود همبستر می شده است نه اینکه با دیگر سربازان و متعه ی آنان شود. آیا این جریان با عقل سازگار است ؟
آیا اسلام این را قبول میکند که زن و شوهری یعنی اسماء و زبیر هر دو در غزوه حضور داشته باشند سپس اصحاب فشار شهوت بر انان وارد شود و به جای اینکه زبیر با همسر خود همبستر شود برود و دنبال زنی از قبایل اطراف بگردد ولی نزد همسر خود نرود و اسماء نیز متعه ی دیگر سربازان شود؟
این روایت پس مردود است و روایت صحیح از این قرار است:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَاتِمٍ حَدَّثَنَا رَوْحُ بْنُ عُبَادَهَ حَدَّثَنَا شُعْبَهُ عَنْ مُسْلِمٍ الْقُرِّىِّ قَالَ سَأَلْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ – رضى الله عنهما – 👈عنْ مُتْعَهِ الْحَجِّ 👉 فرَخَّصَ فِیهَا وَکَانَ ابْنُ الزُّبَیْرِ یَنْهَى عَنْهَا فَقَالَ هَذِهِ أُمُّ ابْنِ الزُّبَیْرِ تُحَدِّثُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- رَخَّصَ فِیهَا فَادْخُلُوا عَلَیْهَا فَاسْأَلُوهَا قَالَ فَدَخَلْنَا عَلَیْهَا فَإِذَا امْرَأَهٌ ضَخْمَهٌ عَمْیَاءُ فَقَالَتْ قَدْ رَخَّصَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- فِیهَا.
مسلم جلد ۲ ص ۹۰۹ وأحمد جلد ۶ ص ۳۴۸ والطبرانی در مجمع الکبیر جلد ۲۴ ص ۷۷ وأبی نعیم در مستخرجش جلد ۳ ص ۳۴۱٫
یعنی: مسلم القری گفت از ابن عباس رضی الله عنه درباره ی متعه ی حج پرسیدم و به آن اجازه داد و ابن زبیر از آن نهی میکرد. پس گفت این مادر عبد الله ابن زبیر است (اسماء ) که از پیامبر حدیث میگوید که پیامبر صلی الله علیه و سلم به آن اجازه و رخصت داده است پس بر او وارد شوید و از او بپرسید. گفت بر او وارد شدیم او زنی تنومند و نابینا بود و گفت که پیامبر صلی الله علیه و سلم به آن اجازه داده است.
پس این روایت درباره ی متعه ی حج است همانطور که در صحیح مسلم در باب متعه ی حج این روایت آمده است.
و اینکه در مسند الطیالسی متعه نساء آمده است در واقع اشتباه مسلم القری میباشد که متوجه نشده است که آیا متعه ی نساء را گفته یا متعه حج.
برای اینکه مسلم القری خودش به این موضوع تصریح میکند و در حدیث بعدی از صحیح مسلم آمده است که می گوید:
وَحَدَّثَنَاهُ ابْنُ الْمُثَنَّى حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ ح وَحَدَّثَنَاهُ ابْنُ بَشَّارٍ حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ – یَعْنِى ابْنَ جَعْفَرٍ – جَمِیعًا عَنْ شُعْبَهَ بِهَذَا الإِسْنَادِ فَأَمَّا عَبْدُ الرَّحْمَنِ فَفِى حَدِیثِهِ الْمُتْعَهُ وَلَمْ یَقُلْ مُتْعَهُ الْحَجِّ. وَأَمَّا ابْنُ جَعْفَرٍ فَقَالَ قَالَ شُعْبَهُ قالَ مُسْلِمٌ لاَ أَدْرِى مُتْعَهُ الْحَجِّ أَوْ مُتْعَهُ النِّسَاءِ.
صحیح مسلم باب متعه حج حدیث ۳۰۶۵
ترجمه: در حدیث عبد الرحمن فقط لفظ متعه آمده است و نگفته است متعه ی حج. و ابن جعفر میگوید شعبه گفت که 👈مسلم القری گفت نمیدانم که متعه ی حج را گفت یا متعه ی نساء.👉
پس در اینباره اشتباه از طرف مسلم القری میباشد و صحیح این است که متعه ی حج میباشد. و با عقل نیز سازگار نیست که اسماء با وجود اینکه خود همسر دارد متعه شده باشد.