رسول الله صلی الله علیه وسلم پیامبر وفا

  • بقلم/ دکتر عادل شدی

 

اسلام دین وفا و احترام عهد و پیمانها و میثاقهاست. پروردگار یکتا می‫فرمایند:

 [المائده: ۱]

{ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به پیمانها (و قراردادها) وفا کنید!}

و می‫فرمایند:

 [الإسراء: ۳۴].

{و به عهد و پیمان وفا کنید، زیرا [روز قیامت] درباره پیمان بازخواست خواهد شد.}

و در سوره مبارکه رعد تلاوت می‫کنیم:

 [الرعد: ۲۰].

{آنها که به عهد الهی وفا می‌کنند، و پیمان را نمی‌شکنند…}

و پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم می‫فرمایند: اگر کسی با مردمی عهد و پیمانی داشت؛ تا بسر آمدن وقت آن عهد و پیمان حق ندارد هیچ گره‫ای را بگشاید، و یا آنرا محکم کند، مگر اینکه بطور دو جانبه آن عهد و پیمان را بر هم زنند([۱]).

و چون دو سفیر مسیلمه کذاب نزد آن حضرت آمدند، و با آن روش زشت آن حرفهای بسیار پلید خود را بر زبان راندند، آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: اگر نه این بود که پیک کشته نمی‫شود، گردنهایتان را می‫زدم. و از آن روز این برای مردم یک سنت و قاعده شد که سفیر یا پیک نباید کشته شود([۲]).

تصاویر وفای آن حضرت صلی الله علیه وسلم در پایبندی به معاهداتش با کفار بیش از آن است که بتوان در این مختصر گنجانید، تنها به چند مثال اشاره می‫کنیم.

در قصه حدیبیه پیامبر در حال نوشتن بندهای پیمان صلح با سفیر قریش؛ سهیل بن عمرو، بودند. و از بندهای این پیمان‫نامه این بود که؛ هر مردی از سوی قریش به پیامبر بپیوندد اگر چه مسلمان باشد، آن حضرت ملزم است او را به قریش تسلیم کند.

و در حالیکه دیگر بندهای صلح با قریشیان نوشته می‫شد، بناگاه “ابو جندل” پسر “سهیل بن عمرو”، در حالیکه غل و زنجیر بر دست و پایش بود، از پایین شهر مکه فرار کرده، خود را در بین مسلمانان انداخت. سهیل برآشفته داد زد: ای محمد! این اولین موردی است که باید بدان پایبند باشی، و او را به ما برگردانی.

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: هنوز پیمان نامه امضاء نشده است.

او گفت: پس هرگز با شما در هیچ موردی پیمان صلح نمی‫بندم.

رسول الله صلی الله علیه وسلم که می‫دانست با بازگرداندن یک مسلمان نزد کافران چه شکنجه‫ها و مشکلاتی در انتظار او خواهد بود از سهیل خواهش کرده فرمود: این مورد را برای من بگذار.

سهیل: نخیر، من او را به تو نمی‫بخشم.

پیامبر: بله، چنین کن.

سهیل: هرگز، چنین نخواهم کرد.

و ابو جندل با صدای بلند داد می‫زد: ای مسلمانان! آیا پس از اینکه خودم را به شما برادران مسلمانم رسانده‫ام، اجازه می‫دهید مرا به کافران تسلیم کنند تا در دینم مورد فتنه و شکنجه قرار گیرم؟!

پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم با دلی آزرده و قلبی رنجور، در این لحظاتی که بر ایشان بسیار سخت بود، با دورنگری خود چشم به آینده دوخته بودند، به ابوجندل تسلی داده فرمودند: ای ابوجندل! صبر و شکیبائی پیشه کن، و اجر و پاداشت را از خداوند بخواه، و بدانکه خداوند برای تو و سایر مستضعفان گشایش و راه نجاتی فراهم خواهد کرد. عذر ما را نیز بپذیر که ما با این ملت صلح و پیمانی را امضاء کرده‫ایم، و ما به آنها عهد و پیمانهایی داده‫ایم، و آنها عهد و پیمان خدا را به ما داده‫‫اند، و ما به آنها خیانت نمی‫کنیم([۳]).

مدتی بعد از این حادثه ابوبصیر یکی از تازه مسلمانان قبیله ثقیف که هم پیمان قریش بودند، توانست از بین قریش فرار کرده خود را به مدینه نزد پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم برساند. قریش دو سرباز به مدینه فرستاد تا او را بازگردانند. پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم نیز به موجب پیمان صلح حدیبیه او را به آنها تسلیم کرد.

با وجود اینکه در ظاهر این عهدنامه ظلمی آشکارا در حق مسلمانان بود، ولی پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم در کمال وفا به تمام بندهایی که بر آن اتفاق کرده بود پایبند بود و عهد و پیمانش را احترام می‫گذاشت.

و از تصاویر وفای آن حضرت صلی الله علیه وسلم به میثاق نامه‫اش با کفار می‫توان به روایت “براء” اشاره کرد، ایشان آورده‫اند که چون پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم قصد عمره کرد، رسولی نزد مردم مکه فرستاد تا از آنها اجازه ورود به شهر بگیرد.

آنها نیز شرط کردند که حق ندارد بیشتر از سه شب در مکه بماند، و حق ندارد همراه خود اسلحه سنگین ( جز شمشیر و کمان) داشته باشد، و حق ندارد کسی را به دین خودش دعوت کند.

این شرط را بین مسلمانان و قریش، علی بن ابی‫طالب می‫نگاشتند. او نوشت: این اتفاقی است بین محمد رسول الله و…

آنها گفتند: اگر می‫دانستیم تو رسول خدا هستی، جلویت را نمی‫گرفتیم و پیرویت می‫کردیم. ولی بنویس: این اتفاقی است بین محمد بن عبدالله و …

رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: سوگند بخدا که من محمد بن عبدالله هستم، و سوگند بخدا که من رسول الله هستم.

سپس به حضرت علی فرمودند: کلمه “رسول الله” را پاک کند. حضرت علی که این زورگوئی و قلدری مشرکان را نمی‫توانست تحمل کند، برآشفته گفت: سوگند بخدا که هرگز آنرا پاک نمی‫کنم.

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: به من نشان بده کجا نوشته‫ای. حضرت علی نوشته را جلوی پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم گذاشتند، آن حضرت با دستان مبارکشان کلمه “رسول الله ” را پاک کردند.

و چون پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم داخل مکه شد و روزهای مورد اتفاق پایان یافت، کافران نزد حضرت علی آمده گفتند: به رفیقت بگو که بیرون شود.

حضرت علی سخن آنها را به پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم رسانید. آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: آری! و از مکه خارج شدند([۴]).

رسول الله صلی الله علیه وسلم آنگونه که با آنها عهد و پیمان بسته بودند تنها سه روز در مکه مانده، سپس بیرون شدند.

آن حضرت به شدت از خیانت و پیمان شکنی نفرت داشتند، و مسلمانان را از خیانت ورزیدن، و بی‫وفائی به عهد و پیمان شکنی برحذر داشته می‫فرمودند: اگر کسی به مردی امان داد، سپس او را کشت، من از قاتل بیزارم، اگر چه مقتول کافری باشد([۵]).

و آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: هیچ ملتی پیمان شکنی نکردند، مگر اینکه قتل و غارت در بین آنها منتشر شد([۶]).

و پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم از خیانت که ضد وفا و عهد باشد به خداوند متعال پناه می‫جست، و می‫فرمودند:… بارالها! من به تو پناه می‫برم از  خیانت، که آن زشت ترین چیزی است که در سینه‫ها پنهان است([۷]).

و آن حضرت صلی الله علیه وسلم خیانت و پیمان شکنی را حرام شمرده، و فرموده‫اند: هر خائن و پیمان شکنی را پرچمی است روز قیامت که بدان شناخته می‫شود([۸]).

و بارها به صراحت اعلام داشته که او هرگز عهد و پیمانی را نمی‫شکند، و می‫فرمودند: من هرگز عهد و پیمانم را زیر پا نمی‫گذارم([۹]).

 

 

([۱]). به روایت امام ابو داود سیستانی، و امام ترمذی.

([۲]). به روایت امام ابو داود سجستانی.

([۳]). به روایت امام بخاری.

([۴]). به روایت امام بخاری و امام مسلم نیشابوری.

([۵]). به روایت امام نسائی، و البانی حدیث را صحیح دانسته.

([۶]). به روایت امام حاکم، و آنرا بر شروط امام مسلم صحیح دانسته، و البانی نیز روایت را صحیح ارزیابی کرده است.

([۷]). به روایت امام ابو داود سیستانی، و امام نسائی، و البانی آنرا حسن ارزیابی کرده است.

([۸]). به روایت امام بخاری و امام مسلم.

([۹]). به روایت امام ابو داود سیستانی، و امام احمد، والبانی آنرا صحیح ارزیابی کرده است.

مقاله پیشنهادی

روش حج رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ رضی الله عنهما قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه …