آیاتی که در باره امام دوازدهم به آنها استشهاد می‌شود (۳)

آیه دیگر که به آن استشهاد می‌کنند آیه‌ای است که خداوند می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰهَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٣ وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَ وَبِٱلۡأٓخِرَهِ هُمۡ یُوقِنُونَ ۴﴾ [البقره: ۳-۴]. «پرهیزکاران کسانی اند که به غیب ایمان می‌آورند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم انفاق می‌کنند و آنان که به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل شده ایمان می‌آورند و به آخرت [روز پاداش و جزا] یقین می‌کنند». می‌گویند منظور از ایمان به غیب، ایمان به مهدی می‌باشد!.

درحالی­که اگر این آیه را با توجّه به آیات ما قبل و ما بعدش در نظر بگیریم، معلوم می‌شود، مقصود از غیب در این آیات ذات بار­ی­تَعالی است. برخی گفته‌اند: مقصود از «غَیب» قیامت است که اکنون از نظرها پنهان است ولی آنها نیز دلیلی بر این قول ندارند. أمّا دلائل اینکه این آیه در مورد ذات خداوند است و در مورد مهدی نیست بدین قرار است:

أ) چنانچه توجّه شود، می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰهَ﴾ [البقره: ۳]. «متقین کسانی هستند که به غیب ایمان می‌آورند و نماز را بپا می‌دارند».

بنابراین، پیش از نماز خواندن باید ایمان به خدا وجود داشته باشد، تا اینکه برای او نماز خوانده شود. پس معلوم می‌شود منظور از ﴿یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ﴾ ایمان به خداوند است که بعد از آن می‌فرماید: ﴿وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰهَ﴾ «و نماز می‌خوانند».

ب) غیب در این آیه خداوند است و ﴿یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ﴾ مقصود ایمان به خداوند است، چون اگر به آیات قبل و بعدش توجّه کنیم، خداوند چند چیز را از صفات متّقین قرار داده: ایمان به غیب، نماز خواندن، انفاق کردن، ایمان به قرآن و کتب آسمانی، ایمان به آخرت، حال آیا می‌توان گفت در این چند مورد ایمان به خدا مطرح نشده؟ البتّه خیر. و ما می‌دانیم که ایمان به خدا از همه چیز واجب‌تر است. پس در این آیه غیب جُز ذات خداوند متعال چیز دیگری نمی‌تواند باشد.

ج) خداوند در هر سوره از قرآن از خودش یاد کرده و بیش از هزاران دفعه در قرآن از خدا یاد شده و مؤمنین هم باید به خداوند ایمان بیاورند ولی از مهدی در قرآن یادی نشده، چیزی که از او یاد نشده، چگونه خدا می‌خواهد مردم به او ایمان آورند! بنابراین آیا غیب در این آیه ذات خدا باید باشد و ایمان به غیب، ایمان به خدا باید باشد که این همه خدا از خود یاد کرده، یا ایمان به مهدی که یادی از او و نامی از او در قرآن نیست؟! به علاوه خدا در این آیه، از بشر، ایمان به غیب را خواسته و دستور داده به غیب ایمان آورند، درحالی­که اگر منظور از غیب، امام زمان باشد، هم در زمان کودکی و قبل از غیبت مصداق غیب نبوده و هم پس از ظهور او این آیه لغو می‌شود، زیرا ظاهر شده و دیگر، غیب نیست تا مردم به غیب ایمان آورند.

د) خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَیۡبِ لَهُم مَّغۡفِرَهٞ وَأَجۡرٞ کَبِیرٞ ١٢﴾ [الملک: ۱۲]. «کسانی که از خداوند با آنکه در غیب است بیمناک اند برای آنها آ مرزش و أجر بزرگ است». و فرموده: ﴿إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلذِّکۡرَ وَخَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِ﴾ [یس: ۱۱]. «همانا می‌ترسانی کسی را که این قرآن را پیروی کند و از خدای رحمان که در غیب است بترسد». و می‌فرماید: ﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّهُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ ٣١ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ ٣٢﴾ «و بهشت برای پرهیزکاران نزدیک شود که دور نباشد این است آنچه وعده داده می‌شدید برای هرکس که به خدا روی آورد و خود را حفظ کند، کسیکه از خدای رحمان که در غیب است بترسد و با قلب خاشع و نالان آمده باشد».

هـ) چنانکه در تفسیر «تابشی از قرآن» آمده: اگر مقصود از غیب امام غائب باشد می‌پرسیم آیا آن امام خود از متّقین است یا خیر؟ اگر از متّقین باشد بنابراین باید ایمان به غیب یعنی ایمان به خودش بیاورد! او چگونه از خودش غائب است تا ایمان به خودش بیاورد؟!!.

و) مقصود از غیب در آن آیه، قیامت هم نیست، چون در آخر آیه ۴ همان سوره بقره می‌فرماید: ﴿وَبِٱلۡأٓخِرَهِ هُمۡ یُوقِنُونَ﴾ [البقره: ۴]. «متقین به آخرت یقین دارند». اگر مقصود از غیب، قیامت باشد، تکرار مکرّر می‌شود، و بعید است که خداوند ایمان به خودش را جُزء صفات متّقین نیاورد و دوبار ایمان به آخرت را بیان کند!.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …