آشنایی مختصر با فرقه ی کلامی ماتریدیه

الحمدلله،

بیان اعتقادات اصحاب ابو منصورمحمد بن محمد الماتریدی  که معروف به ماتریدیه هستند در اینجا مقدور نمی باشد، ولی اگر بخواهیم مختصری از زندگی نامه ابو منصور ماتریدی و عقاید وی را بیان کنیم:

مختصری از زندگی ، آراء و افکار امام ابو منصور ماتریدی رحمه الله

تقریبا همه ارباب تراجم که فقط شرح مختصری از زندگی ماتریدی را در آثار خود ذکر کرده اند در این مورد اتفاق نظر دارند که وی در سال ۳۳۳هجری قمری وفات یافته است ولی هیچ یک از آنان تاریخ ولادت او را ذکر نمی کنند . یکی از استادان ماتریدی یعنی محمد بن مقاتل الرازی بنا به قولی در سال ۲۴۸ وفات یافته است و این امر ثابت می کند که ولادت ماتریدی در دوران خلافت متوکل خلیفه عباسی (۲۳۲ – ۲۴۷ ) که با آرای معتزله مخالفت و از عقاید رسمی جانبداری می کرد قدم به عرصه هستی نهاده است ماتریدی در دوران حکومت مقتدر سامانیان که عملا از سال (۲۶۱ تا ۳۸۹ ) بر تمامی سرزمین ایران فرمانروایی کردند و به حفظ و اشاعه ادب و علوم و فنون همت گماشتند و عده ای از علمای مشهور زمان را در دربار خود گرد آوردند ، نشو و نما یافت . او در جو آرام علمی و محیط فرهنگی سرزمین مادری خود تربیت شد و تحت سرپرستی چهار تن از دانشمندان بر جسته ی زمان خویش عتوم مختلف اسلامی را فرا گرفت . این چهار تن عبارت بودند از شیخ ابوبکر احمد بن اسحاق ، ابو نصر احمد بن العباس معروف به فقیه سمرقندی ، نصیر بن یحیی البلخی متوفی به سال (۲۶۸) و محمد بن مقالت الرازی متوفی به سال (۲۴۸) قاضی ری . همه این کسان از شاگردان ابو حنیفه متوفی به سال (۱۵۰) بودند .

همچنین ایشان با عنوان  « امام المتکلمین » مشهور شده است .

آثار ماتریدی:

۱- کتاب تأویلات القرآن یا تأولات اهل سنت ۲- کتاب مأخذ الشریعه ۳- کتاب الجدل ۴- کتاب الاصول  (اصول دین ) ۵- کتاب التوحید ۶- کتاب المقالات  ۷- کتاب بیان وهم المعتزله ۸- کتاب رد أوائل الأدله للکعبی ۹- کتاب رد تهذیب الجدل للکعبی ۱۰- کتاب رد و عید الفساق للکعبی ۱۱- رد الاصول الخمسه لأبی محمد الباهلی ۱۲- رد کتاب الإمامه لبعض الروافض ۱۳- کتاب الرد علی القرامطه

 

«مشورترین رجال ماتریدی »

ـ ابو السید البزدوی (ت ۴۹۳ ه –  ۱۰۹۹ م )

ـ ابو المعین النسفی ( ت ۵۰۸ ه –  ۱۱۱۴م )

ـ ابو الحسن نجم الدین عمر النسفی (ت ۵۳۷ ه –  ۱۱۴۲

ـ نور الدین الصابونی ۵۸۰ ه –  ۱۱۸۴ م

ـ کمال الدین بن الهمام  ت ۸۶۱ ه – ۱۴۵۶ م

ـ ملا علی قاری ت ۱۰۱۴ ه – ۱۶۰۵ م

 

عقاید ماتریدیه:

ـ حسن و قبح اشیاء عقلی است اما عقل منبع حکم شرعی نیست و برای صدور تکلیف و تشریع دینی حجیت قطعی ندارد زیرا تنها حاکم خدا ست.

ـ خداوند به کسی تکلیف ما لا یطاق نمی کند.

ـ خداوند ظلم نمی کند و عقلا محال است که ظالم باشد.

ـ تمام افعال خداوند مبتنی بر حکمت است.

ـ انسان در افعال خود دارای قدرت و اختیار است و این  قدرت در پدید آمدن آن افعال مؤثر است.(البته این رای کاملا صحیح نیست زیرا اهل سنت و جماعت عقیده دارند که انسان افعال خود را کسب می کند و خالق افعال تماما الله تعالی است)

ـ ایمان کم و زیاد نمی شود.(این رای مخالف عقیده سلف صالح است)

ـ صفات ذات و صفات فعل را قدیم می دانند و جمیع صفات افعال را به صفت تکوین ارجاع می دهند.( این رای مخالف روش سلف در اثبات صفات باری تعالی است)

 

مکتب کلامی ماتریدی و تفاوت آن با مکتب اشعری ( اشاعره منتسب به ابوالحسن اشعری است که در قرن چهارم هجری می زیسته اند)

دقیقا در ماه و سالهایی که ابو الحسن اشعری در نزدیکیهای مرکز اسلام علیه مکتب اعتزال قیام کرد و آن را افراطی و تند نادرست قلمداد نمود و مکتب معتدل و وسط گرای خود را به جای او معرفی نمود ، در شرق جهان اسلام در شهر « سمرقند » ابو منصور ماتریدی علیه علم زدگی و افراط گرایی مکتب معتزله به مبارزه پرداخت و به جای آن مکتب افراطی ، مکتب میانه روی را ارائه داد که با مکتب اشعری تا آن اندازه موافق بود که قرنها پیروان شیخ اشعری شرح عقاید نسفیه را برنامه تدریس مدارس خویش قرار داد و هنوز برنامه مدارس آنها ست در حالیکه مؤلف متن یعنی نجم الدین عمر أبو حفص متولد در نسف فارس متوفی (م – ۵۳۷ ) در سمرقند و هم شارح آن یعنی مسعود بن عمر سعد متولد تفتازان خراسان متوفی (م – ۷۹۳ ) در سمرقند هر دو از پیروان مکتب ماتریدی بوده اند همچنین چند قرن است که تهذیب الکلام تألیف سعد الدین تفتازانی که از پیروان مکتب ماتریدی است برنامه تدریس پیروان اشعری قرار گرقته و دانشمندان بزرگواری همچون شیخ عبد القادر در مهاجر و برادرش که هر دو از پیروان شیخ اشعری بوده اند بر آن کتاب شرح و حاشیه نوشته اند و کسی هم بر این برنامه ها و شرح حاشیه ها اعتراضی نداشته است زیرا هر چند پیروان مکتب ماتریدی حنفی مذهب و پیروان مکتب اشعری غالبا شافعی هستند و در احکام فقهی تفاوتهای زیادی دارند و در عقاید مکتبی تا حد زیادی مطابق یکدیگر هستند و تنها در مسائل جزئی با یکدیگر فرق دارند .

مثلا ، آیا بقاء همان وجود است در زمانهای بعدی یا چیز دیگر؟

ـ آیا وجود زاید بر ماهیت است یا عین ماهیت است ؟

ـ آیا عفو کردن کافر جایز است ؟

ـ آیا عقلا ایمان به خدا واجب است ؟

ـآیا ایمان و اسلام یکی هستند ؟

ـ حقیقت ایمان چیست ؟

ـ آیا ایمان نقص پذیر و افزایش پذیر است ؟

ـ آیا سعادت و شقاوت به هم تبدیل می شوند ؟

ـ آیا حکمت در کارهای خدا لزوما باید وجود داشته باشد ؟

ـ همچنین در صفات ( قدرت ، اراده ، و کلام ) نیز این دو مکتب با هم تفاوتهایی دارند که نزد أشاعره ایمان نقص پذیر و افزایش پذیر است و وجود شئ عین آن شئ  و بقاء همان وجود اولی لست در زمانهای بعدی سعادت و شقاوت به یکدیگر تبدیل نمی شوند .( اهل سنت و جماعت عقیده دارد که ایمان انسانها با هم برابر نیست و ایمان اشخاص کم و زیاد می شوند، یعنی با اعمال صالحه ایمان افزایش می یابد و با اعمال سیئه ایمان کاهش می یابد، همچنین اسماء و صفات باری تعالی را محدود به چند اسم و یا صفت نمی کنند و عقیده دارند که الله تعالی دارای صفات زیادی هستند که فقط تعدادی از آنها را در قرآن و یا احادیث نبوی ذکر کرده اند، همچنین اهل سنت صفات باری تعالی را تاویل یا تحریف معنایی یا لفظی نمی کنند و در ضمن آنرا تشبیه به صفات مخلوقات نکرده و برای آن کیفیت قائل نمی شوند)

خلاصه اینکه برخی از عقاید ماتریدیه و اشاعره مخالف با عقاید سلف صالح امت هستند و لازمست که مسلمان تابع کتاب و سنت از آنها بدور باشد.

توصیه می شود به کتابهای “ملل و نحل ” نوشته ی عبدالکریم شهرستانی  و کتاب  “الفرق بین الفرق” نوشته ی خطیب بغدادی مراجعه نمایید که البته هردو کتاب عربی هستند و ما ترجمه فارسی آنرا ندیده ایم.

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …