ایمان داریم که فسخ ازدواج در صورت ممکن نبودن ادامهی آن یکی از مواردی است که شریعت اسلام جهت حل مشکل ارائه داده است، چنین فسخی گاهی با لفظ طلاق از طرف مرد صورت میگیرد یا با خلع که عبارتست از اینکه مالی از طرف زن به شوهر داده میشود تا زیر نکاح مرد نماند. درخواست طلاق از طرف زن بدون وجود هیچگونه مشکلی حرام است. برای اینکه طلاق مطابق سنت صورت گیرد باید در زمان پاک شدن زن از قاعدگی بوده و در این مدت مرد با وی نزدیکی نکرده باشد، همچنین در طلاق باید دو شاهد حضور داشته باشند.
خداوند در مورد مشروعیت طلاق هنگامی که لازم باشد میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ إِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحۡصُواْ ٱلۡعِدَّهَ﴾ [الطلاق: ۱].
«ای پیغمبر! وقتی که خواستید زنان را طلاق دهید، آنان را در وقت فرا رسیدن عدّه (یعنی آغاز پاک شدن زن از عادت ماهیانهای که شوهرش در آن با او نزدیکی نکرده باشد) طلاق دهید، و حساب عدّه را نگاه دارید (و دقیقاً ملاحظه کنید که زن سه بار ایّام پاکی خود از حیض را به پایان رساند، تا نژادها آمیزهی یکدیگر نشود)».
و میفرماید: ﴿لَّا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ إِن طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ مَا لَمۡ تَمَسُّوهُنَّ أَوۡ تَفۡرِضُواْ لَهُنَّ فَرِیضَهٗ﴾ [البقره: ۲۳۶].
«اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و تعیین مَهر (به عللی) طلاق دهید، گناهی بر شما نیست (و در این موقع) آنان را (با هدیّهای مناسب حال خود) بهرهمند سازید».
آیهی ۲۲۹ سورهی بقره به مشروعیت خلع از طرف زن به هنگام نیاز اشاره میفرماید:
﴿وَلَا یَحِلُّ لَکُمۡ أَن تَأۡخُذُواْ مِمَّآ ءَاتَیۡتُمُوهُنَّ شَیًۡٔا إِلَّآ أَن یَخَافَآ أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ ٱللَّهِۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡهِمَا فِیمَا ٱفۡتَدَتۡ بِهِۦ﴾ [البقره: ۲۲۹].
«برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه (مهر ایشان کردهاید یا) بدیشان دادهاید بازپس بگیرید، مگر این که (شوهر و همسر) بترسند که نتوانند حدود خدا را پابرجا دارند. پس اگر (ای گروه مؤمنان) بیم داشتید که حدود الهی را رعایت نکنند، گناهی بر ایشان نیست که زن فدیه و عوضی بپردازد (و در برابر آن طلاق بگیرد)».
یعنی برای مردان درست نیست که زنان را مجبور کنند به اینکه تمام مهریه و یا قسمتی از آن را از زنان بازپس گیرند، مگر اینکه زن و مرد با هم درگیر شوند و زن نتواند حقوق مرد را مراعات کند و مایهی خشم او شود که در این صورت گناهی بر زن نیست که آنچه را که مرد به او بخشیده است به او بازگرداند و طلاق بگیرد، مرد نیز میتواند آن را قبول کند.
از ابنعباس روایت شده است که:
«جَاءَتْ امْرَأَهُ ثَابِتِ بْنِ قَیْسِ بْنِ شَمَّاسٍ إِلَى النَّبِیِّ صلی الله علیه و سلم فَقَالَتْ: یَا رسولالله! مَا أَنْقِمُ عَلَى ثَابِتٍ فِی دِینٍ وَلَا خُلُقٍ إِلَّا أَنِّی أَخَافُ الْکُفْرَ فَقَالَ رسولالله صلی الله علیه و سلم: فَتَرُدِّینَ عَلَیْهِ حَدِیقَتَهُ فَقَالَتْ نَعَمْ فَرَدَّتْ عَلَیْهِ وَأَمَرَهُ فَفَارَقَهَا». [رواه البخاری].
«زن ثابتبنقیسبنشماس پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و به او گفت: ای پیامبر خدا من در دین و اخلاق از چیزی ناراضی نیستم ولی از کفر میترسم، در روایت دیگری آمده است که: نمیتوانم او را تحمل کنم، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: آیا باغش را به او پس میدهی؟ گفت: بله، و باغ را به شوهرش برگرداند، پس دستور داد که از همسرش جدا شود». [بخاری].
در مورد سختگیری در درخواست طلاق هنگامی که طرفین هیچ مشکلی نداشته باشند حضرت صلی الله علیه و سلم میفرماید:
«أیما امرأه سألت زوجها الطلاق من غیر بأس فحرام علیها رائحه الجنه». [رواه أحمد].
«هر زنی بدون مشکل از شوهرش درخواست طلاق کند، بوی بهشت به مشامش نمیرسد». [احمد].
آیهی ۱ سورهی طلاق به شروط طلاق سنی اشاره میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ إِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحۡصُواْ ٱلۡعِدَّهَ﴾ [الطلاق: ۱].
«ای پیغمبر! وقتی که خواستید زنان را طلاق دهید، آنان را در وقت فرا رسیدن عدّه (یعنی آغاز پاک شدن زن از عادت ماهیانهای که شوهرش در آن با او نزدیکی نکرده باشد) طلاق دهید، و حساب عدّه را نگاه دارید (و دقیقاً ملاحظه کنید که زن سه بار ایّام پاکی خود از حیض را به پایان رساند، تا نژادها آمیزهی یکدیگر نشود)».
یعنی طلاق باید در پاکی صورت گیرد، و در آن پاکی با همسرش همبستر نشده باشد، ابنمسعود در مورد لفظ ﴿فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ﴾ [الطلاق: ۱] میفرماید: در پاکی که با آنها همبستر نشدهاید.
یا حدیث امام بخاری از ابنعمر که میفرماید: ابنعمر زنش را در دوران قاعدگی طلاق داده بود، عمر جریان را برای حضرت تعریف کرد، پیامبر فرمود: به او بگو زنش را برگرداند تا از حیض پاک شود سپس اگر خواست او را پیش خود نگاه دارد یا طلاق بدهد ولی باید قبل از همبستر شدن با او طلاق را جاری سازد، این همان عدهای است که خداوند بدان دستور داده است.
آیهی ۲ سورهی طلاق به گواهی دادن بر طلاق اشاره میفرماید:
﴿فَإِذَا بَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمۡسِکُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ فَارِقُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٖ وَأَشۡهِدُواْ ذَوَیۡ عَدۡلٖ مِّنکُمۡ وَأَقِیمُواْ ٱلشَّهَٰدَهَ لِلَّهِ﴾ [الطلاق: ۲].
«و هنگامی که مدّت عِدّهی آنان نزدیک به پایان آمد، یا ایشان را به طرز شایستهای نگاه دارید، و یا به طرز شایستهای از ایشان جدا شوید، و بر (نگاهداری و یا جدایی) آنان دو مرد عادل از میان خودتان گواه کنید، (تا اگر در آینده اختلافی روی دهد، هیچ یک از شوهر و همسر نتوانند واقعیّت را انکار کنند) و گواهی دادن را برای خدا اداء کنید (و انگیزهی شهادت محض رضای خدا باشد، و از هیچ کدام جانبداری ننمایید)».
امام بخاری در صحیحش میفرماید: طلاق سنی طلاقی است که در پاکی بدون جماع صورت گیرد و دو گواه بر آن شهادت دهند.