۷- نباید در حین قضای حاجت چه ادرار و چه مدفوع سخن بگوید، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت:
«لا یَخرُجُ الرَّجُلانِ یَضْرِبانِ الغائِطَ کاشِفِی عَورَتَیهِمَا یَتَحَدَّثانِ فَإِنَّ الله َ یَمْقُتُ عَلی ذلِکَ». (رواه أبوداود).
«دو نفر که به محل قضای حاجت میروند، در حالیکه کاشف عورت کرده و به سخن گفتن میپردازند، خدا را خشمگین میکنند».
در حدیث آمده است که: خداوند بر وی (مقت) میگیرد، و (مقت) به معنی شدت خشم است و این شدت خشم تنها بر کشف عورت واقع میشود وإلاّ سخن گفتن مکروه است و به حرمت نمیانجامد، همان گونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم درباره طلاق گفته است:
«أَبغَضُ الحَلَالِ إِلَی اللهِ الطَّلاقُ».
«مبغوضترین حلال نزد خداوند طلاق دادن همسر است». یعنی با وجود این که حرام نیست ولی خداوند آن را منفور میداند.
جواب سلام دادن و جواب کسی که عطسه میکند و حمد گفتن به هنگام عطسه نیز حکم سخن گفتن را دارد. اگر در آن حال عطسه کند در دلش حمد خدای را بگوید نه به زبان. محب طبری میگوید: لازم است که در حین قضای حاجت از خوردن و نوشیدن و نگریستن به مدفوع و ادرار و نگاه کردن به عورت خود و به آسمان پرهیز کند و نباید با دستان خود بازی کند، و نشستن در محل قضای حاجت را طولانی نکند، و مکروه است که چیزی با وی باشد که نام الله در آن نوشته شده باشد مانند انگشتری با مسکوکات، و همچنین چیزی که در آن قرآن باشد و نام رسول الله نیز حکم نام الله را دارد و بدان ملحق شده است به خاطر تعظیم پیامبر صلی الله علیه وسلم.
«کانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وسلم إِذا دَخَلَ الخَلَاءَ وَضَعَ خاتَمَهُ لِأَنَّهُ کانِ عَلَیهِ مَحَمَّدُ رَسوُلُ اللهِ». (رواه الترمذی وقال حسن صحیح).
«پیامبر صلی الله علیه وسلم همواره چون به محل قضای حاجت میرفت انگشتری خود را از انگشت به در میآورد و باخود نمیبرد چون بر آن محمد رسول الله نوشته بود».
و اما بردن مصحف به مستراح و توالت حرام است مگر این که بترسد آن را بدزدند یا بدست کافر بیفتد که در آن صورت حرام نیست و حفاظت آن واجب است مادام که ممکن باشد، و هر اسم محترمی مانند اسماء دیگر انبیاء الهی نیز همین حکم را دارد.
۸- نباید پشت و روی به خورشید و ماه که از آیات درخشان خداوندند قضای حاجت کند.
۹- نباید در مسیر وزش باد ادرار کند و باید در حال نشستن برای قضای حاجت بر پای چپ تکیه کند، و به وقت دخول در محل قضای حاجت نیز آن را جلو بیاندازد و بگوید:
«بِسْمِ اللهِ، اللهُمَّ إِنّی أعُوذُ بِکَ مِنَ الْـخُبُثِ والخبائِثِ».
«بنام خدا، خداوند به تو پناه میبرم از شیاطین نر و ماده و از پلیدی و پلیدیها».
و به وقت فراغت از قضای حاجت و خروج، پای راست خود را جلو بیاندازد و بگوید:
«غُفرانَکَ اَلَحمْدلِلهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنیّ الأَذی وَعافانِی».
«خداوندا آمرزشت را میخواهم، حمد و ستایش خدای را که ناراحتی را از من دور ساخت و مرا آسوده کرد».
چون پیامبر صلی الله علیه وسلم هرگاه از محل قضای حاجت بیرون آمد میگفت:
«غُفرانَکَ الّلهُمَّ».
«آمرزشت را میخواهم خداوندا».
(به روایت پنج نفر از صاحبان صحاح بجز نسائی). و از طرق ضعیف روایت شده که میگفت:
«اَلحَمدُلِلِه الَّذِی أَذْهَبَ عَنّی الأَذی وَعافانی».
«ستایش خدای را که ناراحتی را از من دور ساخت و مرا آسوده کرد».
و مستحب است که به وقت قضای حاجت از مردم دور شود و برای ادرار جای نرمی انتخاب کند تا از آلوده شدن به نجاست و ناپاکی پرهیز نماید. چون در روایت ابوموسی آمده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت:
«إِذا بالَ أَحَدُکُمْ فَلیَرتَد لِبَولِهِ مَکانًا لَیِّنًا». (رواه أحمد وأبوداود).
«به جای نرم و همواری در کنار دیواری رفت و ادرار کرد و گفت: هرگاه یکی از شما ادرار کرد جایی مناسب برای ادرار کردنش بگزیند».
بعد از استنجاء و طهارت به جهت دفع وسواس اندکی آب بر قسمت پیشین شلوارش بپاشد.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …