آیا از عذاب الهی در امانند…(۷)

  در روایتی آمده است: «هی إلی سبعمائه أقرب منها إلی سبع، غیر أنه لا کبیره مع استغفار،[۱] ولا صغیره مع إصرار»[۲]: «گناهان کبیره به هفتصد گناه نزدیک‌ترند تا به هفت گناه. البته گناه کبیره در صورت توبه و طلب مغفرت دیگر کبیره نیست و هیچ گناه صغیره‌ای با وجود اصرار بر آن دیگر صغیره نیست». [یعنی گناه صغیره در صورت اصرار بر انجام آن، دیگر صغیره نیست و به کبیره تبدیل می‌شود].

مؤلف می‌گوید: (وعن ابن مسعود قال: «أکبر الکبائر: الإشراک بالله، والأمن من مکر الله، والقنوط من رحمه الله، والیأس من روح الله» رواه عبدالرزاق).

(از ابن مسعود رضی الله عنه روایت است که گوید: «بزرگترین گناهان کبیره عبارتند از: شرک ورزیدن به خدا، در ایمن پنداشتن خود از کیفر خدا، یأس و نا امیدی از رحمت الله». [روایت عبدالرزاق].

این اثر را ابن جریر با سندهایی صحیح از ابن مسعود روایت کرده است. ابن کثیر می‌گوید: این اثر بدون شک، از طرف ابن مسعود صحیح است. طبرانی نیز آن را روایت کرده است.[۳]

عبارت: (اکبر الکبائر: الإشراک بالله) یعنی شرک‌ورزیدن به خدا در ربوبیت یا در عبادت خدا، این مطلب مورد اتفاق همه‌ی علماست.

 راجع به عبارت: (والقنوط من رحمه الله) ابو سعادات می‌گوید: «نا امیدی از رحمت خدا، از ناامیدی از هر چیز دیگر، بدتر و شدیدتر است[۴]».

می‌گویم: بر این اساس میان «قنوط» و «یأس» تفاوت وجود دارد؛ همان طور که دعا و استغاثه با هم فرق دارند. قنوط ناشی از یأس است. ظاهر قرآن نشان می‌دهد که یأس شدیدتر از «قنوط» است؛ زیرا قرآن برای کسانی که از رحمت خدا، یأس دارند، به کفرشان حکم نموده و برای اهل قنوط به گمراهی حکم کرده است. در عبارت مذکور این مطلب گوشزد شده که انسان باید رجاء و خوف (امید به رحمت خدا و ترس از کیفر و عذاب خدا) را یکجا جمع کند و هر دو را با هم داشته باشد. چون وقتی انسان از کیفر و عذاب خدا ترسید، دیگر نباید از رحمت خدا مأیوس و نا امید باشد. سلف صالح دوست می‌داشتند که در حالت سلامتی، ترس از کیفر خدا و در حالت بیماری، امیدواری به رحمت خدا را در خود تقویت کنند.

این روش ابوسلیمان و دیگران بود. وی می‌گوید: قلب باید ترس از کیفر خدا بر آن غالب شود. چون اگر امید به رحمت خدا بر آن غالب شود فاسد و تباه می‌شود. از خدا می‌خواهیم که در نهان و آشکار، ترس از خود را نصیب ما گرداند؛ چرا که او بر هر چیزی تواناست.

 

(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– در نسخه‌ی «الف»، لفظ «الاستغفار» آمده است.

[۲]– در نسخه‌ی «الف»، لفظ «الإصرار» آمده است. تخریج این دو اثر ابن عباس ل قبلاً آمد.

[۳]– معمر در جامع خود ش ۱۹۷۰۱، عبدالرزاق در تفسیرش۱/۱۵۵، طبرانی در «المعجم الکبیر» ۶/۱۵۶، ابن جریر در تفسیرش ۵/۴۰ و دیگران از چندین طریق از عبدالله بن مسعود آن را روایت کرده‌اند. این اثر آن گونه که حافظ ابن کثیر و شیخ سلیمان اظهار می‌دارند صحیح می‌باشد.

[۴]– النهایه فی غریب الحدیث و الأثر۴/۱۱۳٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …