انسانهایی که در این جهان دارای باور و عقیدهای مستحکم و نیرومند هستند و با عقیده زندگی میکنند، در واقع پناهگاهی استوار در برابر مشکلات و پریشانیهای روحی و روانی دارند و با روآوردن به این تکیهگاه، بند غم و اندوه از دل بر میگشایند و همواره میتوانند در فراز و فرود دنیا با آرامش و اطمینان زندگی کنند.
عقیده درست، انسان را با جهانی دیگر پیوند و بهسوی بلندای خوشبختی و سعادت سوق میدهد و به او کرامت میبخشد، و اگر از این سرمایه ارزشمند محروم باشد، زندگیاش در گمراهی و حیرانی به پایان میرسد. خداوند عزوجل فرموده است: «وَالَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَیَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ»؛ بىگمان خداوند آنان را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند به باغهایى درمىآورد که از فرودستِ آن جویباران روان است. و کافران [در دنیا] بهرهمند مىشوند و مىخورند چنانکه چارپایان مىخورند و آتش [دوزخ] جایگاه آنان است.(محمّد:۱۲) چنین انسانی در زمین با کردار خویش راه فساد را در پیش خواهد گرفت و کردار ناشایستی خواهد داشت؛ زیرا او کردارهای نیک را نمیداند و از کردارهای بد آگاهی ندارد و نمیداند چه چیزی پروردگار و مالکش را راضی و چه چیزی آفریننده و مالکش را خشمگین میگرداند.
انسانی که معتقد به خدا و رسول و جهان آخرت است با عزت و وارستگی و پاکی زندگی میکند و از آلودگیهای زندگی مادی و خصلتهای نازیبا دوری میکند. امام ندوی درباره کسی که معتقد به آخرت است مینویسد: چنین شخصی به حکومت و سلطنت ظاهری دنیا مطمئن و قانع نخواهد بود، او میداند که عزت واقعی، عزت آخرت است و حکومت اصلی حکومت بندگی خالص خداوند است. کسی که معتقد به آخرت است نسبت به رسوایی دنیا از رسوایی آخرت و میدان حشر بیشتر میترسد و از تصور آن لرزه بر اندام میگردد.
در نتیجه در برابر عذاب ابدی آخرت و رسوایی و ذلت میدان حشر، مشکلات سخت دنیا و بدنامیها را ترجیح میدهد. از دیگر نتایج عقیده آخرت این است که انسان در حالت نهان و آشکار بهطور برابر قانونمند، محتاط و خداپرست باقی میماند و جایی که هیچ مراقب و پلیس و نگهبانی نیست و کسی او را نمیبیند، در آنجا نیز هیچ عملی بر خلاف اخلاق و دیانت انجام نمیدهد.(ندوی، دعوت و فکر کی اهم پهلو: ۳۴۹)
اصحاب کرام رضیاللهعنهم قبل از اینکه به دین اسلام روی آورند، دارای مشکلات فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی خود بودند و کشمکشهای بیشمار، زندگیشان را تیره و تار کرده و آرامش را از آنان سلب کرده بود، اما هنگامی که در دایره اسلام داخل شده به مبانی اسلام پایبند شدند، نه تنها خود سعادتمند و خوشبخت شدند بلکه در آرزوی سعادت جهانیان بهسر بردند و به اصلاح جهان چشم دوختند و رهبران اصلاحگر و منجیان بشریت قرار گرفتند.