یعنی قرآن و سنت صحیح نبوی ص مقیاس و میزانی باشد برای داوری و قضاوت میان هر اندیشه و سخن و مذهبی، و همواره این سخن خداوند در زندگی مردم متحقق باشد که:
﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ﴾ [النساء: ۵۹].
« و اگر درچیزی اختلاف کردید، آن را به خدا و پیامبر باز گردانید».
با این کار ما مرجعیت برتر را به وحی نازل شده از سوی خداوند اعطا کردهایم و در هر کاری حق و حقیقت را باید در پرتو کتاب خدا و سنت مبارک نبوی جستجو کرد، زیرا سخن هر کسی قابل پذیرش و رد میباشد جز کلام رسول الله ص چون آنچه از سوی خدا به سوی او فرستاده شده پاک و معصوم است. هنگامی که مسلمانان به سوی این حقیقت بازگشته و آن را در زندگی خود حاکم گردانند و سخن خدا و رسول ص را با جان و دل پذیرفته و بدان اقرار نمایند، در نتیجه بسیاری از اختلافات میان دعوتگران دین خدا از میان خواهد رفت.
اما هنگامی که آراء و اندیشهها، یا دقیقتر بگوییم هوی و هوسها بیان گردد، سپس برای توجیه آنها از سر ناچاری با شتاب و عجله به نصوص شرعی پناه برده شود، در آن صورت این کار نه مقبول و پذیرفتنی است و نه پاداشی در انتظار خواهد بود؛ بلکه اصل بر این است که آرا و اجتهادات بر جوشیده از کتاب و سنت، و ثمرۀ اندیشیدن در آنها، و زیستن در سایهسار آن دو باشد.
خداوند ائمۀ ما را مورد رحمت خود قرار دهد که میفرمودند: «هر سخنی را از من یافتید که مخالف کتاب و سنت صحیح نبوی ص بود، آن را بر دیوار بکوبید (کنایه از عدم پذیرش است)»[۱]
هرگاه کسی تلاشهایش در خارج از کتاب و سنت باشد، به طور حتم از دایره و قلمرو اسلام خارج گشته، و آن را پشت سر انداخته است؛ در آن صورت او با زبانی جز زبان قرآن و سنت سخن میگوید. و گاه مؤمنی را میبینی که مالا مال از دلایل و براهین عقلی، و توجیهات منطقی، و مصلحتهای قابل تصور است، به گونهای که شنونده به اندیشه و اجتهادش متمایل میگردد، اما به محض اینکه سخن خدا و رسول را میشنود از همه آنها دوری میگیرد با این کار وحی تبدیل به منبع و سرچشمه شیرین و گوارا و فراوانی میگردد که پژوهشگر از آن سیراب شده و خرمی و طراوتش را باز مییابد.
[۱]– سیر أعلام النبلاء (۱۰/۳۴).