بخشی از آدابی که مفتی و مستفتی در میان سلف امت به آن آراسته بودند عبارت است از: ترک سؤال و جواب از اموری که هنوز اتفاق نیفتاده است، ترک سؤال و جواب از اموری که انسان به آن نیاز ندارد، و از اموری که هنوز فرض نشده و خدا و رسول، ما را به آن مکلف ننموده اند، و اموری که به نوعی در حق سائل شدت عمل محسوب می شود و برایش ناگوار است.
امام مسلم در صحیح خودش از روایت محمد بن زیاد از ابو هریره نقل می کند که:«خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ:« أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ الْحَجَّ فَحُجُّوا» ، فَقَالَ رَجُلٌ: أَکُلَّ عَامٍ، یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَسَکَتَ، حَتَّى قَالَهَا ثَلَاثًا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:« لَوْ قُلْتُ: نَعَمْ، لَوَجَبَتْ، وَلَمَا اسْتَطَعْتُمْ»، ثُمَّ قَالَ:« ذَرُونِی مَا تَرَکْتُکُمْ، فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِکَثْرَهِ سُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَیْءٍ فَأْتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَإِذَا نَهَیْتُکُمْ عَنْ شَیْءٍ فَدَعُوهُ»[ مسلم (۱۳۳۷)] رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم برای ما سخنرانی نمودند و فرمودند: «ای مردم الله تعالی حج را بر شما فرض نمودند پس فریضه حج را بجا آورید»، شخصی از حاضران سوال نمود: ای رسول خدا آیا هر سال حج را بجا آوریم؟ پیامبر سکوت کرد و جوابی نداد، سائل سه مرتبه سؤالش را تکرار نمود، آنگاه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود اگر می گفتم بله، حج بر شما هر سال فرض می شد و شما نمی توانستید هرسال حج را بجا آورید. سپس پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: اموری را که برای شما بیان ننموده ام سؤال نکنید؛ زیرا امت های پیش از شما به سبب سؤال هایشان و اختلافاتشان با پیامبران هلاک شدند، هر گاه شما را به چیزی امر نمودم به اندازه توان خویش آن را انجام دهید، و هر گاه شما را از چیزی نهی نمودم آن را ترک کنید .
دار قطنی هم این روایت را به اختصار و با سندی دیگر تخریج نموده، که در آن چنین آمده که الله تعالی این آیه را نازل فرمود:« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ …» مائده [۱۰۱] «ای کسانی که ایمان آورده اید! از چیزهایی سوال نکنید که اگر برایتان آشکار شود شما را ناراحت و بدحال می کند»
[اخرجه دارقطنی فی سننه (۲/۲۸۲) من طریق ابراهیم الهَجَری، عن أّبی عیاض، عن أبی هریره . و ابراهیم الهجری ضعیف، لکن اخرجه قبل هذا (۲/۲۸۰) من طریق موسی بن وردان امام مسجد الکوفه، عن علی بن عبدالأعلی الثعلبی، عن ابیه، عن ابی البختری، عن علی رضی الله عنه، به .]
در صحیحین از انس روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم برای ما سخنرانی نمود، مردی سؤال کرد، یا رسول الله من فرزند چه کسی هستم؟ پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «شما فرزند فلانی هستید». آنگاه این آیه نازل شد «لاتسألوا عن اشیاء…»[اخرجه البخاری (۹۳) ، و مسلم(۲۳۵۹)]
حافظ ابن رجب این احادیث و غیر آن را در کتاب «جامع العلوم و الحکم»[ (ص۱۶۸-۱۷۸)] ذکر نموده و با تفصیل سخن گفته است که ما آن را با اندکی تصرف ذکر می کنیم، ایشان می فرماید: مجموعه این احادیث دلالت می کند که از سؤال بی مورد باید پرهیز نمود، سؤالی که جواب آن برای سائل ناخوشایند است، مانند سؤال کسی که پرسیده: آیا او از اهل بهشت است یا از اهل جهنم؟ آیا پدرش همان کسی است که به او منتسب است؟ ازسؤالات بیهوده؛ مسخره آمیز و باتکلف باید پرهیز نمود آنگونه که شیوه منافقان بود. همچنین سؤال برای نزول آیات پیشنهادی، آنگونه که مشرکین و اهل کتاب عادت داشتند ، عکرمه و دیگران نقل می کنند که این آیه در فلان مورد نازل شده است. همچنین سؤال از اموری که خداوند متعال آن را مخفی نموده مانند سؤال از وقوع قیامت، سؤال از روح.
حافظ ابن رجب در ادامه می گوید: از مجموع احادیث چنین برمی آید که مسلمانان باید از سؤال در بسیاری از امور حلال و حرام بپرهیزند که احتمال دارد بر اثر آن سؤال، جوابی نازل شود که کار بر امت دشوار شود، مانند سؤال از حج که آیا هرسال باید حج نمود؟