در حدیث صحیحی از سعد از پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ روایت است که فرمودند:« إِنَّ أَعْظَمَ الْمُسْلِمِینَ جُرْمًا: مَنْ سَأَلَ عَنْ شَیْءٍ لَمْ یُحَرَّمْ فَحُرِّمَ مِنْ أَجْلِ مَسْأَلَتِهِ » «مجرمترین مسلمانان کسی است که از چیزی سؤال کند که حرام نیست و بر اثر سؤال او حرام شود .» [بخاری (۷۲۸۹) ، مسلم (۲۳۵۸)]
چون از پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ در مورد «لعان»[۱] پرسیده شد، سؤال در این مورد را ناپسند دانست؛ زیرا هنوز چنین موردی اتفاق نیفتاده بود.[أخرجه مسلم (۱۴۹۳)، و هو عند البخاری (۵۳۱۱) دون ذکر السؤال]
پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ از قیل و قال و کثرت سؤال و هدر دادن اموال نهی می فرمود .[بخاری (۸۴۴) ، مسلم (۵۹۳)]
رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فقط به بادیه نشینان به منظور جلب نظر آنان اجازه می داد تا سؤال نمایند، اما مهاجرین و انصاری که ساکن شهر مدینه بودند و در ایمان راسخ بودند از سؤال نهی شده بودند. آنگونه که در صحیح مسلم[(۲۵۵۳)] از نوّاس بن سمعان روایت است که می گوید: یکسال در کنار پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وآله َسَلَّمَ در مدینه ماندم تا از او سؤال کنم، با خانواده ام به مدینه هجرت ننمودم و در مدینه ساکن نشدم تا بتوانم از محضر پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وآله َسَلَّمَ سؤال نمایم؛ زیرا معمول این بود که هر گاه یکی از اصحاب به شهر مدینه هجرت می نمود و در آنجا مقیم می شد از پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وآله َسَلَّمَ سؤال نمی کرد؛ بلکه همواره به احادیث و آیاتی که پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ می خواند گوش می داد .[روایت از صحیح مسلم همراه با شرح آن از امام نووی(۱۶/۱۱۱)]
همچنین در صحیح مسلم از انس روایت است که فرمود: ما از سؤال کردن از محضر پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نهی شده بودیم، خیلی برایمان جالب بود که یکی از صحرا و خارج از مدینه می آمد تا از محضر پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ سؤال کند و ما گوش کنیم … .[صحیح مسلم (۱۲)]
رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمود: «هر گاه شما را از چیزی نهی نمودم از آن باز بیائید و هر گاه شما را به چیزی امر نمودم به اندازه توان آن را انجام دهید»
بنابراین با این بیان پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وآله َسَلَّمَ ما را متوجه می سازد که با عمل کردن به دستورات و باز آمدن از منهیات خود را مشغول سازیم و از طرح سؤال بپرهیزیم. بنابراین شایسته است که مسلمانان تمام اهتمام و توجه خود را بکار ببندند تا دستورات خدا و رسولش را یاد بگیرند، مسلمان باید تلاش کند تا آن را بفهمد، و امور اعتقادی را کاملاً تصدیق کند، و امور عملی را به اندازه توانش انجام دهد و از منهیات باز بیاید، اصحاب پیامبر و تابعین اینگونه بودند و همواره می کوشیدند علم قرآن و حدیث را یاد بگیرند. اگر ذکر و فکر شنونده ی احکام شریعت متوجه امور احتمالی و فرضی شود، این همان چیزی است که از آن نهی شده و باید از آن پرهیز شود؛ زیرا این احتمالات ذهنی مانع از آن می شود که ذهن شنونده متوجه اصل دستورات شریعت شود تا کاملاً به آن عمل نماید.
———————————————————————————
[۱] لِعان: شهادتی که به وسیله سوگند تأیید می شود و همراه با نفرین است که موجب اسقاط مجازات تهمت در حق شوهر و حد زنا در حق زن می شود. [مبادی و اصطلاحات علم فقه، جلال جلالی زاده، نشر احسان،تهران،۱۳۸۷ص۲۰۸] .آیات ۶ تا ۹ سوره نور بیانگر قاعده لعان در فقه اسلامی است.