نماز سکینه و آرامش را در نفس و جان انسان قرار میدهد و طبیعت انسان را به اخلاق زیبا و صحیح آراسته میکند که این اوصاف موجب رضایت خاطر است و در نتیجۀ آن، انسان عضوی نافع و ارزشمند برای جامعه خود میشود.
اسلام نماز جماعت را دوست دارد و در هر هفته نماز جمعه را واجب کرده است. اجتماع زنده و آگاه، پنج مرتبه در روز برای جماعت و یک مرتبه در هفته برای اقامه نماز جمعه شرکت میکند، و به انسان آگاهی میبخشد که هریک از افرادی که در مسجد هستند باهم برادر و دوست و باهم مساویند.
روح مساوات حقیقی در آن ثابت میشود و امتیازی بین سرمایهدار و فقیر و کوچک و بزرگ نیست، تمام مردم بنده خدا هستند و در خانه او جمع شده اند تا سایۀ دوستی و برادری خدایی، شامل ایشان بشود.
و با این تمرین عملی، در جامعه باهم برابربودن ثابت میشود و تبعیض در بین انسانها به رنگ سیاه و سفید و اختلافات خرید و فروش و خونبها از بین میرود و فرد آگاه میشود که او برای جامعه است و جامعه برای فرد که این روش و مقصود نهایت خواستههایی است که علما و حکما و مربیان و فلاسفه در تحقیق آن بودند تا بشریت در امن و امان باشد. این حالت تحقق پیدا نمیکند و به هدف نمیرسد مگر در حالت انجام فریضه نماز که با کمال آمادگی و بیداری تمام در اقوال و افعال آن به وقوع برسد که این مطلب به خشوع و خضوع تعبیر شده است.
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِینَ هُمۡ فِی صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢﴾ [المؤمنون: ۱-۲].
«به راستی که مؤمنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند».
البته نمازی که دارای حالت تأمل بیداری قلبی نباشد بدون نتیجه و اثر است، لازم است به این حدیث قدسی که حضرت رسول صلی الله علیه و سلمروایت کرده، بنگریم:
«نماز را از کسی قبول میکنم که به خاطر عظمت من فروتن باشد، و دست ظلم و ستم را بر خلق من دراز نکند و شب را در گناه سپری نکند و مخالفتم به روز نیاورد و روز را به یاد و ذکرم پایان دهد و رحم و شفقت به گدا و مسافران بیپول و زنان بیشوهر فقیر و مصیبتزدگان بنماید، [با این اوصاف] نور او مانند نور آفتاب است. او را با قدرتم نگهداری میکنم، ملائکهام او را حفظ و مراقبت مینماید و در تاریکی نوری برای او روشن میکنم و در نادانی صبر و شکیبایی به او میدهم، او در میان بندگانم مثل فردوس است در بهشت».