لطفا دو فرقه ی اشعریه و معتزله را به طور کامل معرفی کنید، و اهل سنت جزء کدام یک محسوب میشود؟

الحمدلله،در ابتدا لازمست تا توضیحی در مورد اهل سنت داده شود:

در نظر عوام الناس، اهل سنت یا سنی مذهب به کسی گفته می شود که معتقد باشد ابوبکر صدیق رضی الله عنه خلیفه ی اول مسلمین است و عمر و عثمان و علی رضی الله عنهم بعد از او خلیفه شدند. بر اساس این تعریف، هر کس که معتقد باشد ابوبکر رضی الله عنه خلیفه ی اول است او سنی یا اهل سنت نام می گیرد و هرکس چنین معتقد نباشد، او را شیعه گویند!

اما در اصطلاح صحیح آن، اهل سنت و جماعت به کسانی می گویند که منهج عقیدتی و فقهی خود را بر طبق راه و روش پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و #صحابه رضی الله عنهم و تابعین و تابع تابعین از  ائمه ی اربعه گرفته باشند که به آن  قرون مفضله یا قرون طلایی گویند. در این تعریف، کسانی که در مباحث اسماء و صفات (بدون تاویل یا تحریف یا تعطیل و تمثیل)، و ارکان ایمان و تعریف ایمان (اعتقاد در قلب+اقرار با زبان+عمل به ارکان اسلام) و دیگر مباحث کلامی بر منهج سلف صالح هستند، اهل سنت و جماعت گویند. در غیر اینصورت، اگر حتی کسی معتقد باشد که ابوبکر رضی الله عنه خلیفه ی اول مسلمین است، ولی در مسائل مذکور بر منهج آنها نباشد، او از دایره ی اهل سنت و جماعت خارج گشته و جزو اهل بدعت و فرق خواهد بود مانند فرقه ی صوفیه و ..

لذا متوجه می شویم که اعتقاد به اینکه ابوبکر رضی الله عنه خلیفه ی اول است، شرط لازم است ولی کافی نیست! حال با توجه به این تعریفات:

طبق تعریف عوام: معتزله و اشاعره اهل سنت هستند.

طبق تعریف اصطلاحی:معتزله و اشاعره اهل سنت نیستند بلکه جزو اهل بدعت قلمداد می شوند.

[برای آگاهی بیشتر با عقاید اهل سنت و جماعت به کتاب ” عقیده اهل سنت و جماعت” و ” شرح عقیده طحاویه” از سایت نوار اسلام مراجعه کنید.]

حال به این سوال سوال کننده بر می گردیم: اهل سنت جزء کدام یک محسوب میشود؟

در جواب می گوییم: این بستگی به عقیده ی هر فردی دارد که خود را اهل سنت می داند: اگر واقعا آن شخص دارای منهجی بر طبق تعریف اصطلاحی باشد، او اهل سنت و جماعت است و لازم به ادعا نیست، بلکه افکار و عقاید او تعیین می کند که اهل سنت است یا اهل بدعتی که خود را اهل سنت می نامد!؟

و اگر شخص بر منهج اهل سنت بر طبق تعریف اصطلاحی نباشد، او اهل بدعت است هرچند که خود را اهل سنت بنامد.

بعبارتی مسلمانان بر اساس میزان دوری و نزدیک آنها از کتاب و سنت با فهم سلف سنجیده می شوند، لذا هرکس که بیشتر به آن دو التزام داشته باشد مطمئنا بیشتر مورد تایید اسلام خواهد بود. اما به هر میزان که دور شوند و به سفسطه و کلام و خرافات و شرک روی آورند، به همان میزان هم از اسلام و سنت دور می شوند.

➖ کسانی داخل در فرقه ی تصوف و اشعریه هستند و آنها خود را اهل سنت می نامند! در حالیکه بر اساس تعریف اصطلاحی، هیچیک از آنان اهل سنت و جماعت نیستند بلکه جزو اهل بدعت محسوب می شوند، هر چند که فرقه ی اشاعره بارها از فرقه ی صوفیه به سنت نزدیکتر هستند.

اما در اینجا مختصری از فرقه ی معتزله و اشاعره را ذکر می کنیم و باید توجه داشت که ذکر کامل این دو فرقه در اینجا مقدور نیست و لازمست به کتابهای تخصصی و مطول رجوع کنید از جمله کتاب “مقالاتالاسلامیین” ابوالحسن اشعری و کتاب ” الملل و النحل” عبدالکریم شهرستانی و کتاب ” الفَرق بین الفِرَق” خطیب بغدادی.

مختصری در مورد فرقه ی معتزله:

“موسس فرقه ی معتزله شخصی به نام واصل بن عطا بود. او در حقیقت شاگرد امام حسن بصری رحمه الله بود که در زمان عبدالملک بن مروان بر سر کلاس های حسن بصری حاضر می شد. روزی در سر کلاس حسن بصری مردی وارد شد و گفت: ای امام دین، در زمان ما جماعتی پیدا شده اند که هرکس مرتکب گناه کبیره شود او را تکفیر می کنند در عوض گروهی دیگر هستند که می گویند: گناه کبیره هیچ زیانی به ایمان شخص وارد نمی کند و گفته اند که عمل داخل در ایمان نیست، ما چگونه در مورد اعتقاد آنها حکم کنیم؟
 حسن بصری به فکر فرو رفت تا جواب آن شخص را بدهد، در این هنگام واصل بن عطا که در کلاس حضور داشت قبل از آنکه حسن بصری پاسخ دهد گفت:
 من می گویم: کسی که گناه کبیره می کند کافر مطلق نیست ولی مومن مطلق نیز نسیت بلکه او در بین این دو صفت قرار دارد (منزله بین المنزلتین) یعنی نه مومن است نه کافر!
بعد از آن بدلیل عکس العمل بقیه ی شاگردان حسن بصری در برابر گفته هایش، برخواست و به سوی یکی از ستون های مسجد رفت و در آنجا اعتزال نمود در این موقع حسن بصری گفت: “إعتزل عنّا واصل”؛ از آن زمان به بعد به او اصحاب واصل معتزله گفتند.

مقاله پیشنهادی

علم چگونه از بین می‌رود؟

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: أَلَا أُحَدِّثُکمْ حَدِیثًا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم …