دلیل امامیه ضعیف‌تر از دلایل یهود و نصاری است (۴)

اگر در این آیات به جای لفظ بنی اسرائیل، لفظ امامیه می‌آمد، می‌گفتند: این آیات درباره‌ی امامت و امام نص‌ هستند و دلالت قطعی بر امامت دارند[۱]. حقیقت هم این است که امامیه به این آیه به نفع خود برای امامت استدلال نموده‌اند و حال آنکه این آیه در حق بنی اسرائیل است.

﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا﴾ [المائده: ۱۲].

«و به راستى خداوند از بنى اسرائیل پیمان گرفت. و دوازده سردار از آنان گماردیم».

تصور کن اگر خداوند می‌فرمود: «ولقد أخذنا میثاق (آل محمد) وبعثنا منهم اثنی عشره نقیباً».

«بی‌گمان از (آل محمد) پیمان گرفتیم و دوازده رهبر برای آنان تعیین کردیم».

چه می‌گفتند؟! می‌گفتند: این آیه درباره‌ی دوازده امام نص است و قطعی الدلاله می‌باشد و امامت ائمه در کتاب (قرآن) منصوص است (یعنی نص بر آن صحه گذاشته است)! لکن این آیه نسبت به بنی اسرائیل منصوص است و صراحت دارد. حال آنکه برای بنی اسرائیل هم دلیل نیست.

آیا برای امامیه نصی از قرآن حتی به اندازه‌ی قوت این آیه هم وجود دارد که این قدر واضح الدلاله باشد؟!

خداوند ذکر کرده است که او از میان بنی اسرائیل زنی را برگزیده است و بر تمام زنان جهان فضیلت و برتری داده است و آن مریم دختر عمران است که بدون شوهر فرزندی را به او عطا کرده و آن را پیامبر قرار داده است. همان طور که خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَهُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ۴٢﴾ [آل عمران: ۴۲].

«(تو حضور نداشتی) هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاکیزه‌ات داشته است، و تو را بر همه‌ی زنان جهان برتری داده است».

و خداوند آیات بسیاری را در حق مریم‘ نازل کرده است که در آن‌ها به اسم مریم تصریح شده است. از آن جمله است قول خداوند:

﴿وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ١٢﴾ [التحریم: ۱۲].

«همچنین خداوند (از میان مؤمنان، دومین الگو) مریم دختران عمران را مثل زده است که دامن به گناه نیالود و خود را پاک نگاه داشت، و ما از روح متعلق به خود در آن دمیدیم، و او سخنان پروردگارش و کتاب‌هایش را تصدیق کرد، و از زمره‌ی مطیعان و فرمانبرداران خدا بود».

[۱]– آنچه ما می‌گوییم فرضیات ذهنی مجرد نیستند، بلکه عین آن چیزی است که علمای امامیه اززمان‌های دور آن را انجام داده‌اند. از آن جمله است آنچه که کلینی در کتاب الکافی روایاتی را منسوب به ائمه ذکر می‌کند. و این‌ها هم بعضی از آن روایات:

از ابوجعفر روایت شده که گفته: جبرئیل این گونه این آیه را بر پیامبر ج نازل کرد: «إن الذین ظلموا (آل محمد) لم یکن الله لیغفر لهم ولا لیهدیهم طریقاً». [کافی ج ۱ ص ۴۲۴].

 «بی‌گمان کسانی که به (آل محمد) ظلم ورزیده‌اند خداوند ایشان را نمی‌بخشد و آنان را به راهی (که راه نجات و بهشت باشد) هدایت نخواهد کرد».

از ابوجعفر روایت شده که گفته: جبرئیل این گونه این آیه را بر پیامبر ج نازل کرد: «فأبی أکثر الناس (بولایه علی) إلا کفورا)» ولی بیشتر مردم نسبت به ولایت علی بجز انکار (حق) نمی‌پذیرند. «وقل الحق من ربکم (فی علی) فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیکفر إنا أعتدنا للظالمین (آل محمد) ناراً)» [کافی ج ۱ ص ۴۲۵].

بگو: حق همان چیزی است که از سوی پروردگارتان درباره علی آمده است. پس هر کس که می‌خواهد بدان کافر شود. ما برای ستمگران (آل محمد) آتشی را آماده کرده‌ایم.

«بئسما اشتروا به أنفسهم أن یکفروا بما أنزل الله (فی علی) بغیاً)». [کافی، ج ۱، ص ۴۱۷]. «خویشتن را به بدترین چیزها فروختند و به ناروا نسبت به آنچه (درباره علی) فرستاده بودیم کفر ورزیدند».

«وإن کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا (فی علی) فأتوا بسوره من مثله». [کافی، ج ۱، ص ۴۱۷]. «اگر درباره آنچه بر بنده خود (درباره علی) نازل کرده‌ایم، دچار شک و دودلی هستید، سوره‌ای همانند آن را بسازید». نظیر چنین کفریات صریحی در کتاب کافی و امثال آن زیادند.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …