درباره فاطمی و عقایدی که مردم در این خصوص دارند و کشف حقیقت آن (۱)

آنچه درمیان عموم مسلمانان به مرور زمان([۱]) شهرت یافته این است که ناچار باید در آخرالزّمان مردی از خاندان پیامبر  صلی الله علیه و سلم ظهور کند و دین را تأیید بخشد و عدل و داد را آشکار سازد و مسلمانان از او پیروی خواهد کرد و بر کشورهای اسلامی استیلا خواهد یافت و او را مهدی می‌نامند. و خروج دجّال و وقایع پس از آن از نشانه‌های رستاخیز….. بر أثر آن است و آنگاه عیسی از آسمان فرود می‌آید و دّجال را می‌کشد یا اینکه با ظهور مهدی فرود می‌آید و او را در کشتن دجّال یاری می‌دهد و در نماز به مهدی اقتداء می‌کند و در این باره به احادیثی استدلال می‌کنند که أئمّه محدّثان آنها را تخریج کرده‌اند.

کسانی­که منکر این أمراند درباره آنها سخن رانده و چه بسا که با آنها به بعضی أخبار دیگر معارضه کرده‌اند….. ما هم اکنون در اینجا أحادیثی را که در این باره نقل شده است می‌آوریم و هم مطاعن (= عیبجویی‌های) مُنکران و مستندات آنها را یاد می‌کنیم…. تا نظر صحیح در این باره آشکار شود، إن­شاءَ الله تعالی.

گروهی از پیشوایان علم حدیث أخبار مربوط به مهدی را تخریج کرده‌اند که عبارت‌اند از: تِرمِذی و ابوداود و بزّار و ابنِ ماجه و حاکِم [نیشابوری] و طَبَرانی و ابویَعلی موصِلی.

این گروه أحادیثی را که تخریج کرده‌اند به جماعتی از صحابه مانند علی  علیه السلام و ابن عبّاس و ابن عُمَر و طلحه و ابن مسعود و ابوهریره و اَنَس و ابن حارِث بنِ جزء نسبت داده‌اند و أسانیدی آورده‌اند که چه بسا منکران بر آنها خرده گرفته‌اند، چنانکه هم اکنون آنها را یاد می‌کنیم، چه در نزد محدّثان معروف است که جرح مقدّم بر تعدیل است از اینرو هرگاه در بعضی از رجالِ أسانید عیبجویی و نکوهشی از قبیل غفلت یا بدی حفظ یا کمی ضبط یا ضعف یا سوء رأی بیابیم عیبهای مزبور به صحّت حدیث هم راه خواهد یافت و آن را سست خواهد کرد…. .

أبوبکر بن أبوخَیثَمَه [از علمای قرن سوّم هجری] بنابر آنچچه سُهَیلی از وی نقل کرده

در گردآوری أحادیث مربوط به مهدی تتبّع فراوان کرده است چنانکه گوید غریب‌ترین آن أخبار از لحاظ اسناد حدیثی است که أبوبکر اِسکاف در کتاب «فوائد الأخبار» آورده و آن را به مالک بن أنَس از محمّد بن مُنکدر از جابر مستند کرده است: «گفت پیامبر  صلی الله علیه و سلم فرمود: هرکه مهدی را تکذیب کند کافر شده و هرکه دجّال را تکذیب کند دروغ گفته است!» و دوباره طلوع آفتاب از مغرب نیز چنانکه گمان می‌کنم نظیر این معانی را بیان کرده و همین اندازه غُلُوّ کافی است و خدا به صحّت طریق آن به مالک بن أنس داناتر است با اینکه أبوبکر اسکاف در نزد أئمّه حدیث متّهم و سازنده است!([۲]).

[۱]به نظر ما نیز در صدراسلام و تا زمانی­که صحابه زنده بوده‌اند این عقیده درمیان مسلمین رواج نداشته است.

[۲]– منظور این است که وی حدیث جعل می‌کرد!.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …