آنچه را که زن حائض قبل از پاک شدن در مناسک حج انجام می‌دهد و آنچه را که انجام نمی‌دهد،

آنچه را که زن حائض قبل از پاک شدن در مناسک حج انجام می‌دهد و آنچه را که انجام نمی‌دهد،کدامند؟

 

الحمدلله،

زن حائض همه مناسک حج از احرام، وقوف در عرفه، مبیت در مزدلفه و رمی جمار را انجام می‌دهد، ولی کعبه را طواف نمی‌کند تا این که پاک شود و غسل کند؛ به دلیل حدیثی که رسول الله صلی الله علیه وسلم ‏ به عایشه پس از حیض شدن گفت: «افعلی ما یفعل الحاج، غیر أن لا تطوفی بالبیت حتی تطهری». «انجام بده آنچه را که حاجی انجام می‌دهد جز این که کعبه را طواف نمی‌کنی تا پاک شوی». و در روایت مسلم آمده است: «فاقضی ما یقضی الحاج، غیر أن لا تطوفی بالبیت حتی تغتسلی». «انجام بده آنچه که حاجی انجام می‌دهد، غیر از این که خانه خدا را طواف نمی‌کنی تا این که غسل کنی».

 

شوکانی در کتاب [نیل الاوطار] (۵/۴۹) گفته است: این حدیث در ظاهر نشان می‌دهد که زن حائض تا زمانی که خونش بند نیامده و غسل نکرده است نباید طواف کند؛ کلمه نهی که در حدیث آمده است مقتضی فساد مقصود در بطلان است؛ پس در نتیجه طواف کردن زن حائض باطل است و این هم قول جمهور علما است.

 

در ضمن بین صفا و مروه سعی نمی‌کند؛ زیرا سعی پس از طواف نسک درست است، به دلیل این که پیامبر صلی الله علیه وسلم ‏ پس از طواف سعی نموده است.

 

امام نووی در [المجموع] (۸/۸۲) گفته است: مسأله فرعی: اگر شخصی قبل از طواف سعی کند، سعی او در نزد ما درست نیست و این نظر جمهور علما نیز است. و از ماوردی آورده‌ام که ایشان اجماع علما را در این مسأله نقل کرده است. و این نظر مذهب امام مالک، ابوحنیفه و احمد است. ابن المنذر از عطا و بعضی محدثین حکایت نموده است که این سعی او صحیح است. و اصحاب ما این قول را از عطا و داود حکایت نموده‌اند.

 

دلیل ما این است که پیامبر صلی الله علیه وسلم ‏ پس از طواف سعی نموده است و خود آن حضرت صلی الله علیه وسلم ‏ فرموده‌اند: «لتأخذوا عنی مناسککم». «بطور حتم و یقین مناسک حجتان را از من بگیرید».

 

اما در مورد حدیث ابن شریک الصحابی رضی الله عنه که گفت: به همراه رسول الله صلی الله علیه وسلم ‏ به قصد حج بیرون رفتم. مردم نزد وی می‌آمدند، فردی گفت: یا رسول الله، من قبل از طواف سعی کردم، یا فلان چیز را تأخیر انداختم، یا فلان چیز را جلو انداختم؛ رسـول الله صلی الله علیه وسلم ‏ می‌فرمود: «لا حرج إلاَّ علی رجل اقترض من عرض رجل مسلم وهو ظالم، فذلک الذی هلک وحَرِجَ». «هیچ گناهی بر شخص نیست جز بر کسی که از آبروی مرد مسلمانی وام گرفته است، در حالی که او ستمکار است، پس چنین کسی به هلاکت رسیده و نابود شده است». این حدیث را ابوداود با إسناد صحیح که همه روایات سند آن روایات صحیح بخاری و مسلم هستند، روایت کرده است جز اسامه بن شریک الصحابی. این حدیث حمل بر آن چیزی می‌شود که خطابی و دیگران آن را حمل نموده‌اند و آن چنین است: سخن آن شخص که گفت: قبل از این که طواف کنم سعی کرده‌ام؛ به این معناست که من پس از طواف قدوم و قبل از طواف اضافه سعی کرده‌ام.

 

استاد ما شیخ محمد الأمین الشنقیطی رحمه الله در تفسیرش [أضواء البیان] (۵/۲۵۲) گفته است: بدان که جمهور اهل علم بر این نظرند که سعی بین صفا و مروه فقط پس از طواف درست است. اگر شخصی قبل از طواف سعی نمود، سعی وی به قول جمهور درست نیست؛ از جمله آن جمهور ائمه اربعه هستند. و حتی ماوردی و سایرین قول اجماع را بر این نظر نقل کرده‌اند: آنگاه سخن امام نووی را که در بالا ذکر کردیم، نقل کرده است، همچنین جواب وی را به حدیث ابن شریک آورده است؛ سپس گفت: این گفته وی: «قبل أن أطوف». یعنی قبل از طواف افاضه که در مناسک حج رکن می‌باشد، البته این سخن منافاتی با این توجیه ندارد که بگوییم وی پس از طواف قدوم سعی نموده است، همان طواف قدومی که از ارکان حج نیست.

 

در کتاب [المغنی] (۵/۲۴۰) چاپ هجر گفته است: سعی همیشه به دنبال طواف است. و سعی بین صفا و مروه آنگاه درست است که قبل از آن طواف انجام شده باشد. زیرا سعی قبل از طواف درست نیست؛ همین نظر را امام مالک و شافعی و اصحاب رأی نیز داده‌اند. عطا گفته است: برای وی درست است. امام احمد بن حنبل گفته است در صورتی برایش درست است که وی فراموش کرده باشد. ولی اگر عمداً این کار را کرده باشد؛ سعی او درست نیست. زیرا هنگامی که از رسول الله صلی الله علیه وسلم ‏ در مورد تقدیم و یا تأخیر نمودن مناسک حج در صورتی که فرد نمی‌داند و فراموش کرده است؛ سؤال شد؛ آن حضرت صلی الله علیه وسلم ‏ فرمودند: «مشکلی نیست». اولین توجیه در مورد این سخن این است که پیامبر صلی الله علیه وسلم ‏ همیشه سعی را بعد از طواف انجام داده است. چنانچه خودشان فرموده‌اند: «لتأخذوا عنی مناسککم». «مناسک حج خود را از من بیاموزید».

 

از آنچه که گفته شد معلوم می‌گردد آن حدیثی را که به وسیله آن به درست بودن سعی قبل از طواف استدلال شده است هیچ دلیلی وجود ندارد. زیرا آن حدیث حمل بر یکی از دو مورد زیر می‌شود: یا این که حدیث در مورد کسی است که قبل از طواف افاضه سعی نموده است، و تنها برای طواف قدوم سعی نموده است که در این صورت سعی او پس از طواف واقع می‌شود. و یا این که این حدیث حمل بر جهل و فراموشی و غیرعمد بودن فرد انجام دهنده می‌گردد. و از این که در این مورد سخن به درازا کشید بدین علت است که امروزه کسانی پیدا شده‌اند که بطور مطلق به جواز سعی قبل از طواف فتوا می‌دهند. والله المستعان.

 

وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین

برگرفته از:کتاب تنبیهات علی أحکام تختص بالمؤمنات، شیخ دکتر صالح بن فوزان

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …