آنچه بر ما در مورد پیامبران واجب است رعایت شود (۱)

بر امت در برابر پیامبران حقوق بزرگی مترتب می‌گردد بر حُسب آنچه خداوند ایشان را به آن مقام و منزلت بلند در دین نازل کرده و به مراتب و درجات بلند و والا نزدش بالا برده است و به وسیله آنچه از کارهای بزرگ که به آن‌ها شرافت و بزرگی بخشیده و آن‌ها را به وسیله آنچه از تبلیغ وحی و شریعتش بر تمام مردم برگزیده است. از جمله این حقوق عبارتند از:

  • تصدیق و تأیید تمام پیامبران برای آنچه به خاطر آن آمده‌اند و از طرف پروردگارشان فرستاده شده و وظیفه تبلیغ آنچه را که به خاطر آن فرستاده شده‌اند، بر عهده دارند و در این کار بین آن‌ها جدایی نمی‌اندازیم. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ﴾ [النساء: ۶۴]. «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به اذن الله از او اطاعت کنند» و می‌فرماید: ﴿وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَٱحۡذَرُواْۚ فَإِن تَوَلَّیۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِینُ ٩٢﴾ [المائده: ۹۲]. «از الله و رسولش اطاعت کنید و بترسید اگر روی بگردانید بدانید که بر رسول ما جز رساندن پیام آشکار چیزی نیست» و می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَیُرِیدُونَ أَن یُفَرِّقُواْ بَیۡنَ ٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَیَقُولُونَ نُؤۡمِنُ بِبَعۡضٖ وَنَکۡفُرُ بِبَعۡضٖ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیۡنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا ١۵٠ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ حَقّٗاۚ﴾ [النساء: ۱۵۰-۱۵۱]. «به راستی آنان به خدا و فرستادگانش کفر می‌ورزند و میخواهند در میان خدا و فرستادگانش جدائی بیندازند و می‌گویند به برخی ایمان می‌آوریم و برخی (دیگر) را انکار می‌کنیم و می‌خواهند بین این (و آن) راهی برگزینند این گروه در حقیقت کافرند». پس واجب است که پیامبران را به خاطر آنچه از پیام‌ها آمده‌اند تصدیق و تأیید نماییم که این کار مقتضی ایمان به آن‌ها است.

و از جمله چیزهایی که واجب است بشناسیم این است که برای هیچ یک از جن و انس تبعیت از یکی از پیامبران سابق بعد از بعثت محمد  صلی الله علیه و سلم که برای تمام مردم فرستاده شده، جایز نیست زیرا شریعت و برنامه او نسخ کننده تمام شریعت پیامبران قبل از خود است پس دینی جز آنچه خداوند او را بدان فرستاده و متابعت و پیروی جز برای این پیامبر گرامی وجود ندارد. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَمَن یَبۡتَغِ غَیۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِینٗا فَلَن یُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٨۵﴾ [آل عمران: ۸۵]. «هرکس غیر از اسلام دینی برگزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و در آخرت از زیانمندان است» و می‌فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ إِلَّا کَآفَّهٗ لِّلنَّاسِ بَشِیرٗا وَنَذِیرٗا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٢٨﴾ [سبأ: ۲۸]. «و ما تو را جز برای تمام مردم که مژده دهنده و ترساننده آن‌ها باشی نفرستادیم ولی بیشتر مردم نمی‌دانند» و می‌فرماید: ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّی رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَیۡکُمۡ جَمِیعًا﴾ [الأعراف: ۱۵۸]. «بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم».

  • دوستی و محبت نسبت به تمام پیامبران و دوری نمودن از نفرت و دشمنی با آن‌ها. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَمَن یَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ۵۶﴾ [المائده: ۵۶]. «هرکس خدا، رسول و کسانی را که ایمان آورده‌اند، دوست خود بداند همانا حزب خدا همان پیروزمندان هستند» و می‌فرماید: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ﴾ [التوبه: ۷۱]. «مردان و زنان مؤمن دوستدار دیگرند». آیه به وصف ومؤمنان می‌پردازد که دوستدار یکدیگر هستند که در آن پیامبران خدا که کاملترین مؤمنان از لحاظ ایمان می‌باشند نیز داخل می‌گردد زیرا دوستی و محبت آن‌ها در قلب‌های اهل ایمان بخاطر جایگاهشان در دین و بلندی درجاتشان در ایمان، بزرگتر از دوستی غیر آن‌ها از مخلوقات می‌باشد. به همین خاطر خداوند از دشمنی پیامبران بر حذر داشته و آن را عطف بر دشمنی خدا و ملائکه گردانیده و در مجازات و مکافات میان آن‌ها پیوستگی ایجاد کرده است. خداوند می‌فرماید: ﴿مَن کَانَ عَدُوّٗا لِّلَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَجِبۡرِیلَ وَمِیکَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوّٞ لِّلۡکَٰفِرِینَ ٩٨﴾ [البقره: ۹۸]. «هرکس دشمن خدا، ملائکه، پیامبران، جبریل و میکائیل باشد همانا خداوند دشمن کافران است».
  • اعتقاد داشتن به اینکه آن‌ها بر تمام مردم فضیلت و برتری دارند. و شایسته و سزاوار نیست که جایگاه و منزلت آن‌ها را برای احدی غیر از آن‌ها که اهل صلاح و تقوا هستند قرار داد از این رو مقام پیامبری، برگزیده شدن از جانب خداست که خداوند هرکس از بندگانش را که بخواهد خاص می‌گرداند و با اجتهاد و انجام عمل بدست نمی‌آید. خداوند می‌فرماید: ﴿ٱللَّهُ یَصۡطَفِی مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَهِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٞ ٧۵﴾ [الحج: ۷۵]. «خداوند از میان ملائکه و مردم رسولانی را برمی گزیند. همانا خداوند شنوای بیناست» و می‌فرماید: ﴿وَتِلۡکَ حُجَّتُنَآ ءَاتَیۡنَٰهَآ إِبۡرَٰهِیمَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ﴾ [الأنعام: ۸۳]. «و این حجتِ ماست. آن را به ابراهیم بر (ضدِ) قومش دادیم. هرکس را بخواهیم در مراتب (و منزلت) فرا می‌بریم» تا آنجا که در بیان دسته بزرگی از انبیاء و رسولان می‌فرماید: ﴿وَکُلّٗا فَضَّلۡنَا عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ ٨۶﴾ [الأنعام: ۸۶]. «و هر یک (از آنان) را برجهانیانِ (روزگارشان) برتری دادیم» که پیشتر بیان این آیه در مبحث اول از این فصل تقدیم گردید.

همچین سنت نیز بر جایگاه پیامبران که شایسته هیچ کس دیگر نیست دلالت دارد. شیخین از ابوهریرهس روایت می‌کند که پیامبر  صلی الله علیه و سلم می‌فرماید: «لَا یَنْبَغِی لِعَبْدٍ أَنْ یَقُولَ أَنَا خَیْرٌ مِنْ یُونُسَ بْنِ مَتَّى»[۱] «شایسته و سزاوار کسی نیست که بگوید من از یونس بن متی بهترم» و در روایت بخاری آمده: «مَنْ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْ یُونُسَ بْنِ مَتَّى فَقَدْ کَذَبَ»[۲] «هرکس بگوید من از یونس بن متی بهترم دروغ گفته است». دسته‌ای از شرح دهندگان حدیث گفته‌اند: «إنه صلی الله علیه وسلم  قال هذا زجرًا أن یتخیل أحد من الجاهلین شیئًا من حط مرتبه یونس صلی الله علیه وسلم  من أجل ما فی القرآن العزیز من قصته» «پیامبر  صلی الله علیه و سلم این را در سرزنش یکی از جاهلان که به گمان خود منزلت یونس  صلی الله علیه و سلم را به خاطر داستان آن در قرآن عزیز آمده است، پایین آورده بود، فرمود».

و علما بیان می‌دارند که: «أن ما جرى لیونس صلی الله علیه وسلم  لم یحطه من النبوه مثقال ذره وخص یونس بالذکر لما ذکر الله من قصته فی القرآن الکریم کقوله تعالى: ﴿وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَیۡهِ فَنَادَىٰ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَکَذَٰلِکَ نُ‍ۨجِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٨٨﴾ [الأنبیاء: ۸۷-۸۸]. وقوله تعالى: ﴿وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ١٣٩ …﴾ [الصافات: ۱۳۹-۱۴۸] » «آنچه برای یونس  صلی الله علیه و سلم اتفاق افتاد ذره ای از مقام و منزلت پیامبری او نمی‌کاهد و یونس با ذکر و یاد آن را خاص گردانید هنگامی که خداوند داستان او را در قرآن کریم ذکر می‌کند مانند این فرموده الله تعالی: ﴿وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَیۡهِ فَنَادَىٰ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَکَذَٰلِکَ نُ‍ۨجِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٨٨﴾ [الأنبیاء: ۸۷-۸۸]. «و ذوالنون آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا اینکه در تاریکی‌ها ندا در داد که معبود بر حقی جز تو نیست تو پاک و منزهی و من از ستمکاران بودم. پس دعای او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را چنین نجات می‌دهیم» و می‌فرماید: ﴿وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ١٣٩﴾ «همانا یونس از فرستادگان بود».

 

[۱] صحیح البخاری برقم (۳۴۱۶)، ومسلم برقم (۲۳۷۶)، واللفظ للبخاری.

[۲] صحیح البخاری برقم (۴۶۰۴).

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …