آیا از عذاب الهی در امانند…(۶)

سدی درباره‌ی آیه‌ی: ﴿وَمَن یَقۡنَطُ مِن رَّحۡمَهِ رَبِّهِ﴾  می‌گوید: «یعنی هرکس از رحمت پروردگارش ناامید باشد». [روایت ابن ابی حاتم].[۱] درباره‌ی عبارت: ﴿إِلَّا ٱلضَّآلُّونَ﴾  برخی از مفسران گفته‌اند: «یعنی جز کسانی که راه راست را گم کرده‌اند یا جز کافران».[۲] مانند این آیه که خدا می‌فرماید: ﴿إِنَّهُۥ لَا یَاْیۡ‍َٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾ [یوسف: ۸۷]. «چرا که از رحمت خدا جز کافران ناامید نمی‌گردند».

در حدیثی مرفوع آمده است: «الفاجر الراجی لرحمه الله أقرب منها من العابد القَنِط»[۳]: «فاجر و تبهکاری که به رحمت خدا امیدوار است، نسبت به عابدی که از رحمت خدا نا امید است، به رحمت خدا نزدیک‌تر است». حکیم ترمذی[۴] و حاکم در تاریخش این حدیث را روایت کرده‌اند.[۵] 

مؤلف می‌گوید: (وعن ابن عباس أن رسول الله سئل عن الکبائر؟ فقال: «الشرک بالله، والیأس من روح الله، والأمن من مکر الله»).

 (از ابن عباس روایت است که درباره‌ی گناهان کبیره از رسول الله صلی الله علیه و سلم سؤال شد، در جواب فرمود: «شرک به خدا، ناامیدی از رحمت خدا و ایمن بودن از تدبیر خدا»). این حدیث را بزار و ابن ابی حاتم[۶] از طریق شبیب بن بشر از عکرمه از ابن عباس روایت کرده‌اند که رسول الله صلی الله علیه و سلم به چیزی تکیه داده بود. مردی بر او داخل شد و گفت: گناهان کبیره کدام‌ها هستند؟ در جواب فرمود: «شرک به خدا …» و بقیه‌ی حدیث را ذکر کرد. راویان این حدیث جز شبیب بن بشر همگی ثقه‌اند. ابن معین درباره‌اش می‌گوید: او ثقه است و ابن ابی حاتم او را سهل‌انگار دانسته است.[۷] مانند چنین حدیثی، حسن است. ابن کثیر درباره‌ی این حدیث می‌گوید: «در اسناد آن، ایرادی وجود دارد و بیشتر به نظر می‌رسد که موقوف باشد».[۸]

درباره‌ی عبارت: (الشرک بالله) باید گفت که شرک، بزرگترین گناه کبیره است؛ چون مضمون شرک، نسبت دادن نقص به پروردگار جهانیان، خدا، مالک و آفریننده‌ی جهانیان است که معبود حقی جزا او نیست. شرک در واقع همتا قرار دادن غیر خدا با خداست؛ همان طور که در آیه‌ی دیگری می‌فرماید: ﴿ثُمَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ﴾ [الأنعام: ۱]. «ولی با این وصف، کسانی که منکر وجود پروردگار خویشند (برای آفریدگار خود بتان را) انباز می‌کنند».

 پس ستم شرک، از همه‌ی ستم‌ها بیشتر است و از همه‌ی زشتی‌ها، زشت‌تر می‌باشد. به همین دلیل مشرک در صورتی که توبه نکند، آمرزیده نمی‌شود برخلاف دیگر گناهان که در مشیت و خواست خداست؛ اگر خواست گناهانش را می‌آمرزد و اگر خواست او را به سبب گناهانش عذاب می‌دهد.

عبارت: (والیأس من روح الله) یعنی قطع امید و آرزو از رحمت خدا؛ از آنچه می‌خواهد و قصدش را دارد. خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَلَا تَاْیۡ‍َٔسُواْ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ لَا یَاْیۡ‍َٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾ [یوسف: ۸۷]. «و از رحمت خدا نا امید مشوید، چرا که از رحمت خدا جز کافران نا امید نمی‌گردند». ناامیدی از رحمت خدا در واقع بدگمانی به کرم، لطف، رحمت و بخشش خداست.

عبارت: (والأمن من مکر الله) یعنی از اینکه خدا به بنده مهلت می‌دهد، یا ایمان را از او سلب می‌کند، – به خدا پناه می‌بریم از غضبش- ایمن بودن از کیفر خدا در واقع جهل نسبت به خدا و قدرتش، خودبینی و اطمینان به نفس است.

بدان که در این حدیث همه‌ی گناهان ذکر نشده‌اند؛ چون گناهان کبیره خیلی زیادند ولی در این حدیث، برخی از گناهان کبیره‌ای که خیلی بزرگ‌اند، را ذکر نموده است به همین دلیل ابن عباس گوید: «هی إلی السبعین أقرب منها إلی السبع»: «گناهان کبیره به هفتاد گناه نزدیک‌ترند تا به هفت گناه». (ابن جریر و ابن ابی حاتم روایتش کرده‌اند).

 

(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– نگا: الدر المنثور ۵/۸۸٫

[۲]– زمخشری در «الکشاف» ۲/۵۴۳ این گفته را اظهار داشته است.

[۳]– در نسخه ی «ط»، «القانط» و در نسخه‌ی «الف »، «المقنط» آمده است. آنچه اینجا آمده از روی نسخه‌های «ب»،«ع» و «ض» می‌باشد.

[۴]– در نسخه ی «ب» «و ترمذی» آمده که این خطاست.

[۵]– حکیم ترمذی در «نوادر الأصول » (۱/۹۳- غیرالمسنده) و شیرازی در «الألقاب»- آن گونه که در «فیض القدیر » ۴/۴۶۰ آمده آن را روایت کرده‌اند. در اسناد آن سلام مدائنی است که متروک می‌باشد و نیز زید بن عمی در اسناد این روایت، وجود دارد که ضعیف است. حاکم در تاریخش و از طریق او، دیلمی در مسندش ۳/۱۵۹ آن را روایت کرده‌ و در اسنادش یک راوی دروغگو و دو راوی ضعیف وجود دارد. نگا: «الضعیفه» شماره‌ی ۴۰۲۵، ابونعیم در «الحلیه» ۷/۳۸، گفته‌ی سفیان را از او نقل کرده است.

[۶]– بزار در مسندش ش ۱۰۶- کشف الأستار، طبرانی- آن گونه که در «مجمع الزوائد ۱/۱۰۴ آمده- و ابن ابی حاتم در تفسیرش شماره‌ی ۵۲۰۱ آن را روایت کرده‌اند و اسنادش حسن است. این حدیث با طرق و شواهدش حدیثی صحیح است.»

[۷]– ابوحاتم در «الجرح و التعدیل» ۴/۳۵۷، می‌گوید: «او در حدیث سهل‌انگار است و حدیثش حدیث شیوخ می‌باشد». ابن حبان در «الثقات» ۴/۳۵۹ آن را آورده و گوید: «بسیار اشتباه می‌کند». نگا: سؤالات الدوری اثر ابن معین ش ۳۲۶۵٫

[۸]– تفسیر ابن کثیر ۱/۴۸۵٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …