بررسی علمی در أحادیث مهدی (۱)

اَلحَمدُلِلّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا و ماکُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أن هَدانَا اللهُ.   أمّا بعد، عقاید و أعمال و أصول و فروع دین إلهی باید مطابق مدارکی باشد از نقل (قرآن یا سنّت قطعی پیامبر) یا عقل سلیم. یعنی به أخبار مشکوکه و أحادیث فرقه‌ای که نشانه‌های جعل و غرض­ورزی در آن هوید است، نمی‌توان اعتماد کرد و یا أحادیثی که به نفع جاعلان آن باشد، نباید استناد نمود.

دین إلهی که یقیناً یک طریق و یک مسلک بوده در زمان ما تبدیل به صدها مذهب شده و مدّعیانِ مذهبیِ هریک برای إدّعا‌های خود هزاران حدیث و فلسفه بافی‌های گوناگون و مدارکی که فقط خودشان می‌پسندند، آورده و برای هر عقیده‌ای صدها مدرک و خبر تراشیده‌اند چنانکه اگر خبر واحدی بوده اکنون متواتر به نظر می‌رسد!! و برای مدّعیان دکّانی پرمنفعت گردیده است.

با اینکه کتاب إلهی به نصّ صریح فرموده: ﴿وَلَا تَکُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ٣١ مِنَ ٱلَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمۡ وَکَانُواْ شِیَعٗاۖ کُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَیۡهِمۡ فَرِحُونَ ٣٢﴾ [الرّوم: ۳۱-۳۲]. «از مشرکان مباشید همانان که دین خود را فرقه فرقه ساخته و شیعه شیعه شده که هر گروه بدانچه دارند دلخوش‌اند». و حضرت علی  علیه السلام نیز در مذمّت اختلاف علماء در فتوی و اظهار نظر، فرموده: «تَرِدُ عَلی أحَدِهِمُ القَضِیَّهُ فی حُکمٍ مِنَ الأحکامِ فَیَحکُمُ فیها بِرَأیهِ، ثُمَّ تَرِدُ تِلکَ القَضیّهُ بِعَینها عَلی غَیرِهِ فَیَحکُمُ فِیها بِخِلافِ قَولِهِ!!…. و إلهُهُم واحدٌ و نبیّهم واحدٌ وکِتابُهم واحدٌ! أفأمَرَهُمُ اللهُ سُبحانهُ بِالإختلافِ فَأطاعوهُ أم نَهاهُم عنهُ فَعَصَوهُ؟! أم أنزَلَ اللهُ سُبحانهُ دیناً ناقِصاً فَاستعانَ بهم علی إتمامهِ أم کانوا شُرَکاء لَهُ فَلَهُم أن یَقُولوا وعَلَیهِ أن یَرضی؟!! أم أنزَلَ الله سُبحانَهُ دیناً تامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ عَن تبلیغهِ وأدائِهِ؟! وَاللهُ سبحانهُ یَقولُ: ﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَٰبِ مِن شَیۡءٖ﴾ [الأنعام: ۳۸]. وفیه ﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ تِبۡیَٰنٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ﴾ [النّحل: ۸۹]. و ذَکَرَ أنّ الکِتاب یُصَدِّقُ بعضهُ بَعضاً وأنَّه لااختِلافَ فیهِ فقال سُبحانه: ﴿وَلَوۡ کَانَ مِنۡ عِندِ غَیۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ ٱخۡتِلَٰفٗا کَثِیرٗا﴾ [النساء: ۸۲]….». «مسأله‌ای در یکی از أحکام بر یکی از ایشان [= علما و قضات] عرضه می‌شود و او به رأی خویش درباره آن حُکم می‌کند سپس همان مسأله بر دیگری عرضه می‌شود و او برخلاف فرد نخستین حُکم می‌کند!!… درحالی­که معبودشان یکی و پیامبرشان یکی و کتاب آسمانی ایشان یکی است! پس آیا خداوند سبحان ایشان را به اختلاف و گوناگونی فرمان داده و آنان فرمانش را گردن نهاره‌اند یا اینکه ایشان را منع و نهی فرموده و ایشان سرپیچی کرده‌اند؟! یا اینکه پروردگار پاک دینی ناقض فرو فرستاده و بر تکمیل آن از ایشان یاوری خواسته یا اینکه ایشان شریک خدا بوده‌اند که حق دارند [رأی خویش] بگویند و بر خداست که بپذیرد؟!! یا اینکه خداوند سبحانه دینی تامّ و کامل فرستاده امّا پیامبر  صلی الله علیه و سلم در تبلیغ و أدای آن قصور ورزیده است؟! با اینکه خداوند سبحان می‌فرماید: «در این کتاب هیچ چیز را فروگذار نکرده‌ایم» [الأنعام: ۳۸]. و فرموده: این کتاب را برتو نازل کردیم که بیان است برای هرچیز [از امور دینی]» [النّحل: ۸۹]. و یاد آور شده که بخشی از قرآن بخشی دیگر را تصدیق می‌کند (آیات قرآن کریم یکدیگررا تأیید و تبیین می‌کنند) و هیچ اختلاف و ناسازگاری در آن نیست زیرا فرموده: «اگر [قرآن] از نزد غیرخدا می‌بود هرآینه در آن اختلاف بسیار می‌یافتند» [النّساء۸۲]». [نهج البلاغه: خطبه ۱۸] و نیز فرموده: «إنّهُ سَیأتی علیکم مِن بعدی زمانٌ لَیس فیه شئٌ أخفی مِنَ الحقِ ولاأظهر مِن الباطل، ولا أکثَرَ مِن الکذبِ علی الله ورسولهِ، ولیس عند أهل ذلک الزّمانِ سِلعَهٌ أبوَرَ مِن الکتاب إذا تُلِیَ حَقَّ تلاوته، ولا أنفَقَ مِنه إذا حُرِّفَ عَن مواضعهِ…. فَاجتمَعَ القَومُ علی الفُرقَه وافتَرَقُوا عَلَی الجماعهِ کَأنّهم أئِمَّهُ الکِتابِ ولَیسَ الکتاب إمامَهُم …. أیُّهَا النّاسُ إنَّهُ مَنِ استَنصَحَ اللهُ وُفِّقَ، ومَنِ اتَّخَذَ قولَهُ دلیلاً هُدِی لِلّتی هِیَ أقومُ…». «به زودی پس از من زمانی فرا رسد که چیزی از حقّ و حقیقت پنهان‌تر و آشکارتر از باطل و فراوان‌تر از دروغ بر خدا و پیامبرش نخواهد بود! و نزد مردم آن زمانه چنانچه کتاب [خدا] به حق و درستی تلاوت [و تفسیر] شود، کالایی از آن بی‌رونق‌تر نخواهد بود و چنانچه [مطالب کتاب] از موضع و معنای أصلی و حقیقی تحریف و دیگرگونه شود، کالایی پرخریدار‌تر از آن نخواهد بود!! [گویی] مردم بر تفرقه توافق نموده و از اجتماع و پیوند پراکندگی گزیده‌اند!! گویی ایشان پیشوایان و رهبران کتاب [خدا]یند و [قرآن] پیشوایشان نیست ….. ای مردم هر که از خدا نصیحت و توصیه خواهد توفیق یابد و هرکه قول پروردگار را دلیل و رهنمای خویش گیرد به استوارترین راه هدایت یابد…»([۱]). [نهج البلاغه: خطبه ۱۴۷].

[۱]– اشاره است به آیه ۹ سوره مبارکه إسراء.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …