منافقان مدینه

برخی از محققین شیعه[۱] می‌پرسند چرا پس از خلافت ابوبکر، خبری از منافقان نیست و به طور تلویحی می‌خواهند بگویند که ایشان نعوذبالله، جزو دار و دسته منافقان بوده است.

پاسخ:

هدف و نیت منافقان چه بود؟ از آیات قرآن و روایات و داستان‌های تاریخی متوجه می‌شویم که هدف آنها نابودی اسلام بوده آن هم به طرق مختلف، از رها کردن دسته جمعی سپاه اسلام (توسط عبداله ابن ابی در بدر و…) تا همدستی با یهودیان مدینه و کفار مکه. و ابوبکر نه تنها در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و سلم هیچگاه از رفتار آنها تبعیت نکرد بلکه پس از خلافت، به تایید تمام مورخین بی‌طرف، شورش اهل رده و مدعیان پیامبری و… را سرکوب کرد. و اسلام را از خطر فروپاشی حتمی نجات داد. و چنان ثباتی در شبه جزیره ایجاد کرد که پس از ۳ سال، حضرت عمرابن خطاب حکومت را به دست گرفته و دو ابرقدرت آن زمان یعنی ایران و روم به زانو درآمدند. پس اهداف آنها با منافقان، در یک راستا نبوده است.

در تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی ذیل آیه تبلیغ می‌خوانیم:… و آیا این آیه مربوط به منافقان بوده. در حالیکه می‌دانیم پس از فتح مکه و سیطره و نفوذ اسلام در سراسر شبه جزیره عربستان، منافقان از صحنه اجتماع طرد شدند و نیروهای آنها در هم شکسته شد و هر چه داشتند در باطن بود[۲]. یعنی اینکه منافقان تضعیف شده و رو به نابودی می‌رفتند.

ما می‌دانیم که مسلمین و حتی شخص پیامبر صلی الله علیه و سلم، منافقان را نمی‌شناخته و حتی وجود آنها مشخص نبوده تا این که آیات قرآن از سوی خدا خبر از وجود چنین اشخاصی می‌دهد. خوب آیا -نعوذ بالله- به ابوبکر وحی می‌شده تا ما از چهره باطنی منافقان و نیات شوم آنها در زمان خلافت او خبری داشته باشیم.

اگر حضرت عمر و حضرت ابوبکر (نعوذ بالله) منافق بودند چه تفاوتی میان آنها با سایر منافقان مدینه است که این دو نفر مرتب در راه اسلام پول خرج می‌کردند ولی منافقان نه! این دو نفر در تمام جنگها شرکت می‌کردند ولی منافقان گاه و بیگاه، ابوبکر همیشه مطیع محض دستورات پیامبر صلی الله علیه و سلم بوده (حتی در مورد امکان طلاق دخترش، عایشه) ولی منافقان نه! پیامبر  صلی الله علیه و سلم هیچ سمتی به منافقان نمی‌دادند ولی ابوبکر در حیات پیامبر  صلی الله علیه و سلم دارای سمتهای مختلفی بوده و…

در دو سال آخر حیات پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز تحرک و فعالیت و خبری از منافقان نیست.

تقریباً تمامی منافقان از اهالی مدینه (در بین انصار) بوده‌اند ولی ابوبکر از مهاجرین مکه بوده. کسانی که روابط قبیله‌ای در آن روزگاران را مطالعه کرده‌اند منظور من را بهتر می‌فهمند.

شورش رده و پس از آن حمله به سه امپراطوری فرصتی برای ظهور صنف منافق را نمی‌داده است.

در تاریخ حتی یک مورد هم ثبت نشده که عمر و ابوبکر کاری کرده باشند که به نفع منافقان بوده (تا آنها راضی و ساکت شوند)[۳] نه به کسی منصبی دادند نه بیت‌المالی و نه سخنی که آنها را راضی نگهدارند. پس محقق (!) شیعه بنا به چه مدارکی به این نتایج علمی یقینی رسیده؟

ای کاش می‌توانستم از نویسنده محترم سئوال کنم: منافقان در زمان حضرت علی علیه السلام چه کسانی بوده‌اند؟ خوارج که به قول حضرت علی علیه السلام  نیتشان خوب بوده ولی راه را اشتباه رفتند. و مخالفتشان نیز روشن و آشکار. افرادی مانند معاویه و طلحه و زبیر نیز که شمشیر از رو کشیده و با آن حضرت نبرد کردند (کار منافق، پنهانی و در خفا و با توطئه همراه است) زیرا اگر اینها را منافق بدانیم بنابر اولی، می‌توانیم اهل رده در زمان حضرت ابوبکر را هم منافق بدانیم پس براستی چرا در زمان حضرت علی نیز از منافقان خبری نیست؟(به جز یک نفر به نام اشعث که البته مخالفت و دشمنی او با حضرت علی اظهر من الشمس بوده و همه مردم کوفه این نکته را می‌دانستند).

[۱]– رجوع کنید به تفسیر نمونه ذیل آیه ابلاغ.

[۲]– این هم یک نمونه دیگر از تحلیل‌های گزینشی و از روی احساسات. وقتی می‌خواهند ابوبکر را بکوبند می‌گویند چرا در زمان او خبری از منافقان نیست و وقتی می‌خواهند صحت آیه تبلیغ را ثابت کنند می‌گویند در اواخر عمر پیامبر، منافقان قلع و قمع شده بودند… به قول دکتر شریعتی ایول…

[۳]– حتی به شهادت تاریخ یکی از سرسخت‌ترین دشمنان منافقان،‌ شخص عمر بوده که حتی پیامبر را از خواندن نماز میت بالای سر جنازه‌های آنها منع می‌کرده.

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw