سلف صالح عالم تر و حیکم تر هستند.

سلف صالح از جمله صحابه به لغت قرآن عالم ­تر و آگاه ­تر بودند و در فهم آیات محکم و متشابه بسیار دقیق بودند به همین سبب در عصر و زمان آنها در اصول عقیده اختلافی به وجود نیامد و در این اصول، همگی اجماع و اتفاق نظر داشتند. پس از این بود که اندک اندک جدایی ­ها و تفرقه ­ها شروع شد و هرگاه در مورد مساله­ای مباحث و سوالاتی مطرح می­شد یا میان آنها شکافی به وجود می­آمد، دانشمندان و متفکران بزرگ مسلمان به سرعت این شکاف را می ­بستند و راه تفرقه و اختلاف را سد می­کردند و مانند جریان ظهور خوارج به دلیل فهم نادرست قرآن یا ظهور تشیع و خون ­خواهی حسین و دیگر جریاناتی که در کتاب­های تاریخ آمده است، آرا و دیدگاه­های کلامی به مانند ساختمانی طبقه طبقه بالا می­رفت تا اینکه به شکلی درآمد که امروزه در کتاب­های متکلمین با فرقه ­ها و مدارس مختلف آنها مشاهده می­کنیم.

در زمان صحابه و تابعین تقسیم ­بندی دین به اصول و فروع وجود نداشت و کسی چنین تقسیم­ بندی را نمی ­شناخت بلکه این تقسیم به ظهور معتزله باز می­گردد.[۱] زمانی­که برخی در علم کلام غرق شده بودند.

از دیدگاه سلف، این علم با اسلوب و مصطلحات آن، در دایره ­ی بدعت­ ها قرار می­گیرد. ابن تیمیه می­گوید: «علم کلام: حقیقتی عرفی است در مورد کسانی که به روشی جز روش مسلمانان درباره ­ی دین صحبت می­کنند.»[۲] در خلال دیدگاه­های خود تاکید می­کند که انتقاد سلف از علم کلام، ناشی از انتقاد آنها از منهج و شیوه ­­های عقلی نیست بلکه آنها معیار و میزان­ های شریعت را برتر می­دانند چرا که با عقل هماهنگ است به این ترتیب ثابت می­شود که آنها علاوه بر اینکه علمای احادیث و روایات هستند، اهل نظر و درایت نیز می­باشند.

اصل و اساس این است که رسول الله همانگونه که امر شد و در راستای اجرای اوامر الله متعال، رسالت را بدون کتمان ابلاغ کرد، چنانکه الله متعال می­فرماید: «وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ»: «و (ما این) قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم روشن سازی، آنچه را که به سوی آن‌ها نازل شده است.» (نحل: ۴۴)

و در جایی دیگر می­ فرماید: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»: «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است،  (به مردم) برسان و اگر (این کار) نکنی، رسالت او را نرسانده‌ای و الله تو را از (شر) مردم حفظ می‌کند.» (مائده: ۶۷)

همچنین الله متعال خبر داده است که رسول الله دین را کامل کرده است. همچنین رسول الله می­فرمایند: «ما ترکت من شیء یقربکم الی الجنه الا وقد حدثتکم به و ما من شیء یبعدکم عن النار الا وقد حدثتکم به»: « هر چیزی که سبب نزدیکی شما به بهشت می ­شود، برای­تان گفته ­ام و هر چیزی که سبب دوری شما از آتش می­ شود، برای­تان بیان کرده ­ام.»

بر مبنای این اصل، رسول الله تمام اصول دین را که الله متعال از اسماء و صفات خود در قرآن آورده است، به روشنی برای ما بیان کرده است و تمامی این اصول را به بهترین شکل برای اصحاب خود شرح داده است.

ابوذر رضی ­الله ­عنه می ­گوید: «رسول الله در حالی وفات نمود که هیچ پرنده­ای در آسمان پرواز نمی ­کرد مگر اینکه در مورد آن آگاهی داشتیم.» صحابه نسبت به شناخت و فهم دقیق و کامل هرچه از قرآن و حدیث فرا می ­گرفتند، حریص بودند. عثمان بن عفان و عبدالله بن مسعود و … هرگاه از پیامبر ده آیه فرا می ­گرفتند، تا به طور کامل علم و عملی که در آن آیات است نمی ­آموختند، آیات دیگری فرا نمی ­گرفتند. می­ گفتند: «قرآن، علم و عمل را با هم فرا گرفتیم.» عبدالله بن عمر چنان در شناخت و فهم سوره ­ی بقره غرق شد که مدت هشت سال به طول انجامید تا آن­را حفظ کرد.[۳]

ام دردا، همسرش را اینگونه توصیف می­کند که برترین عمل ابودردا تفکر بود.[۴]

بر عکس این حقیقت، این ادعا که صحابه مشغول به جهاد بودند – چنانکه برخی متکلمان می­ گویند – و صحابه را نکوهش می ­کنند و بیانگر آن است که رسول قرآنی را ابلاغ کرد که معنای آن­را نمی فهمید، از صفات الله می­گفت درحالی­که معنای آن­را نمی­دانست حتی جبرئیل، صحابه، تابعین و … نیز چنین بودند، چنانکه شیخ الاسلام بیان می­کند، گمراهی بزرگ است.[۵]

ابن تیمیه استناد می­کند که شناخت عمیق آیات قرآن و احادیث نبوی، صحابه را در برترین و بالاترین جایگاه قرار داد. و تاریخ و قواعدی راسخی که بر آن استقامت کردند و مقایسه آن با روش کسان پس از آنها خود بیانگر این مطلب است. اما این برتری با کسانی که از منهج صحابه پیروی کنند، خواهد بود و جماعت اسلامی متصل و پیرو سلف، محکم و استوار به کتاب الله و سنت رسول الله چنگ می­زند.

پس از این بود که طوفانی بر سرزمین وحدت مسلمانان شروع به وزیدن گرفت و آنها را از هم جدا کرد و به تدریج، عوامل استقرار و استحکام آن­را از ریشه درآورد و گودال­های عمیق فتنه را ایجاد کرد که ظهور آنها با شهادت عثمان رضی ­الله ­عنه بود.

 

[۱] – ابن تیمیه: رساله الفرقان بین الحق والباطل، ص۸۶

[۲] – مجموع فتاوی ابن تیمیه، ج ۱۲ ص ۴۶۰-۴۶۱

[۳] – الفتاوی: ج ۵، ص ۱۵۵- ۱۵۶

[۴] – نقض المنطق، ص ۸۷

[۵] – شرح حدیث النزول، ص ۶۵

مقاله پیشنهادی

به صبر کنندگان مژده بده

ما از آنِ الله هستیم و به سوی او برمی‌گردیم تا به هرکس هر عملی …