عَنْ أُمَّ هَانِئٍ بِنْتِ أَبِی طَالِبٍ -حَدِیْثُ صَلاهِ النَّبیِّ صلی الله علیه وسلم عَامَ الْفَتْحِ تَقَدَّمَّ، وَفِیْ هَذِهِ الرِّوَایَهِ- قَالَتْ: فَصَلَّى ثَمَانِیَ رَکَعَاتٍ مُلْتَحِفًا فِی ثَوْبٍ وَاحِدٍ، فَلَمَّا انْصَرَفَ قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، زَعَمَ ابْنُ أُمِّی أَنَّهُ قَاتِلٌ رَجُلاً قَدْ أَجَرْتُهُ، فُلانَ ابْنَ هُبَیْرَهَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «قَدْ أَجَرْنَا مَنْ أَجَرْتِ یَا أُمَّ هَانِئٍ». قَالَتْ أُمُّ هَانِئٍ: وَذَاکَ ضُحًى.[۱]
روایت ام هانی دربارۀ اینکه در سال فتح مکه، نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد قبلا گذشت. در این روایت، ام هانی میافزاید: رسول الله ج بعد از غسل و استحمام، در حالیکه خود را در پارچهای پیچیده بود، هشت رکعت نماز خواند. بعد از پایان نماز، عرض کردم: ای رسول الله! برادرم -علی س- میخواهد فلانی فرزند هبیره را که من پناه دادهام، به قتل برساند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «کسی را که تو پناه دادهای، ما هم پناهش میدهیم». ام هانی میگوید: نمازی را که رسول الله ج خواند، نماز چاشت (ضحی) بود».
[۱]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۳۵۷ و مسلم حدیث شماره ۳۳۶ با لفظ بخاری