آیا اختلافات فقهی در بین مذاهب اربعه سبب بدبینی ها نمی شود؟ (۱)

الحمدلله

ائمه اربعه خودشان مخالف اختلافات مذهبی بوده اند، بطوریکه به پیروانشان نصیحت میکرده اند که اختلاف نکنند و فقط قول حق را بگیرند هر کجا و از هر کسی که بشنوند.
بطور خلاصه اقوال این ائمه در مورد مذهبشان بشرح زیر میباشد:

اولین این ائمه امام ابو حنیفه بوده است که بعضی از اقوالش عبارتند از:

۱- “إذا صح الحدیث فهو مذهبی” (روایت ابن عابدین در ” الحاشیه ” ۱/۳ ) یعنی: “اگر حدیثی صحیح واقع شد مذهب من همان میباشد”.

۲- “لا یحل لأحد أن یأخذ بقولنا ما لم یعلم من أین أخذناه” (روایت ابن عابدین در حاشیه کتاب “البحر الرائق ” ۶/۲۹۳) یعنی: “حلال نمیباشد برای کسی که قول ما را بگیرد ولی نداند که آنرا از کجا (و چه منبعی) گرفته ایم”، و در روایتی دیگر میگوید: “حرام علی من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی” یعنی: “حرام است بر کسی که دلیل مرا نداند و با اقوال من فتوی بدهد”.

۳- “إذا قلت قولا یخالف کتاب الله تعالی وخبر الرسول صلی الله علیه وسلم فاترکوا قولی” (روایت فلاَّنی در “الإیقاظ” ص ۵۰) یعنی: “اگر حرفی بزنم که مخالف کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم باشد پس قول مرا رها کنید”.

دومین امام، امام مالک بودند که میگفت:

۱ – “إنما أنا بشر أخطئ وأصیب فانظروا فی رأیی فکل ما وافق الکتاب والسنه فخذوه وکل ما لم یوافق الکتاب والسنه فاترکوه” (روایت ابن عبد البر در “الجامع” ۲/۳۲) یعنی: “همانا من بشر هستم و (در مسائل فقهی) خطا میکنم و یا صحیح میگویم، پس در رأی من بنگرید، و هر مسئله ای که با قرآن و سنت موافقت داشت بگیرید و اگر مخالف بود آنرا ترک کنید”.

۲- ” لیس أحد بعد النبی صلی الله علیه وسلم إلا ویؤخذ من قوله ویترک إلا النبی صلی الله علیه وسلم” (روایت ابن عبد البر در “الجامع” ۲/۹۱) یعنی: “هیچکس بعد از پیامبر صلی الله علیه و سلم نیست که گفتارش قبول شود و یا نشود مگر پیامبر صلی الله علیه و سلم (که گفتارش هیچوقت نباید ترک شود و همه اش باید قبول شود)”.

سومین امام، امام شافعی بودند که میگفت:

۱- “إذا صح الحدیث فهو مذهبی” (النووی ۱/۶۳) یعنی: “اگر حدیثی صحیح در آمد پس مذهب من همان است”.

۲- “إذا رأیتمونی أقول قولا وقد صح عن النبی صلی الله علیه وسلم خلافه فاعلموا أن عقلی قد ذهب” ( ابن عساکر بسند صحیح ۱۵/۱۰/۱ ) یعنی: “اگر حرفی بزنم در حالیکه از پیامبر صلی الله علیه و سلم حدیث صحیحی خلاف قول من وارد شده باشد پس بفهمید که عقلم را از دست داده ام”.

۳- “کل حدیث عن النبی صلی الله علیه وسلم فهو قولی وإن لم تسمعوه منی” (ابن أبی حاتم ۹۳ – ۹۴) یعنی: “هر حدیثی را که از پیامبر صلی الله علیه و سلم بشنوید قول من نیز میباشد، گرچه از من نیز نشنیده باشید”.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …