چطور ممکن است دو نفر بهشت بروند در حالیکه با هم جنگ کردند؟

اگاهی یافتم که حدیثی هست که پیامبر به ده نفر بشارت بهشت را داده است. که علی و عمر و معاویه و طلحه و زبیر جز آن ده نفر هستند. این را جایی مطرح کردم. یکی از استادان قران شیعه به آن ایراد گرفت با این عنوان که چطور میشه دو نفر بهشت بروند در حالیکه با هم جنگ  کردند وقتی دو نفر در راس جامعه مسلمین به جنگ با هم می پردازند حتما یکی حق و است و یکی باطل و اشاره به جنک علی با دیگران داشت که به همه آنها وعده بهشت داده شده است.

الحمدلله،

آری، بر طبق فرموده ی پیامبر صلی الله علیه وسلم ده نفر از اصحاب ایشان در دنیا به بهشت بشارت داده شدند که به آنها عشره ی مبشره گویند، اما این ده نفر بر طبق حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم بصورت زیر هستند:

ازعبدالرحمن بن عوف رضی الله عنه نقل است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: « ابُو بَکْرٍ فِی الْجَنَّهِ وَعُمَرُ فِی الْجَنَّهِ وَعُثْمَانُ فِی الْجَنَّهِ وَعَلِیٌّ فِی الْجَنَّهِ وَطَلْحَهُ فِی الْجَنَّهِ وَالزُّبَیْرُ فِی الْجَنَّهِ وَعَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ فِی الْجَنَّهِ وَسَعْدٌ فِی الْجَنَّهِ وَسَعِیدٌ فِی الْجَنَّهِ وَأَبُو عُبَیْدَهَ بْنُ الْجَرَّاحِ فِی الْجَنَّهِ ».( إمام أحمد، أبوداود، ترمذی ۳۶۸۰، وابن ماجه غیره .)

کسانى که رسول الله صلی الله علیه وسلم بشارت به بهشت داده است، این ده نفر که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند اینها بهشتى هستند:

۱ ـ أبوبکر صدیق.

۲ ـ عمر بن خطاب.

۳ ـ عثمان بن عفان.

۴ ـ علی بن أبی طالب.

۵ ـ طلحه بن عبیدالله.

۶ ـ زبیر بن عوام.

۷- عبدالرحمن بن عوف

۸ ـ سعد بن أبی وقاص.

۹ ـ سعید بن زید بن نفیل.

۱۰- ابوعبیده بن جراح

بنابراین متوجه شدیم که معاویه رضی الله عنه جزو عشره ی مبشره نیستند. ولی امید داریم که خداوند متعال ایشان را در جنت خود مسکن دهد.

اما چند نکته لازم به ذکر است:

اول: خداوند متعال از اصحاب رضی الله عنهم راضی است، چنانکه در چندین جای از قرآن به این مسئله اشاره می کند.

دوم: پیامبر صلی الله علیه وسلم ما را نهی کرده اند تا به یکی از صحابه رضی الله عنهم ناسزا یا بدگویی کنیم: :«لَا تَسُبُّوا أَصْحَابِی فَلَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلَا نَصِیفَهُ» «اصحاب مرا دشنام ندهید. زیرا اگر یکی از شما به اندازه کوه احد، طلا انفاق کند، به اندازه یک یا نصف مشت صدقه آنها نمی رسد». بخاری (۳۶۷۳) ، ومسلم (۲۵۴۱)

ابوزرعه می گوید: “إذا رأیت الرجل ینتقص أحدًا من أصحاب رسول الله فاعلم أنه زندیق” «اگر دیدی که مردی بر یکی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم عیبجویی می کند بدان که او زندیق است» و امام احمد می گوید:”إذا رأیت رجلًا یذکر أحدًا من أصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم(أی بسوء) فاتهمه على الإسلام” «اگر مردی را دیدی که از یکی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم به بدی یاد می کند بر اسلام او شک کنید».

سوم: معاویه رضی الله عنه جزو اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم بودند، و ایشان می فرماید: «اولین لشکر امت من که برای جهاد وارد دریا می‌شوند بهشت برای آنان واجب گردید است، و اولین لشکر امتم که به جنگ قیصر می‌رود خداوند آنان را بخشیده است».

و این معاویه رضی الله عنه بود که در سال ۵۳ هجری به جنگ شهر قیصر رفت و آن را محاصره کرد و محاصره تا سال ۵۷ ادامه یافت. و تکریت، رودوس، بنزرت، سوسه، سجستان، قهستان، سرزمین سند در زمان او فتح شدند.

چهارم: در جریان اختلافات بین اصحاب که در دوران خلافت علی رضی الله عنه روی داد، حق با علی رضی الله عنه و جناح او بود و معاویه در راه اشتباهی قرار داشت.

ولی آنانکه در اشتباه بودند، اعمالشان برای منافع دنیوی نبوده است، بلکه آنها چنین اجتهاد کرده بودند که علی رضی الله عنه می بایست قاتلین عثمان رضی الله عنه را مجازات نماید و بر همین اساس حاضر نبودند با علی رضی الله عنه بیعت کنند تا آنکه علی خواسته ی آنها را انجام می داد، از سویی علی رضی الله عنه نیز نمی توانست قاتلین عثمان رضی الله عنه را شناسایی و مجازات نماید، زیرا بعضی از خود قاتلین عثمان رضی الله عنه در لشکر علی رضی الله عنه بودند و اگر علی آنها را شناسایی و دستگیر می کرد ممکن بود دیگر لشکریان علی نیز به وی بد گمان می شدند که چرا ما سربازان را دستگیر و مجازات می کند، خلاصه اینکه علی رضی الله عنه برای خود استدلالی داشت و معاویه رضی الله عنه نیز استدلالی داشت، ولی به هر حال چون علی رضی الله عنه خلیفه بود، می بایست معاویه با او کنار می آمد ..

بنابراین نتیجه می گیریم که هر دو گروه با توجه به اجتهاداتی که داشتند راه خود را درست می دیدند، هر چند که از نظر اهل سنت حق با علی رضی الله عنه بود..

ولی با این وجود اهل سنت به هیچیک از طرفین بدگویی نمی کند، چرا؟

چون از یک طرف: آنها همگی جزو اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم بودند، و ما می دانیم که خداوند متعال و خود پیامبر صلی الله علیه وسلم از اصحاب اعلام خشنودی نموده و از آنها تمجید کرده اند و ما را از بدگویی نسبت به آنها باز داشته اند.

و از طرف دیگر: خداوند متعال در آیه ی زیر چنین می فرماید:

« وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»(حجرات ۹).

یعنی: و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهید؛ و اگر یکى از آن دو بر دیگرى تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست مى‏دارد.

در این آیه بدین اشاره دارد که ممکن است بین دو گروه از مومنان جنگ و قتال ایجاد شود. ولی با این وجود هردو گروه را مومن می نامند و امر می کند به اینکه بین آنها صلح و در صورت لزوم به نفع یکی وارد شدن (تا زمان برقراری آشتی) وارد عمل شد ولی نفرموده که یکی از دو طرف را ناسزا و فحش دهید تا روز قیامت!!

همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِذَا حَکَمَ الْحَاکِمُ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَصَابَ فَلَهُ أَجْرَانِ، وَإِذَا حَکَمَ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَخْطَأَ فَلَهُ أَجْرٌ». (بخارى:۷۳۵۲)

یعنی: «اگر حاکم، اجتهاد کند و حکمی را صادر نماید که درست باشد، دو پاداش به او می رسد. و اگر اجتهاد کند و حکمی را صادر نماید ولی در آن، دچار اشتباه شود، یک پاداش به او می رسد».

در این حدیث اشاره شده که اگر کسی اجتهاد کرد ولی اجتهادش درست نبود، باز به دلیل تلاشش در راه شناسایی حقیقت ماجور خواهد بود، و ما می دانیم که معاویه رضی الله عنه فقط بخاطر قصاص قاتلین عثمان در این راه قرار گرفت و او اجتهاد کرده بود که راه درست اینست تا با مخالفت کردن با خلیفه وی را وادار کند تا خواسته ی آنها را بپذیرد، بنابراین او اجتهاد کرده بود هرچند اجتهادش نادرست بود؛ زیرا او که انسان معصومی نیست که از خطا و اشتباه مبرا باشد همانطور که علی رضی الله عنه نیز معصوم نیست، و بر طبق این حدیث شریف هر دو گروه ماجور هستند و ما امیدواریم که خداوند از اشتباهات آنها درگذرد و بهشت خود را نصیب هر دو طرف نماید و در روز قیامت آن مسائل به فراموشی سپرده می شود.

بنابراین متوجه شدیم که بر طبق آیه و حدیث فوق، آنها هر دو ، مومن و مسلمان بودند که اجتهاد نمودند و یکی اجتهادش درست و دیگری نادرست درآمد، ولی قرار نیست که هرکس خطایی کرد وی را لعن و نفرین کنیم و جهنم را برایش ثابت کنیم! جهنم و بهشت در دست ما نیست که هرکس را بخواهیم روانه ی جهنم و دیگری را روانه ی بهشت کنیم، خداوند متعال خود می فرماید که هر دو گروه مومن هستند و نفرمود یکی مومن و دیگری کافر ملعون!!

وآنگهی ما مسلمانان مامور به بدگویی به اعمال نادرست مومنان دیگر نیستیم و بلکه باید در برابر اعمال نادرست آنها برایشان دعای مغفرت نماییم چنانکه قرآن می فرماید:

« وَالَّذِینَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ»(حش ۱۰)

یعنی: (همچنین) کسانى که بعد از آنها آمدند و مى‏گویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و کینه‏اى نسبت به مؤمنان قرار مده! پروردگارا، تو مهربان و رحیمى!»

و نیز می فرماید:« وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً»(بقره ۸۳) یعنی: و به مردم نیک بگویید؛

پس شایسته مسلمان نیست که در اعمال مسلمانان کنکاش نماید تا موارد خطای وی را کشف و به مردم اعلام دارد زیرا در این امر خیری نیست.

و درنهایت توصیه می کنیم که وقت خود را به اینگونه مباحث نپردازید زیرا آنها هرچه کردند برای خودکردند و من و شما مسئول اعمال آنها نیستیم و از اعمال آنها بازخواست نمی شویم.

الله تعالی می فرماید: « مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ اَساءَ فَعَلَیْها»( فصلت / ۴۶ ) ‏

‏‌هرکس کار شایسته ای انجام دهد به نفع خود کرده و هرکس کار بدی انجام ‏دهد به زیان خویش کرده است.

و می فرماید ‏:« تِلْکَ أُمَّهٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُم مَّا کَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ»(بقره ۱۳۴)

یعنی: آنها امتى بودند که درگذشتند. اعمال آنان، مربوط به خودشان بود و اعمال شما نیز مربوط به خود شماست؛ و شما هیچ‏گاه مسئول اعمال آنها نخواهید بود.

بنابراین شایسته نیست که ما بعد از چندین قرن یکی از دو طایفه را ناسزا گوییم. و بهتر است بجای پرداختن به مباحث بیهوده به فکر آخرت خود باشیم و برای خود توشه ای برا آنجا مهیا سازیم که ما نیز بمانند آنها در حال آزمایش هستیم.

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلى آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلى یوم الدین

مقاله پیشنهادی

علم چگونه از بین می‌رود؟

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: أَلَا أُحَدِّثُکمْ حَدِیثًا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم …