جشن میلاد پیامبر ﷺ را از کجا آورده‌اید؟ «قسمت دوم»

 اما کسانی که این عید را جایز می‌دانند، می‌گویند که این بدعت حسنه است و بدعت حسنه در اسلام مشروعیت دارد و دو حدیث را ذکر می‌کنند که به یاری الله، شرح آن دو حدیث را نیز بیان می‌کنیم.

۱- اولین دلیل آنها این قول پیامبر ﷺ است:
«مَنْ سَنَّ فِی الْإِسْلَامِ سُنَّهً حَسَنَهً، فَعُمِلَ بِهَا بَعْدَهُ، کُتِبَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهَا».
«کسی‌ که در اسلام روش و طریقه‌ی نیکویی را اساس گذارد، برای اوست مزد آن و مزد کسی که بعد از او آن کار را انجام دهد» [صحیح مسلم/۱۰۱۷].
متاسفانه کسانی که این حدیث رو بیان می‌کنند، اول و آخر حدیث رو قیچی می‌کنند. اصل حدیث این است:
از ابوعمرو جریر بن عبدالله رضی الله عنه روایت شده است که گفت:
«یک بار، اول روز بود و ما، در خدمت پیامبر ﷺ بودیم که گروهی نیمه برهنه که لباس پشمین یا پارچه‌ای راه راهی ـ که آن را از وسط سوراخ کرده و از سر، پوشیده بودند ـ به تن و شمشیرهایی آویزان بر گردن داشتند و بیشتر ـ بلکه همه‌ی ـ آنها، از قبیله‌ی مضر بودند، به نزد ایشان آمدند؛ چهره‌ی پیامبر ﷺ از دیدن فقر آنها تغییر کرد و به منزل رفت و سپس برگشت و به بلال فرمان داد که اذان (ظهر) و اقامه بگوید. سپس نماز خواند و خطبه‌ای ایراد کردند و این آیه را خواندند:
﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَه…﴾ [النساء: ۱].
سپس آیه‌ای دیگر را که در اواخر سوره‌ی حشر است، قرائت کردند:
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ﴾ [الحشر: ۱۸].

«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا بترسید و هر کس باید بنگرد که چه چیزی را برای فردا (قیامت) پیشاپیش فرستاده است.»
سپس فرمودند: «هر کس باید از دینار و درهم و لباش و پیمانه‌ی گندم و خرمایش صدقه دهد».
حتی فرمودند: «اگرچه نصف خرمایی باشد».
بعد مردی از انصار، کیسه‌ای آورد که دستش (از سنگینی آن) توانایی حمل آن را نداشت، سپس مردم به دنبال او آمدند و دو توده طعام و لباس جمع شد، چنان که صورت پیامبر ﷺ را دیدم که از شادی می‌درخشید و فرمودند:
«مَنْ سَنَّ فِی الْإِسْلَامِ سُنَّهً حَسَنَهً، فَعُمِلَ بِهَا بَعْدَهُ، کُتِبَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهَ…»
«هر کس در اسلام روشی نیکو بگذارد، پاداش آن و پاداش هر کس که بعد از او به آن سنت عمل کند، برای اوست، بدون اینکه پاداش انجام دهندگان آن، ناقص و کم گردد و هر کس در اسلام، سنت بدی را معمول سازد و بنیان گذارد، گناه آن و گناه عمل کنندگان به آن، بر اوست، بدون اینکه ذره‌ای از گناهان آنها کم شود‌».
در این حدیث منظور کسی است که سنتی را احیاء کند، زیرا پیامبر ﷺ این مقوله را « مَنْ سَنَّ فِی الْإِسْلَامِ سُنَّهً حَسَنَهً» وقتی بیان کرد که خواستار جمع صدقه بود و کسی آنرا شروع نکرده بود، و سپس پیامبر ﷺ آنرا گفت و یکی از اصحاب پیامبر ﷺ صدقه‌ای را آورد و جلو پیامبر ﷺ گذاشت، و سایر اصحاب وقتی که آنرا دیدند آنها نیز صدقه دادند تا اینکه انبوهی از صدقات جمع شد و پیامبر ﷺ را خوشحال کرد، پس منظور احیاء سنت پیامبر ﷺ است نه اینکه بنیانگذار بدعتی باشد که اصل و اساسش در شریعت موجود نیست.

۲-دومین دلیل که بیان می‌کنند، قول امام عمر رضی الله عنه در مورد جماعت خواندن نماز تراویح است:
عمر رضی الله عنه گفت:
«نِعْمَ البِدْعَهُ هَذِهِ».
«این بدعت خوبی است» .
منظور امام عمر از این بدعت، از لحاظ لغوی بود و نه بدعت شرعی و بدعت در دین، زیرا عمر رضی الله عنه وقتی این مقوله را گفت که شب رمضان بود و اصحاب نماز تراویح را بصورت فرادی و یا گروه گروه و متفرقه می‌خواندند، پس عمر رضی الله عنه آنها را با یک امام جمع آوری کرد و فقط یک نماز تراویح بر پا می‌شد که تا این زمان این مسئله در شبهای رمضان شایع است.
در واقع پیامبر ﷺ هنگامی که نماز تراویح را شروع کرد بصورت انفرادی بود، ولی کم کم اصحاب به او اقتدا کردند تا اینکه جماعت بزرگی تشکیل شد، سپس پیامبر ﷺ بخاطر اینکه نماز تراویح بر امتش فرض نشود آنرا بصورت جماعت ترک کرد و دوباره خودش آن نماز را می‌خواند، بنابراین عمر رضی الله عنه این اصل را هنگام خلافتش برگرداند و احیاء کرد، زیرا دیگر وحی قطع شده بود و نمی‌شد که نماز تراویح فرض شود، پس مردم را بر یک امام جمع آوری کرد و گفت: «نِعْمَ البِدْعَهُ هَذِهِ»، که منظور از بدعت از لحاظ کلمه بود و نه بدعت در دین.

ملاحظه کردید که این دو فعل هر دو اصلی در دین داشته‌اند ، هم صدقه دادن در حدیث اول و هم جماعت خواندن تراویح، ولی شمایی که می‌گویی عید میلاد پیامبر ﷺ بدعت حسنه است، به ما بگو اصل این عید در کجای شرع قرار دارد؟

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …