آدابی که باید در رفتار با والدین مورد توجّه قرار گیرد

آدابی که باید در رفتار با والدین مورد توجّه قرار گیرد

دین اسلام آداب فراوانی را برای تعامل با پدر و مادر بیان نموده است و عالمان برخی از این آداب را براساس قرآن و سنّت، مشخّص ساخته‌اند. کافی است که در این زمینه، به آیۀ زیر دقّت نماییم:

﴿وَصَاحِبۡهُمَا فِی ٱلدُّنۡیَا مَعۡرُوفٗاۖ﴾ [لقمان: ۱۵]

«و در دنیا با آنان به شایستگی رفتار کن.»

عبارت: ﴿صَاحِبۡهُمَا﴾ بهترین و زیباترین سخن برای تشویق به نیکی در حقّ والدین است، زیرا مصاحبت مقتضی همراهی است و یکی از نتایج همراهی این است که انسان از تمامی شرایط و حالات والدین باخبر می‌شود و بسا اوقات مصاحبت طولانی منجر به خستگی و کوتاهی می‌گردد، امّا زمانی که فرزند این ارشاد و توصیۀ الهی را در نظر بگیرد، می‌داند که پدر و مادرش حقّ بزرگی دارند و در نتیجه، همراهی و بودن با آنان را لازم می‌گیرد و والدین مستحق‌ترین انسان‎ها به خوشرفتاری و مصاحبت نیک فرزند هستند.

مصاحبت شامل نرمی و مهربانی و مشاوره و مدارا و بردباری می‌شود.

همچنین رعایت آداب گفتگو با والدین، چون مصاحبت طولانی بر اثر تکرار سخنان و وقایع، منجر به خستگی می‌شود و فرزند آن‎ها را با اشکال مختلفی می‌شنود و می‌بیند که باعث رنج و خستگی وی می‌گردد و اگر فرزند به نیکی با آنان همراهی و رفتار نماید، هرگز خستگی و آزردگی خویش را آشکار نمی‌سازد؛ فرقی نمی‌کند که والدینش به تنهایی با او سخن گویند یا اینکه در میان جمعی باشند و حتّی در صورتی که سخن والدین برای فرزند مشخّص و خیلی تکراری گردد.

علاوه بر این، شامل اکرام به‎وسیلۀ مال می‌شود؛ ب‎ویژه در صورتی که پدر نیازمند باشد. بسا فرزندانی که در این زمینه کوتاهی می‌کنند؛ بر اثر تنبلی، غفلت یا بخل!!!

و بسا فرزندانی که می‌گویند: پدر و مادرم نیازی ندارند، و در نتیجه، خودشان را از برکت انفاق بر والدین محروم می‌سازند!

و بسا فرزندانی که می‌گویند: برادران و خواهرانم نیازهای پدر و مادرم را برآورده می‌کنند و آنان به من نیازی ندارند!

و بسا اوقات، تمامی فرزندان همین سخن را می‌گویند و هریک بر دیگری اعتماد کرده و در نتیجه، دست پدر و مادر از هر نوع کمکی از جانب فرزندان، خالی می‌ماند!

بنابراین شایسته است که فرزند سهم و تکلیف خود را در کمک به والدین فراموش نکند هرچند نیازمند نباشند، چه رسد به اینکه نیاز داشته باشند!

و سزاوار است که در این زمینه از دیگران سبقت گیرد هرچند برادرانش این کار را انجام دهند:

﴿وَفِی ذَٰلِکَ فَلۡیَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ﴾ [المطفّفین: ۲۶]

«و در این، باید که مشتاقان بر یکدیگر پیشی گیرند.»

یکی دیگر از موارد خوشرفتاری این است که پدرش را برای نیکی و صدقات و انفاق یاری رساند. گاهی اوقات، اتّفاق می‌افتد که پدر ثروتمند و خیّر است، امّا فرزندانش در این زمینه به وی کمک نمی‌کنند و بسا اوقات، جلویش را گرفته و او را از نیکی و انفاق محروم می‌سازند. اگر قصد نیکی و صدقه داشته باشد، به وی می‌گویند: دست نگه دارد؛ از ترس اینکه ثروت پدرشان تمام شود – آنگونه که آنان می‌پندارند- و یا اینکه دوست دارند میراث بیشتری به آنان رسد و یا اینکه بخیل هستند و … . بنابراین باید که فرزندان مانع انفاق و خیر پدرشان نشوند، بلکه لازم است که در این کار به وی کمک نمایند.

یکی دیگر از نشانه‌های همراهی، سفر با والدین است.

همچنین اکرام مهمانِ پدر و تلاش برای راحتی و آسودگی وی در زمان آمدن مهمان.

و نیز همراهی با پدر زمانی که خواست با او به جایی یا در میان مردمی بروی، در صورتی که منجر به گناه نشود.

علاوه بر این، باید که دوستانت را به پدرت معرّفی نمایی تا از راه و رفتارت مطمئن شود و زمانی که دوستان تو به دیدارت می‌آیند، با آنان انس و الفت گیرد.

از دیگر موارد خوشرفتاری، برآورده‌ساختن نیازهای پدر و مادر از روی شوق و شادمانی و نهایت تلاش است.

همچنین مراقبت از درمان و مراجعه و بستری والدین در بیمارستان اگر نیازی به این کار باشد.

زمانی که پدر فرزندی را فرمان به کاری می‌دهد، نباید آن فرزند ناراحت شود که چرا سایر برادرانش را دستور نداده است، بلکه باید از این کار خوشحال باشد.

و زیباست که خودش برای اجرا و انجام آن کار از دیگران سبقت گیرد هرچند پدر و مادرش به وی فرمان ندهند.

و خوب است که بدرفتاری و سنگدلی و تغییر حالت پدر را تحمّل نماید.

اصل خوشرفتاری با والدین این است که فرزند تلاش نماید تا آنان را خوشحال سازد و از هرآنچه باعث ناراحتی‌شان می‌شود، دوری کند.

تنها اشاراتی به معانی آیۀ مذکور شد و بیان جزئیّات نیکی به والدین، در این مختصر نمی‌گنجد.[۱]

[۱]– در این باره، نک: أدب المسلم فی العادات والعبادات والمعاملات، محمّد سعید مبیض، صص ۱۵۸- ۱۶۰؛ قرّه العینین فی فضائل برّ الوالدین، نظام یعقوبی، صص ۴۶- ۵۲؛ تربیّه الأولاد فی الإسلام، عبدالله علوان، ج ۱، صص ۲۸۵- ۲۸۶؛ الإعلام فی ما ورد فی برّ الوالدین وصله الأرحام، حازمی، ص ۲۶؛ برّ الوالدین، عاشور، صص ۱۶- ۲۰؛ التّکافل الاجتماعی، محمّد صالح، صص ۹۸- ۱۰۵؛ وصیّه لقمان لابنه، علی محمّد جماز، صص ۲۳- ۳۳٫

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …