آفرینش در شش روز – ۱۰ آیه
بر طبق قرآن, آفرینش این جهان در شش روز یا شش هنگام صورت گرفته است. این موضوع در ۱۰ آیه شرح داده شده است
۱- سوره: ۷ , آیه: ۵۴
در حقیقت پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر عرش [جهاندارى] استیلا یافت روز را به شب که شتابان آن را مى طلبد مىپوشاند و [نیز] خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شدهاند [پدید آورد] آگاه باش که [عالم] خلق و امر از آن اوست فرخنده خدایى است پروردگار جهانیان .
۲- سوره: ۲۵ , آیه: ۵۹
همان کسى که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش روز آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت رحمتگر عام [اوست] در باره وى از خبرهاى بپرس [که مىداند]
۳- سوره: ۵۷ , آیه: ۴
اوست آن کس که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت آنچه در زمین درآید و آنچه از آن برآید و آنچه در آن بالارود [همه را] مىداند و هر کجا باشید او با شماست و خدا به هر چه مىکنید بیناست
۴- سوره: ۱۱ , آیه: ۷
و اوست کسى که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید و اگر بگویى شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد قطعا کسانى که کافر شدهاند خواهند گفت این [ادعا] جز سحرى آشکار نیست
۵- سوره: ۳۲ , آیه: ۴
خدا کسى است که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفرید آنگاه بر عرش [قدرت] استیلا یافت براى شما غیر از او سرپرست و شفاعتگرى نیست آیا باز هم پند نمىگیرید
۶- سوره: ۱۰ , آیه: ۳
پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید سپس بر عرش استیلا یافت کار [آفرینش] را تدبیر مىکند شفاعتگرى جز پس از اذن او نیست این استخدا پروردگار شما پس او را بپرستید آیا پند نمىگیرید
۷- سوره: ۵۰ , آیه: ۳۸
و در حقیقت آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفریدیم و احساس ماندگى نکردیم
این شش روز, در آیات زیر شرح داده شده اند
۸- سوره: ۴۱ , آیه: ۹
بگو آیا این شمایید که واقعا به آن کسى که زمین را در دو هنگام آفرید کفر مىورزید و براى او همتایانى قرار مىدهید این است پروردگار جهانیان
۹- سوره: ۴۱ , آیه: ۱۰
و در [زمین] از فراز آن [لنگرآسا] کوهها نهاد و در آن خیر فراوان پدید آورد و مواد خوراکى آن را در چهار روز اندازه گیرى کرد [که] براى خواهندگان درست [و متناسب با نیازهایشان] است
۱۰- سوره: ۴۱ , آیه: ۱۲
پس آنها را [به صورت] هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانى کار [مربوط به] آن را وحى فرمود و آسمان [این] دنیا را به چراغها آذین کردیم و [آن را نیک] نگاه داشتیم این است اندازه گیرى آن نیرومند دانا
بعضیها با توجه به سه آیه بالا, ادعا می کنند که جمع آفرینش در هشت روز بوده است و نه در شش روز و در نتیجه قرآن را دارای تناقض می دانند این در حالی است که مشخصا چهار روز اشاره شده در بالا , شامل دو روز اول نیز می باشد و در نتیجه مجموع آنها باز هم شش می ماند بنابراین به طور خلاصه می توان اشاره کرد که آفرینش در شش مرحله یا روز صورت پذیرفته است. در دو روز اول زمین و دنیای مادی آفریده شده است و بعد مواد مورد نیاز حیات در دو روز بعدی خلق شده است. در نهایت در دو روز نهایی آفرینش آسمانها و حیات معنوی صورت پذیرفته است
به ماه مبارک رمضان و روزه گرفتن در آیات زیر اشاره شده است
۱- سوره بقره آیات ۱۸۳تا ۱۸۵
اى کسانى که ایمان آوردهاید روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد که پرهیزگارى کنید.
[روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانى که [روزه] طاقتفرساست کفارهاى است که خوراک دادن به بینوایى است و هر کس به میل خود بیشتر نیکى کند پس آن براى او بهتر است و اگر بدانید روزه گرفتن براى شما بهتر است.
ماه رمضان [همان ماه] است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است [کتابى ] که مردم را راهبر و [متضمن] دلایل آشکار هدایت و [میزان] تشخیص حق از باطل است پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد و کسى که بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] خدا براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد تا شماره [مقرر] را تکمیل کنید و خدا را به پاس آنکه رهنمونیتان کرده است به بزرگى بستایید و باشد که شکرگزارى کنید.
۲- سوره بقره آیه ۱۸۷
در شبهاى روزه همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید خدا مىدانست که شما با خودتان ناراستى مىکردید پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت پس اکنون [در شبهاى ماه رمضان مىتوانید] با آنان همخوابگى کنید و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود سپس روزه را تا [فرا رسیدن] شب به اتمام رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید این است حدود احکام الهى پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزدیک نشوید این گونه خداوند آیات خود را براى مردم بیان مىکند باشد که پروا پیشه کنند.
۳- سوره أحزاب آیه ۳۵
مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان عبادتپیشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقهدهنده و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانى که خدا را فراوان یاد مىکنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است.
مهر ۲۳, ۱۳۸۵ @ ۲:۳۴ ب.ظ
در قرآن به زمان نماز و احکام مربوطه در آیات زیر اشاره شده است
۱- سوره: ۱۱ , آیه: ۱۱۴
و در دو طرف روز [=اول و آخر آن] و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار زیرا خوبیها بدیها را از میان مىبرد این براى پندگیرندگان پندى است
۲- سوره: ۲۴ , آیه: ۵۸
اى کسانى که ایمان آوردهاید قطعا باید غلام و کنیزهاى شما و کسانى از شما که به [سن] بلوغ نرسیدهاند سه بار در شبانه روز از شما کسب اجازه کنند پیش از نماز بامداد و نیمروز که جامههاى خود را بیرون مىآورید و پس از نماز شامگاهان [این] سه هنگام برهنگى شماست نه بر شما و نه بر آنان گناهى نیست که غیر از این [سه هنگام] گرد یکدیگر بچرخید [و با هم معاشرت نمایید] خداوند آیات [خود] را این گونه براى شما بیان مىکند و خدا داناى سنجیدهکار است
۳- سوره: ۴ , آیه: ۱۰۳
و چون نماز را به جاى آوردید خدا را [در همه حال] ایستاده و نشسته و بر پهلوآرمیده یاد کنید پس چون آسودهخاطر شدید نماز را [به طور کامل] به پا دارید زیرا نماز بر مؤمنان در اوقات معین مقرر شده است
۴- سوره: ۱۷ , آیه: ۷۸
نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکى شب برپادار و [نیز] نماز صبح را زیرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است
۵- سوره: ۲ , آیه: ۲۳۸
بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه براى خدا به پا خیزید
۶- سوره: ۵ , آیه: ۶
اى کسانى که ایمان آوردهاید چون به [عزم] نماز برخیزید صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پیشین [هر دو پا] مسح کنید و اگر جنباید خود را پاک کنید [=غسل نمایید] و اگر بیمار یا در سفر بودید یا یکى از شما از قضاى حاجت آمد یا با زنان نزدیکى کردهاید و آبى نیافتید پس با خاک پاک تیمم کنید و از آن به صورت و دستهایتان بکشید خدا نمىخواهد بر شما تنگ بگیرد لیکن مىخواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد که سپاس [او] بدارید
۷- سوره: ۱۷ , آیه: ۱۱۰
بگو خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید هر کدام را بخوانید براى او نامهاى نیکوتر است و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسیار آهستهاش مکن و میان این [و آن] راهى [میانه] جوى
۸- سوره: ۴ , آیه: ۴۳
اى کسانى که ایمان آوردهاید در حال مستى به نماز نزدیک نشوید تا زمانى که بدانید چه مىگویید و [نیز] در حال جنابت [وارد نماز نشوید] مگر اینکه راهگذر باشید تا غسل کنید و اگر بیمارید یا در سفرید یا یکى از شما از قضاى حاجت آمد یا با زنان آمیزش کردهاید و آب نیافتهاید پس بر خاکى پاک تیمم کنید و صورت و دستهایتان را مسح نمایید که خدا بخشنده و آمرزنده است
۹- سوره: ۴ , آیه: ۱۰۱
و چون در زمین سفر کردید اگر بیم داشتید که آنان که کفر ورزیدهاند به شما آزار برسانند گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید چرا که کافران پیوسته براى شما دشمنى آشکارند
۱۰- سوره: ۶۲ , آیه: ۹
اى کسانى که ایمان آوردهاید چون براى نماز جمعه ندا درداده شد به سوى ذکر خدا بشتابید و داد و ستد را واگذارید اگر بدانید این براى شما بهتر است
تعداد پیامبران الهی
ابوذر(ره)ازحضرت رسول اکرم(ص)پرسید:یارسول الله انبیاء الهی چند نفر بوده اند؟پیامبر(ص)درجواب فرمود:صدوبیست وچهار هزار نفر که سیصدو سیزده نفرازآنان مبعوث به رسالت شده اند (مرسل بوده اند).
اسامی پیامبرانی که در قرآن آمدهاست :
(آدم-ادریس-نوح-هود-صالح-ابراهیم-لوط-اسماعیل-اسحاق-یعقوب-یوسف-شعیب-ایوب-موسی-هارون-داوود-
سلیمان-الیاس-یونس-ذوالکفل-زکریا-یحیی-عیسی-حضرت محمد(ع).)
البته بعضی براین باورند که(لقمان-طالوت-ذوالقرنین)نیز پیامبر بوده اند ولی اغلب مفسرین آنهاراازعبادالصالحین میدانند.
پیامبران خود نیز دو دسته اند :
الف)پیامبران تشریعی ب)پیامبران تبلیغی
پیامبران اولوالعزم پیامبران تشریعی هستند که بنابر قول مشهور پنج نفربوده اند که دارای دین وشریعت مخصوص وکتاب بوده اندو آنان عبارتند از(حضرت نوح-حضرت ابراهیم-حضرت موسی-حضرت عیسی وحضرت محمد(ص).
بیشتر آشنا شویم با پیامبران الهی:
÷حضرت آدم(ع)-لقب:خلیفه الله –کنیه:ابوالبشر-مدت عمر:۹۳۰سال-محل دفن:نجف اشرف.
÷حضرت ادریس(ع)-پدر:یرد-مادر:بره-مدت عمر:۳۶۵سال-آن حضرت به آسمان عروج کرد.
÷حضرت نوح(ع)-لقب:نبی الله –پدر:لمک-مادر:قینوش –مدت عمر:۱۲۰۰سال-محل دفن:نجف اشرف.
÷حضرت هود(ع)-پدر:شالخ-مادر:بکیه –مدت عمر:۴۶۰سال-نام قوم:عاد-محل دفن:نجف اشرف.
÷حضرت صالح(ع)-پدر:جابر-مدت عمر:۲۸۰سال –نام قوم:ثمود-آیت:ناقه-محل دفن:نجف اشرف.
÷حضرت ابراهیم(ع)-تولد:شهر اور درکشوربابل-پدر:تارخ-عمو:آزر-مادر:ورقه-لقب:خلیل الله-کتاب:صحف-
مدت عمر۱۷۵سال-حاکم زمان:نمرود-آیت:سردوگلستان شدن آتش-اقدام:تجدیدبنای کعبه-محل دفن:فلسطین.
÷حضرت اسماعیل(ع)پدر:ابراهیم(ع)-مادر:هاجر-لقب:ذبیح الله-مدت عمر:۱۳۷سال-محل دفن:حجر اسماعیل.
÷حضرت اسحاق(ع)پدر:ابراهیم(ع)-مادر:ساره-لقب:وجیه الله-مدت عمر:۱۸۰سال-محل دفن:فلسطین.
÷حضرت لوط(ع)-پدر:هاران-مادر:ورقه-مدت عمر:۸۰سال-نام قوم:لوط-محل دفن:فلسطین.
÷حضرت یعقوب(ع)-پدر:اسحاق-مادر:رفقه-مدت عمر:۱۴۷سال-محل دفن:فلسطین.
÷ حضرت یوسف(ع)-پدر:یعقوب- مادر:راحیل-لقب:صدیق-مدت عمر۱۲۰سال-محل دفن:فلسطین.
÷ حضرت شعیب(ع)-پدر:صیفون-مادر:میکاء-لقب:خطیب الانبیاء-مدت عمر:۲۴۲-محل دفن:فلسطین.
÷ حضرت ایوب(ع)-پدر:آموص-مادر:یاحیر-مدت عمر:۱۴۰سال-محل دفن:بلاد حوران.
÷ حضرت موسی(ع)-تولد:مصر-پدر:عمران-مادر:یوکابد-لقب:کلیم الله-کتاب:تورات-نام قوم:بنی اسرلییل-
مدت عمر:۱۲۰سال-حاکم زمان:فرعون(رامسس دوم)-آیات:عصاویدالبیضاء-محل دفن:فلسطین.
÷حضرت هارون(ع)-پدرعمران -مادر:یوکابد-مدت عمر:۱۲۳سال-محل دفن:طورسینا(مصر).
÷حضرت داوود(ع)-پدر:ایشیء-لقب:نبی الله الحاکم -مدت عمر:۱۰۰سال-محل دفن:فلسطین.
÷حضرت سلیمان(ع)-پدر:داوود-مادر:برسبا-لقب:حشمت الله-مدت عمر:۵۳سال-محل دفن:فلسطین.
÷حضرت الیاس(ع)-پدر:یاسین-مادر:ام حکیم-مدت عمر:۲۲سال-آن حضرت به آسمان عروج کرد(آب حیات نوشید).
÷حضرت الیسع(ع)-پدر:اخطوب-مدت عمر:۷۵سال-محل دفن:دمشق(شام).
÷حضرت یونس(ع)-پدر:متی-مادر:تنجیس-لقب:ذوالنون-مدت عمر:۴۰سال-محل دفن:کوفه(عراق).
÷حضرت ذوالکفل(حزقیل)(ع)-پدر:ادریم-مدت عمر:۷۵سال-محل دفن:بین کوفه وحله(عراق).
÷حضرت زکریا(ع)-پدر:برخیاء-مدت عمر:۱۱۵سا ل- محل دفن:بیت المقدس.
÷حضرت یحیی(ع)پدر:زکریا-مادر:عیشاء-مدت عمر:۳۰سال-محل دفن:دمشق(مسجد اموی).
حضرت عیسی(ع)-مادر:مریم(س)-لقب:مسیح(روح الله)-آیات:در گهواره سخن گفتن(انا عبد الله هستم)-
شفادادن بیماران وزنده کردن مردگان به امر خدا-کتاب:انجیل-مدت عمر:۳۳سال-آن حضرت به آسمان عروج کرد.
÷حضرت محمد(ص)-پدر:عبدالله(ع)-مادر:آمنه بنت وهب(س)-لقب:رسول الله(خاتم الانبیاء)-آیات: شق القمر
کردن و به معراج رفتن وقرآن کریم-کتاب:قرآنکریم-دین:اسلام-رحلت:۲۸صفرسال۱۱هجری قمری(مدینه)در
سن ۶۳سالگی
یس
نام وی اخنوخ و لقبش ادریس بود . گفته اند که او در راه رفتن گامها را کوچک بر می داشت و آهسته سخن می گفت و بسیار متفکر بود .ادریس نخستین کسی بود از پیغمبران که خط ساخت و به قلم نوشت و پس از آن هر که خواندن و نوشتن می آموخت می گفتند ادریسی آموخته و کلمه ی درس از نام او باقی ماند .ادریس از فرزند زادگان مهلائیل بود و در میان پسران او از همه پاک تر بود. هنگامی که به پیغمبری برگزیده شد سی صحیفه بر او نازل شد که علاوه بر آنچه دین آدم و شیث در زندگی مردم چیزها پیش آمده بود و فرمان جنگ نخستین بار ادریس را رسید و قحطی نخستین بار در این زمان پدید آمد که مردم به عشرت می پرداختند و کار نمی کردند و سختی پیدا شده بود و راه سلامت را نمی شناختند و ادریس روزه داشتن را بنا گذاشت و به آن فرمان داد تا بی نوایان را سهمی باشد و در کارها نظمی پدید آورد از خبر گرفتن و خبر دادن در همه جا. چون مردم به او رو آوردند دعوت خود را آشکار کرد و مردم را به خداشناسی خواند و از بت پرستی و آتش پرستی پرهیز داد .گروهی به او ایمان آوردند و گروهی یاغی بودند و پیروان ازقابیل یاغیان بودند . ادریس از خدا اجازت خواست تا با گمراهان جنگ کند و ایشان را شکست دهد و چنین کرد و تا روزگاری دراز مردم به راه راست درآمدند و هرچه شیطان ایشان را وسوسه می کرد می گفتند کسی از ادریس بد ندیده است و بیشتر در فرمان او بودند. اما گویند که ادریس بیست و سه فرزند آورد و همه در طفولیت وفات یافتند . آخرین فرزند او نامش متوشلخ بود و بسیار دانا بود و در کودکی همه سی صحیفه ی ادریس را یاد گرفته بود و در ده سالگی بیمار شد . ادریس بسیار غمناک شد و جبرئیل به او گفت دعا کن تا فرزندت بماند . ادریس گفت چگونه دعا کنم ؟ گفت هفتصد هزار بار خدا را تسبیح کن ، آنگاه هرچه دعا کنی همان می شود و می توانی برای فرزندت عمر جاویدان طلب کنی .
ادریس گفت من فرزندم را برای خودم نمی خواهم ، می خواهم باقی بماند تا مردم را هدایت کند و خدا مردم را به حال خود وا نمی گذارد . و من خود عمر جاویدان را دوست می دارم .
آنگاه ادریس هفتصد هزار بار تسبیح گفت و شفای فرزند را با عمر جاویدان خود آرزو کرد و دعایش مستجاب شد و بعد از اینکه پسر به کمال رسید یک روز ادریس عزرائیل را دید و گفت من از خداوندعمر جاویدان خواستم اما می خواهم کیفیت جان کندن را نیز بدانم .
عزرائیل از خداوند رخصت گرفت واورا قبض روح کرد اما دوباره به فرمان حق زنده شد . آن وقت به عزرائیل گفت می خواهم دوزخ و بهشت را تماشا کنم . عزرائیل او را به تماشای دوزخ برد و چون به بهشت رسیدند ادریس گفت چه خوب جایی است و من هم دیگر در دنیا کاری ندارم . مردم به راه راست آمده اند و فرزندم به راهنمایی ایشان اهتمام دارد و من زهر مرگ را هم چشیده ام و خدا خواسته است که هر که بعد از مرگ به بهشت درآید دیگر بتواند در آن بماند . عزرائیل گفت حالا زود است رفیق نیمه راه نباش با هم آمده ایم و با هم برمی گردیم . ادریس قبول کرد اما عصایش را در بهشت جا گذاشت . وقتی بیرون آمدند به عزرائیل گفت تو برو به کارت برس من عصایم زیر درخت طوبی جا مانده بروم بردارم . و دیگر عزرائیل ادریس را ندید . و چنین شد که ادریس زنده ماند و خداوند وی را در جایگاه خوب باقی گذاشت .
« از آدم تا خاتم ، از شیث تا علی . . . »
.
بر طبق تواریخ اسلامی و کتب دینی گذشتگان تمامی پیامبران الهی از آدم تا به خاتم دارای وصی بوده اند . نام وصی آدم ، ” هبه الله ” بود که به زبان عبرانی ، ” شیث ” است . وصی ابراهیم ” اسماعیل ” ، وصی یعقوب ” یوسف “، و وصی موسی ” یوشع بن نون بن افرائیم بن یوسف ” می باشد که همسر موسی بر ضد او شورش نمود . وصی عیسی نیز” شمعون ” نام داشت. ما در اینجا تنها به یادآوری داستان ۳ تن از اوصیاء مذکور ، بسنده می کنیم .
یعقوبی ( یکی از مورخین بزرگ اسلامی ) ، درباره وصیت آدم به شیث می گوید : ” هنگامی که مرگ آدم فرارسید ، ” شیث ” را وصی خود گردانید “(۱). طبری ( صاحب تاریخ الرسل و الملوک ) نیز می گوید : ” هبه الله یا به زبان عبرانی” شیث ” ، وصی آدم بود و وصیت او را نوشت و او در آنچه گذشت ، وصی پدرش آدم بود “.(۲) ابن اثیر و ابن کثیر نیز در عباراتی مجزا می گویند : ” تفسیر شیث ، هبه الله است که وصی آدم بود و چون وفات آدم فرا رسید ، شیث را وصی خود قرار داد “. (۳)
همانگونه که ذکر گردید ، وصی عیسی ، ” شمعون” نام داشت . شمعون در تورات با نام “سمعون” آمده و در انجیل متی ، باب ۱۰ ، درباره او می گوید : ” سپس ۱۲ شاگرد خود را طلبید و ایشان را بر ارواح پلید ، قدرت داد که آنها را بیرون کنند و هر بیماری و رنجی را شفا دهند . نامهای ۱۲ رسول چنین اند : اول شمعون معروف به پطرس . . . ”
در انجیل یوحنا ، باب ۲۱ ، شماره ۱۸ – ۱۵ ، آمده است که عیسی او را وصی خود قرار داد و به وی گفت : ” گوسفندانم را شبانی کن ” ، کنایه از اینکه مؤمنان به مرا ، سرپرستی نما .
و در قاموس کتاب مقدس نیز آمده که : ” مسیح او را برای هدایت کنیسه ( عبادتگاه مسیحیان)، تعیین نمود ”
اما ” یوشع بن نون “(۴) که وصی موسی است . در ماده ” یوشع ” قاموس کتاب مقدس به نقل از تورات گوید :” یوشع بن نون با موسی در کوه سینا بود و به عبادت گوساله در عهد هارون(۵) آلوده نگردید ” . حتی جالبتر آنست که نص داستان تعیین و معرفی او بوسیله موسی در باب ۲۷ سـِفـر اعداد کتاب مقدس این چنین آمده است :
” و موسی به خداوند عرض کرده گفت : ملتمس اینکه ” یهوه” ، خدای ارواح تمامی بشر ، کسی را بر این جماعت بگمارد که پیش روی ایشان بیرون رود و پیش روی ایشان داخل شود و ایشان را بیرون برد و ایشان را درآورد تا جماعت خداوند ، مثل گوسفندان بی شبان نباشند . و خداوند به موسی گفت : یوشع بن نون را که مردی صاحب روح است ، گرفته ، دست خود را بر او بگذار و او را به حضور ” العازار کاهن “(۶) و به حضور تمامی جماعت برپا داشته در نظر ایشان به وی وصیت نما و از عزت خود بر او بگذار تا تمامی جماعت بنی اسرائیل او را اطاعت نمایند . و او به حضور العازار کاهن بایستد تا از برای او به حکم ” اوریم “(۷) ، به حضور خداوند سؤال نماید و به فرمان وی ، او و تمامی بنی اسرائیل با وی و تمامی جماعت بیرون روند و به فرمان وی داخل شوند . پس موسی به نوعی که خداوند او را امر فرموده بود ، عمل نموده یوشع را گرفت و او را به حضور العازار کاهن و به حضور تمامی جماعت بر پا داشت و دستهای خود را بر او گذاشته او را به طوری که خداوند به واسطه موسی گفته بود ، وصیت نمود . “(۸)
داستان قیام و اقدام او به کار بنی اسرائیل و جنگهای وی ، در ۲۳ باب ” سِفـر یوشع بن نون ” آمده است .
خاتم الأنبـیاء ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز پیـامبری نو ظهـور و جدای از پیامبـران پیشیـن نبود(۹) تا امت خویـش را بـدون تعییـن “وصی” و” ولی امر” رها سازد . او همان کسی است که جامعه اسلامی کوچک مدینه را به هنگام غیبت خویش ، یک لحظه هم بدون رهبر رها ننمود و هر بار که شهر مدینه را حتی برای مدتی کوتاه ترک می نمود ، شخصی را به جانشینی خویش منصوب می داشت (۱۰). آری ، محال است که خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) و دیگر رسولان خدا ، جامعه اسلامی را برای همیشه تاریخ رها سازند و “ولی امر” پس از خود را تعیین ننمایند . نه تنها پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) رهبر جامعه و وصی خویش را معین نمود ، بلکه از این جهت نیز شباهتهای شگفت انگیزی با پیامبران دیگر دارد .
به عنوان نمونه ، همانگونه که ذکر شد ، یوشع بن نون با موسی در ” طور سینا “(۱۱) بود و به گوساله پرستی آلوده نگردید و خداوند به موسی فرمان داد تا او را وصی پس از خود گرداند تا بندگان خدا همانند گوسفندان بی شبان نباشند .
امام علی (علیه السلام ) نیز با پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در ” غار حرا ” بود و هرگز به بت پرستی آلوده نگردید . همانگونه که موسی از جانب پروردگار مأمور گشت تا در حضور مردم ، وصی خویش را معرفی کند ، خداوند خاتم الأنبیاء ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را نیز فرمان داد تا در بازگشت از “حجه الوداع “، امام علی ( علیه السلام ) را فراروی حاجیان ، “ولی امر” امت پس از خود تعیین نماید و امت را پس از خویش بدون صاحب رها نسازد .
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در ” غدیر خم ” این فرمان را با صدائی رسا اعلام داشت و اما علی ( علیه السلام) را ولی عهد پس از خود قرار داد . بدین طریق آنچه که در باره همانندی امت با بنی اسرائیل فرموده بود که : ” هر چه بر بنی اسرائیل رسید ، بر امت من نیز می رسد “(۱۲) ، راست و صادق آمد .
( بر گرفته از کتاب گرانقدر ” معالم المدرستین ” ، تألیف : علامه سید مرتضی عسکری ( با اندکی تصرف ) )
حجامت
اوراق پاپیروس که از عصر باستان بدست آمده نیز نشان می دهد که حدود ۲۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ،حجامت امری رایج بوده است .
بقراط که حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می زیسته است با روشهای مختلف حجامت آشنا بوده است و در آثار خود به موارد استفاده و منع آن اشاره کرده است. در آثار جالینوس نیز مطالب متنوعی در مورد حجامت بر جا مانده است .تعریف حجامت در واقع اعمال یک استرس فوری به سیستم ساکن دفاع عمومی بدن است تا آن را برعلیه کلیه عوامل درونی و بیرونی هشیار و فعال نماید. بیشترین کاربرد حجامت در بعد پیشگیری است و با مکانیسمهای مختلفی از جمله تنظیم سیستم ایمنی ، تنظیم ترکیبات شیمیایی و هورمونی خون و تنظیم سیستم اعصاب خودکاربدن ازابتلا به انواع بیماریها پیشگیری می کند .علاوه براین حجامت کاربرد های در مانی نیز دارد به نحوی که در در مان برخی بیماریها مانند سردردهای عصبی ومیگرنی ، چربی ، قند و اوره خون ،سنگهای کلیوی و کیسه صفرا موثر است
انواع حجامت :
در کشور های غربی حجامت تقریبا به ده روش انجام می شود ولی درطب سنتی ایران حجامت بطور کلی به دو دسته تقسیم می شود :
حجامت خشک :
که در فرهنگ عامه به لیوان گذاری معروف است به شیوه خلا گرمایی و از طریق گذاشتن پنبه در حال سوختن در ته لیوان و گذاشتن لیوان در موضع انجام می شود
حجامت تر:
در این روش پس از اینکه پزشک موضع حجامت را ضد عفونی نمود ،با استفاده از یک لیوان یکبار مصرف مخصوص حجامت وبا دستکاه مکش ، عمل بادکشی را انجام میدهد . خلا ایجاد شده در لیوان باعث تجمع مواد سبک خون مویرگی در موضع حجامت می شود .سپس پزشک لیوان را از موضع جدا نموده و با یک تیغ یکبار مصرف چند خراش سطحی به عمق نیم تا یک میلی متربه صورت مایل ایجاد می کند. سپس دوباره لیوان را گذاشته و عمل مکش را انجام می دهد.این عمل سه تا پنج مرتبه انجام می شود و در مجموع حداکثر ۵۰ تا ۷۵ میلی لیتر خون از بدن شخص خارج می شود .البته بدن در مدت زمان بسیار کوتاهی قادر به باز سازی این مقدار خون است .
توصیه های قبل از حجامت :
بهتر است با شکم خالی حجامت انجام نشود . بنابراین یکساعت قبل از حجامت (ترجیحا شربت عسل ) یا آب انار یا ماءالشعیر لیمویی میل نمایید.
مصرف سیگار در روزی که قصد حجامت دارید ممنوع است.
تا ۱۲ ساعت قبل و بعد از حجامت مقاربت جنسی انجام نشود.
قبل از حجامت حتما عینک را از چشم بردارید.
توصیه ها ی بعد از حجامت :
تا ۲۴ ساعت پس از حجامت از مصرف سیگار بپرهیزید.
تا ۱۲ ساعت پس از حجامت از خوردن ترشی ،لبنیات ،ماهی و غذاهای شور بپرهیزید.
تا ۲۴ ساعت پس از حجامت از انجام کارهای سنگین و نیز مقاربت جنسی اجتناب کنید.
برای جبران ضعف احتمالی ،توصیه می شود بعد از حجامت یک لیوان شربت عسل یا ماءالشعیر لیمویی و یا یک عدد انار میل کنید.
جهت جلوگیری از عفونت زخم ،حداقل تا۱۲ ساعت پس از حجامت استحمام نکنید.
صبح روز پس ازحجامت می توان استحمام کرد ،اما موضع حجامت را فقط با آب خالی (بدون استفاده از لیف و صابون ) بشویید.
در چه افرادی نباید حجامت انجام شود :
زنان باردارتا پایان ماه چهارم نباید حجامت نمایند.
افراد دچار مشکلات انعقادی مثل کمبود پلاکت و بیماران هموفیلی
حجامت زنان در ایام قاعدگی بویژه اواخر این دوره ممنوع است.
تحقیقات دانشمندان آلمان درباره حجامت
خلاصه : در این خبر با نتیجه این تحقیق که توسط یوهان آبل انجام پذیرفته است آشنا خواهید شد.
متن کل خبر : یوهان آبل (JOHANN ABELE ) پزشک آلمانی در کتاب خود با عنوان ” حجامت شیوه ی درمان آزمون شده ” که در سال ۱۹۹۷ چاپ شده، در مورد حجامت می گوید:
“من اعتقاد راسخ دارم که نه تنها امروز بلکه برای همیشه، امر حجامت را در درمان بیماری ها نباید نادیده گرفت. حجامت پدیده ای است که در خود تنظیم کردن عملکرد بدن انسان دخالت دارد. امری که هرگز با روش های دیگر نمی توان آن را جایگزین کرد… مطالعات ما نشان می دهد که در آلمان می توان ۷۵ درصد بیماری ها را با شیوه های درمان طبیعی از جمله حجامت مداوا کرد. ”
وی در کتاب خود از بیمارانی نام می برد که تنها با یک بار حجامت بیماری چندین ساله شان بهبود یافته است و می افزاید:
” جان کلام اینکه چگونه می توان شیوه ی درمانی حجامت را به دلیل اینکه متعلق به دوران قرون وسطی است، نادیده گرفت و از کاربرد آن صرف نظر کرد؟ در صورتی که می تواند در کوتاه ترین زمان ممکن، بدون ایجاد عوارض جانبی و هزینه ی گران و وقت گیر باعث بهبود بیماری در یک مرحله شود.”
وی ضمن مقایسه حجامت با سایر روش های درمانی اظهار می دارد :
” پزشکی که با اثرات و کاربرد بادکش و حجامت در درمان بیماری های گوناگون آشناست، در برخورد با هر نوع بیماری بدون تردید، ابتدا در اندیشه ی انجام حجامت است و بعد درمان های دیگر، زیرا در شرایط امروزی و با تعدد مراجعات، عملا ثابت شده که بادکش و حجامت آسان ترین و سریع ترین روش درمان است. ”
یوهان آبل در کتاب خود به بررسی و تحقیق در مورد اثرات حجامت در مواضع مختلف بدن پرداخته است که در این قسمت بطور خلاصه به بیان برخی از نتایج تحقیقات وی می پردازیم:
الف ـ حجامت در ناحیه سه گوشه ی شانه:
از این ناحیه تمامی آسیب و التهابات سر را می توان معالجه نمود. همچنین حجامت در این نقطه موجب درمان التهاب حلق و عفونت لوزه می شود. حجامت در این ناحیه برای درمان EPICONDILITIS(التهاب استخوان بازو) و درد و تورم مفاصل موثر است و موجب تسریع گردش خون در غده ی تیروئید می شود… کسانی را که دچار افسردگی بوده و خلق و خوی مساعدی ندارند، باید در این ناحیه تحت ماساژ و بادکش قرار داد.
فردی که به مدت ۴ هفته دچار TONSILITIS (التهاب لوزه) و اکستراسیستول* بود و حتی با مصرف آنتی بیوتیک های زیاد بهبود نیافته بود ، یک روز بعد از حجامت در ناحیه ی سه گوشه ی شانه، به آرامش و بهبودی قلب خود دست یافت و یک هفته پس از آن ، عفونت وی برطرف شد.
ب ـ ناحیه ی صفرا و کبد:
حجامت در این ناحیه عبور صفرا در مسیر خود را تسهیل می کند و در مورد سندرم POST CHOLECYSTECTOMY (برداشتن کیسه ی صفرا ) سریعا موجب بهبودی می شود که کمتر روش درمانی از این نظر با حجامت قابل مقایسه است. حجامت دراین ناحیه هم چنین اثرات درمانی بر آب مروارید و سینوزیت مزمن دارد.
ج ـ ناحیه ی ریه :
حجامت در این ناحیه موجب تسهیل گردش خون ریوی و آسان شدن عملکرد قلب شده و در مواردی مثل برونشیت، آسم و نیز عفونت ریه موثر است. کسانی که دچار عفونت های ریه هستند، با حجامت مداوا می شوند . تجربیات BOCHMANN-HUFELAND حاکی از موثر بودن حجامت در مبتلایان به پنومونی(ذات الریه) با تب بالا می باشد. د ـ ناحیه ی کلیه و مثانه :
بعد از حجامت ناحیه ی صفرا، مهم ترین نقطه برای پاکیزه کردن بدن از مایعات مضر ، این ناحیه است. حجامت در این ناحیه انسداد در لوله های گلومرولار را برطرف می سازد و در نتیجه بیماری های کلیه و بسیاری از بیماری های مرتبط با عملکرد کلیه ها درمان می شوند. برخی دیگر از اثرات درمانی حجامت در این ناحیه عبارتند از : اکلامپسی، آسم و داغ شدن بدن هنگام یائسگی.
ه ـ ناحیه ی لگن خاصره کوچک و تخمدان ها :
برخی از اثرات حجامت در این ناحیه عبارتند از : تنظیم سیستم مثانه و کیسه ی صفرا ، تقویت جریان خون در لگن کوچک و تقویت غدد جنسی ، بهبود آرتروز کمر و باسن و زانو ، درمان ناراحتی های دوران یائسگی ، فشار خون بالا ، دیسمنوره (قائدگی دردناک) و آمنوره(قطع شدن خون حیض)، بیماری های پروستات ، هموروئید .
و ـ ناحیه ی کنترل فشار خون بالا:
حجامت در این نقطه برای رفع درد کمر و فشار خون بالا مطلوب است. معمولا فشار خون بین ۳۰-۱۰ میلی متر جیوه کاهش می یابد و برای ماه ها بدون تغییر می ماند. لذا داروی مصرفی بیمار را می توان کم کرد. هم چنین با انجام حجامت در این ناحیه معمولاً سرگیجه ، وزوز گوش و مشاهده ی اجسام فنری در جلوی چشم رفع می شوند.
برگرفته شده از :پارسی طب
蜉