آداب قاضی
عالمان از آدابی نام بردهاند که شایسته است قاضیان برای اینکه قضاوتشان کامل و باهدف و بدون ضرر و فساد گردد، برخوردار از آنها باشند. برخی از این آداب عبارتند از:
- قاضی باید دوراندیش و بردبار باشد؛ به عبارتی دیگر قوی، امّا بدون خشونت و نرمخو، امّا بدون ضعف باشد؛
- شایسته است که صبور و پایدار و استوار باشد؛
- زیرک و هوشیار باشد و دچار غفلت نشود و فریب نخورد؛
- عفیف و پرهیزگار و دور از آرزوها و تمایلات باشد؛
- راستگو و بدون نیرنگ باشد؛
- صاحبِ نظر و مشورت و استخاره و نه ستمکار و بیدادگر و خودرأی باشد؛
- آگاه به قضاوت و آداب آن و نیز عالم به احکام قاضیان پیش از خود باشد تا برای حکم و نظر دربارۀ وقایع جدید، از آنها استفاده کند؛
- برای قاضی مستحب و شایسته است سرپرستی شهری را بپذیرد که از رسومش باخبر است و از فقیهان و بزرگان و عادلان آن شهر بپرسد تا از شرایط آگاه شود و برای اصلاح شهر و … از آنان کمک گیرد؛
- در بهترین شرایط و حالات در میان مردم رود و نه در حالت خشم و ناراحتی و گرسنگی یا زمانی که گرفتار کار مهمّی است. همچنین تحت تأثیر حالات خاصّی؛ مانند خشنودی و خشم یا پسندیدن و نپسندیدن امور قرار نگیرد؛
- از اللهﻷ درخواست کمک نماید و بسیار بر او توکّل کند و مسئلت و دعا نماید تا وی را به حقیقت رهنمون سازد و از خطا و لغزش حفاظت کند؛
- از مواضع شکّ و تردید و اموری که هیبت و جوانمردیاش را از بین میبرد، دوری نماید؛
- متواضع و دارای عزّت نفس باشد؛
- بدون تکلّف و ظاهرسازی، متوجّه لباس و مسکن خویش به گونهای که متناسب با شرایط و زمانهاش گردد، باشد؛
- باید دفتر و دیوان ثبت داشته باشد و برای ثبت مطالب و جزئیّات دقّت نماید؛
برخی از آداب قاضی که شایسته است برخوردار از آنها باشد، بیان گردید، امّا جزئیّات بسیاری در این زمینه وجود دارد که بیانشان به درازا میکشد.[۱]
[۱]– نک: مزیل الدّاء عن أصول القضاء، صص ۳۳- ۴۶؛ النّظام السّیاسی فی الإسلام، عبدالعزیز خیّاط، صص ۲۵۲- ۲۵۳٫