حکم زندیق

زندیق کسی است که اظهار اسلام کرده و کفر را در باطن پنهان می کند. و این بزرگ ترین انواع نفاق است. بنابراین زندیق مصداق محارب با الله و رسولش می باشد. و محاربه ی زندیق با اسلام به وسیله ی زبانش بزرگ تر از محاربه ی قطاع الطریق با دست و سلاحش می باشد. چرا که فتنه ی قطاع الطریق متوجه اموال و جان افراد است و فتنه زندیق متوجه قلوب و ایمان می باشد.
اگر زندیق قبل از دستگیر شدن توبه کند، توبه اش پذیرفته می شود و خونش محفوظ می ماند اما بعد از دستگیر شدن، توبه اش پذیرفته نمی شود. بلکه بر مبنای حد و بدون استتابه کشته می شود. مگر اینکه صدق و راستی توبه اش و حُسن استواری او در توبه اش را بدانیم.
۱- خداوند متعال می فرماید: «وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ» (اعراف: ۱۵۳) «و کسانی که مرتکب کارهای بد شدند، سپس بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، همانا پروردگار تو پس از آن، مسلّماً آمرزنده مهربان است».
۲- خداوند متعال می فرماید: «وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَاماً * یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَاناً * إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً» (فرقان: ۶۸-۷۰) «و کسانی که با الله معبود دیگری را نمی‌خوانند و نفسی را که الله (کشتنش را) حرام کرده است، جز به حق نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هرکس چنین کند، مجازات گناه (خود) را خواهد دید. عذاب او در روز قیامت مضاعف می‌گردد و با خواری (و ذلت) در آن جاودان خواهد ماند. مگر کسی‌ که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پس اینانند که الله بدی‌های شان را به نیکی‌ها مبدل می‌کند و الله آمرزنده مهربان است».
۳- خداوند متعال می فرماید: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً * إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللهِ وَأَخْلَصُواْ دِینَهُمْ لِلّهِ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْراً عَظِیماً» (نساء: ۱۴۵- ۱۴۶) «همانا منافقان در پایین‌ترین طبقه (= درکات) آتش (جهنم) هستند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت. مگر آنان که توبه کردند و جبران و اصلاح نمودند و به الله تمسک جستند و دین خود را برای الله خالص گرداندند، پس اینان با مؤمنان خواهند بود و الله به زودی مؤمنان را پاداش بزرگی خواهد داد».

۲- حد اهل بغی
باغیان: کسانی هستند که از قدرت و نیرویی برخوردارند و با تاویلی محتمل علیه حاکم خروج می کنند تا وی را خلع کرده یا با او مخالفت کنند و در پی اختلاف هستند.

صفت باغیان
هر گروهی از حقوقی که بر عهده ی اوست، خوداری کند یا اینکه از امام مسلمانان جدا شوند، یا اینکه اطاعت از وی را رها کنند، مصداق باغیان ظالم می باشند. و باغیان مسلمان بوده و کافر نیستند.

برخورد با باغیان
۱- چون باغیان بر علیه حاکم خروج کردند، لازم است حاکم و امام مسلمانان با آنها مکاتبه کند و از آنان دلیل مخالفت و نارضایتی شان را جویا شود. پس چون حقی را یادآور شدند که بدان ظلم شده بود، به آن رسیدگی کند؛ اگر ادعای شبهه ای کردند، آن را برطرف کند؛ پس از این اگر از رفتار خود در برابر حاکم صرف نظر کردند که خوب، وگرنه به پند و اندرز آنها روی آورده و آنها را به جنگ تهدید کند و اگر به نوع عملکرد خود در برابر حاکم اصرار داشتند، با آنها بجنگد. و بر رعیت واجب است که حاکم را جهت دفع شر و شرارت آنها یاری کنند و فتنه ی آنها را خاموش کنند.
۲- چون حاکم با آنها وارد جنگ شود، از ابزار جنگی کشتار جمعی که همگی آنها را نابود می کند مانند بمب های مخرب استفاده نمی کند. و نیز کشتن فرزندان و آنان که از جنگ فرار می کنند و زخمی های شان و نیز کسانی که جنگ را ترک می کنند، جایز نیست.
و هریک از آنها که اسیر می شود، زندانی می شود تا اینکه آتش فتنه خاموش شود و اموال شان به غنیمت گرفته نمی شود و فرزندان شان اسیر نمی شوند.
۳- پس از پایان یافتن جنگ و خاموش شدن آتش فتنه، اموالی از آنها که در حال جنگ تلف شده، هدر خواهد بود. و هریک از آنها که کشته شده، چیزی به او تعلق نمی گیرد و آنها نیز ضامن اموال و جان هایی که در حال جنگ تلف شده، نمی باشند.

رفتار واجب به هنگام جنگ دو گروه
چون دو گروه از روی تعصب یا برای به دست آوردن ریاست با یکدیگر درگیر شوند، هر دو ظالم اند و هریک از آنها ضامن چیزی است که از دیگری تلف کرده است. و برقراری صلح و اصلاح عادلانه میان آنها و برخورد لازم با گروهی که اصرار بر تجاوز دارد تا اینکه از تجاوزش دست بکشد، واجب است.
۱- خداوند متعال می فرماید: «َإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» (حجرات: ۹) «و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر به جنگ بر خاستند، میان‌شان آشتی برقرار کنید، پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با گروه متجاوز بجنگید تا به فرمان الله بازگردد، پس اگر بازگشت، میان آنها به عدالت صلح برقرار کنید و عدالت پیشه کنید، بی‌گمان الله عادلان را دوست می‌دارد».
۲- از عرفجه روایت است که می گوید: از رسول خدا شنیدم که فرمودند: «هرکس در حالی نزد شما آمد که تمام امورتان در اختیار یک نفر بود و قصد تفرقه و اختلاف میان شما داشت، او را بکشید».  

خروج علیه امام مسلمانان (حاکم اسلامی)
۱- تعیین امامی برای مسلمانان و حاکم اسلامی از بزرگ ترین واجبات دین است. چنان که نافرمانی او و خروج علیه او هرچند ظالم باشد حرام است. و این مادامی است که مرتکب کفری آشکار نشده باشد که در مورد آن دلیل و برهانی از سوی خداوند نزد ما وجود دارد. یکسان است که امامت وی به اجماع مسلمانان ثابت شده باشد یا توسط امامی که قبل از او بوده تعین شده باشد یا با اجتهاد اهل حل و عقد یا اینکه با چیره شدن وی باشد، چنان که مردم از وی اطاعت کنند و او را به عنوان امام و حاکم اسلامی بپذیرند.
و به دلیل فسقش عزل نمی شود مادامی که مرتکب کفر آشکاری نشده باشد که برای آن از سوی خداوند دلیل و برهانی داریم.
۲- کسانی که از اطاعت امام خارج شده اند یا جزء قطاع الطریق هستند یا اینکه باغی و یا خوارج می باشند. و خوارج کسانی هستند که مرتکبین گناهان کبیره را کافر می دانند و خون مسلمانان و اموال شان را حلال می شمارند. خوارج فاسقانی هستند که ابتدا به جنگ با آنها جایز است.
این سه گروه قطاع الطریق، باغیان و خوارج از اطاعت امام خارج شده اند و هریک از آنها که بمیرد، حکم وی حکم گنهکاران موحد می باشد.
۱- خداوند متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً» (نساء: ۵۹) «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از الله اطاعت کنید و از پیامبر اطاعت کنید و از صاحبان امرتان؛ و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجام‌تر است».
۲- خداوند متعال می فرماید: «وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً» (نساء: ۱۱۵) «و هرکس پس از آنکه هدایت (و راه حق) برایش روشن شد، با پیامبر مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، ما او را به آنچه پیروی کرده واگذاریم و او را به جهنم در افکنیم و بد جایگاهی است».

آنچه بر حاکم اسلامی واجب است:
۱- واجب است که امام و حاکم مسلمانان مرد باشد نه زن؛ قومی که عهده دار امورشان زنی باشد، رستگار نمی شوند.
از وظایف امام این است که از سرزمین های اسلامی در برابر هرگونه تجاوزی حمایت کند، دین را حفظ نماید، احکام الهی را اجرا کند، حدود را اقامه کند، از مرزها حفاظت کند، زکات را جمع آوری کند، عادلانه قضاوت کند، با دشمنان جهاد کند، به سوی خداوند دعوت کند و اسلام را نشر دهد.
۲- بر امام واجب است که رعیتش را نصیحت کند و بر آنان سخت نگیرد و در سایر احوال شان با مهربانی و دلسوزی با آنها برخورد کند.
۱- خداوند متعال می فرماید: «یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ» (ص: ۲۶) «ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه  (= فرمانروا) قرار دادیم، پس به حق در میان مردم داوری کن و از هوای (نفس) پیروی نکن که تو را از راه الله گمراه می‌کند، بی‌گمان کسانی که از راه الله گمراه می‌شوند، به خاطر آنکه روز حساب را فراموش کردند، عذاب شدیدی (در پیش) دارند».

۲- از معقل بن یسار روایت است که از رسول خدا شنیدم فرمودند: «هیچ بنده ای نیست که خداوند متعال مسئولیت رعیتی را در اختیار او قرار دهد و در حالی بمیرد که در حق آنان خیانت کرده است مگر اینکه خداوند متعال بهشت را بر او حرام می کند».  

آنچه بر امت در قبال حاکم واجب است:
بر امت واجب است در آنچه معصیت و نافرمانی الله متعال نیست، از حاکم اطاعت کنند.
۱- خداوند متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً» (نساء: ۵۹) «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از الله اطاعت کنید و از پیامبر اطاعت کنید و از صاحبان امرتان؛ و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجام‌تر است».
۲- از ابن عمر از رسول خدا روایت است که فرمودند: «بر هر مسلمانی شنیدن و اطاعت کردن در آنچه دوست دارد و آنچه دوست ندارد، واجب است مگر زمانی که به معصیت و نافرمانی (خداوند) امر شود. پس اگر به معصیت و نافرمانی (خداوند) امر شد، نه می شنود و نه اطاعت می کند».  

توبه ی کسی که جرمی مرتکب شده که موجب حد است:
هرکس جرمی مرتکب شود که موجب حد است، اما پس از دستگیر شدن توبه کند، این توبه حد را ساقط نمی کند. اما اگر این توبه قبل از دستگیر شدن وی باشد، توبه اش پذیرفته شده و حد از وی ساقط می شود. و این رحمتی از سوی خداوند جهانیان است که مجازات را از گنهکارانی که توبه می کنند، برداشته است.
۱- خداوند متعال می فرماید: «إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَاداً أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ * إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (مائده: ۳۳-۳۴) «سزای کسانی که با الله و پیامبرش می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، فقط این است که کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست (راست) و پای (چپ) آنها بعکس یکدیگر بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند، این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت عذاب بزرگی خواهند داشت. مگر کسانی که پیش از آنکه بر آنان دست یابید، توبه کنند، پس بدانید که همانا الله آمرزنده‌ی مهربان است».
۲- خداوند متعال می فرماید: «وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ» (اعراف: ۱۵۳) «و کسانی که مرتکب کارهای بد شدند، سپس بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، همانا پروردگار تو پس از آن، مسلّماً آمرزنده مهربان است».

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …