این اصل را نیز در حقیقت قرآن مجید بنیان نهاده بود. هنگامی که منافقین به حضرت عایشه ل تهمت زدند، آنقدر این خبر را شایع کردند که بعضی از صحابه نیز دچار خطا و اشتباه شدند. چنانکه در صحیح بخاری و صحیح مسلم مذکور است که حضرت «حسان» نیز با تهمتزنندگان همراه بود و برهمین اساس، حد قذف بر وی جاری شد. در قرآن مجید تصریح شده:
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ جَآءُو بِٱلۡإِفۡکِ عُصۡبَهٞ مِّنکُمۡۚ﴾ [النور: ۱۱].
«کسانی که تهمت زدند از گروه شما هستند».
در تفسیر جلالین تفسیر عبارت ﴿مِّنکُمۡۚ﴾ (جماعه من المؤمنین) بیان شده است، یعنی گروهی از مسلمانان. یکی از آیاتی که در قرآن مجید در مورد برائت و عفت و پاکدامنی حضرت عایشهل شده، این است:
﴿وَلَوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ قُلۡتُم مَّا یَکُونُ لَنَآ أَن نَّتَکَلَّمَ بِهَٰذَا سُبۡحَٰنَکَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِیمٞ ١۶﴾ [النور: ۱۶].
«و چون آن را شنیدید چرا نگفتید برای ما سزاوار نیست که چنین سخن گوییم؛ سبحان الله! این بهتان بزرگی است».
براساس ضابطه عام، روش تحقیق این خبر چنین بود که نخست، نام روایت کنندگان معلوم، سپس بررسی شود که آنها مورد وثوق و صحیح الروایه هستند یا خیر؟ آنگاه شهادت و گواهی آنها شنیده شود، ولی خداوند در این آیه فرموده که همزمان با شنیدن خبر، چرا نگفتید این خبر بهتان بزرگی است، از مفهوم این مطلب قطعاً ثابت میشود، واقعهای را که با این صورت و برخلاف عقل بیان شود، باید غلط دانست. این روش تحقیق، یعنی آغاز درایت، در عصر خود صحابه به وجود آمده بود.
بعضی از فقها میگویند: خوردن چیزی که بر آتش پخته شود، وضو را باطل میکند. هنگامی که حضرت ابوهریره رضی الله عنه این مسئله را در مقابل حضرت عبدالله ابن عباس به رسول اکرم صلی الله علیه و سلم منسوب کرد، حضرت عبدالله ابن عباس اظهار داشت: اگر این صحیح باشد، پس در اثر نوشیدن آبی که بر آتش گرم شده نیز وضو میشکند([۱]).
حضرت عبدالله ابن عباس، حضرت ابوهریره را ضعیف الروایه نمیدانست، ولی چون از نظر وی این روایت برخلاف درایت و عقل بود، آن را نپذیرفت و معتقد بود که در فهم آن اشتباه شده است.
[۱]– صحیح ترمذی، باب الوضوء.