شیعه برای حضرت علی مقامی بالاتر از مقام پیامبران قائل است، و علاوه بر این، او را از فرشتگان الهی هم برتر میداند، اما قران در این باره ساکت است بنظرم این دلیل خیلی خوبی بر بطلان این مذهب است، اما بهترین دلیل بر بطلان مذهب شیعه آنوقت آشکار میشود که شیعه سعی میکند …
برای جبران نبود اسم علی در قران، با تاویل، آیات قرانی را مربوط به علی بداند، و چون خداوند عقل را از این مردم گرفته، نه یک آیه، نه دو آیه، که صدها ایه را درباره علی میدانند و این بیشتر آنها را رسوا میکند.
اینهم یک نمونه دیگر از شاهکارهای شیعه در تفسیر قرآن:
شیعه میگوید: آیه زیر درباره حضرت علی است:
(وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِیمَاهُمْ ۚ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ ۚ وَاللَّـهُ یَعْلَمُ أَعْمَالَکُمْ ﴿٣٠﴾) (محمد: ۳۰).
«و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان مىدهیم تا آنان را با قیافههایشان بشناسى، هر چند مىتوانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى; و خداوند اعمال شمارا مىداند».
و سنی ها نیز سخن ما را تایید میکنند از آن جمله ابونعیم با اسناد به ابوسعید خدری در خصوص فرموده الهی: (وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ ﴾..گفته است: به خاطر بغضشان نسبت به علی، و این برای هیچ یک از اصحاب غیر او روایت نشده است، لذا او از همهشان برتر و امام است.
پاسخ اهل سنت:
۱ – شما از یک طرف میگویید که الله از ترس منافقان نام علی را بصراحت در قران ننوشت و از طرف دیگر الان دارید میگویید که منافقان و اصحاب جرات مخالفت زبانی با علی را نداشتند و فقط از لحن قول آنها معلوم میشد ، که مخالفند این را میگویند تضاد به توان صد!
۲ – صحت و سندیت این روایت از کجا معلوم میشود؟ چون اهل حدیث میدانند که این روایت دروغ و جعلی است.
۳ – شما ای خوانندگان گرامی باید بدانید که قران یک کتاب عادی نیست این کلام الله است، اگر یک کتاب عادی میبود حتما الان قرآنى که در خانه خامنه ای است با قرانی که در خانه مفتی دیار عربستان است با یک دیگر فرق فراوان میداشتند ، ولی در یک نقطه هم با هم فرق ندارند. اما کتاب حدیثی که در خانه خامنه ای است و کتاب حدیثی که در خانه مفتی عربستان است از زمین تا آسمان متفاوت هستند و این در حای است که هر دو میگویند این اقوال رسول است!!
حالا بیایید ببینیم قران چگونه شیعه را درتاویلش رسوا میکند! برگردیم به آیه :
(وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِیمَاهُمْ ۚ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ ۚ وَاللَّـهُ یَعْلَمُ أَعْمَالَکُمْ) ﴿٣٠﴾ آیه ۳۰ سوره محمد
شما ببینید آیه چند بار میگوید هم یعنی (آنها) ولی این هم کی ها هستند شیعه میگوید منکرین حق علی! ولی بیایید آیه قبل یا بعد را ببینیم تا شاید آیه بما بگوید این هم کی ها هستند :
(أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن یُخْرِجَ اللَّـهُ أَضْغَانَهُمْ ﴿٢٩﴾ وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِیمَاهُمْ ۚ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ ۚ وَاللَّـهُ یَعْلَمُ أَعْمَالَکُمْ) آیه ۳۰ سوره محمد
پس معما آسان شد آیه قبلی بما میگوید هم کسانی هستند که در قلبشان بیماری است (فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ)
پس یک قدم به حقیقت نزدیک شدیم حالا قران را بگردیم و ببینیم فی قلوبهم مرض چه کسانی هستند و چه صفاتی دارند، در سوره مائده مطلوب خود را یافتیم :
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۵١﴾ فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَن تُصِیبَنَا دَائِرَهٌ ۚ فَعَسَى اللَّـهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِی أَنفُسِهِمْ نَادِمِینَ)(۵۲) المائده
این ایه بصراحت میگوید که صفت برجسته (فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ) این نیست که دشمن علی هستند بلکه این است که با یهود و نصارا جنگ نمیکنند و بلکه برعکس با آنها طرح دوستی میریزند!
و شما میدانید که ابوبکر و عمر و باقی صحابه نه فقط با یهود و نصارا دوستی نکردند که با آنها جنگیدند و آنها را از عربستان بیرون راندند که بلکه دو نصارا را تقریبا نابود کردند و کمرشان را شکستند!
پس آیه نمیتواند در مذمت اصحاب باشد، زیرا قلوب آنها مریض نبود و دارندگان قلب مریض به نص صریح قران آنهایی هستند که هرگز با یهود و نصارا نمیجنگند، و به همین دلیل است که منافقین و شیعه در طول تاریخ با یهود و نصارا نجنگیده و شهری از انها را به دیار مسلمین اضافه نکرده اند.