برای توضیح بیشتر مسئله ی(تبعیّت از سنّت) می توانید مثال هایی ارائه نمایید؟

مثال ها در این زمینه بسیارند:

۱- الله  می فرماید: {والسَّارِق والسَّارِقه فَاقطَعُوا أَیدیَهُمَا}: (دستان زن و مرد دزد را ببُرید) . کلمه ی «سارق» در این آیه مطلق است. بریده شدن دست هم مطلق است، ولی سنت آن را توضیح می دهد. در تعریفِ سنت، سارق کسی است که یک چهارم دینار به بالا سرقت نماید. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «لا تُقطَعُ یدُ السَّارِق إلا فی رُبعِ دینارٍ فصاعِداً»: (در دزد فقط در یک چهارم دینار به بالا بریده می شود) . اما قطعِ دست، از مچِ دست راست صورت می گیرد. چنان که در حدیث آمده است و یاران رسولص هم آن را ثابت دانسته اند.

۲- فرموده ی الهی:{الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ}: (کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده‌اند، آنان راست ایمنى و ایشان راه‌یافتگانند) . عموم آیه دربرگیر تمام ظالمان است؛ هر چند هم کم سن و سال باشند. لذا فهم این آیه بر صحابه سخت آمد و از رسولص پرسیدند: ای رسول الله کدام یک از ما ایمانش را به ظلم آلوده نمی کند؟ ایشان فرمودند: «إنَّه لیس بذاکَ ألا تَسمَعونَ إلی قولِ لُقمانَ: *إنَّ الشِّرک لَظُلمٌ عَظیم»: (منظور این که نیست( که شما فهمیدید) آیا این سخن لقمان را نشنیده اید: براستی ظلم شرکی بسیار بزرگ است) .

۳- آیه ی: {حُرِّمَت عَلَیکُم المَیتَهَ والدَّمَ…}: (مردار و خون بر شما حرام شده است) . عموم آیه دلالت بر حرام بودن تمام مردارها و خون ها دارد. سنتِ قولی توضیح داده و بیان می دارد که: ملخ و ماهیِ خودمرده، حلال است. و از میان خون ها، جگر و سپرز حلال می باشد. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: « أُحِلّتْ لَنَا مَیْتَتَانِ وَدَمَانِ، فأمّا المَیْتَتَانِ: فالجَرَادُ والحُوتُ، وأمّا الدَّمَانِ: فالکَبِدُ والطحَالُ »: (دو نوع مردار و دو نوع خون برای ما حلال شده اند؛ دو مردار عبارتند از: ملخ و ماهی، و دو نوع خون جگر و سپرز است) .

۴-الله متعال می فرماید: { قُل لَّا أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَن یَکُونَ مَیْتَهً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ}: (بگو: «در آن چه به من وحى شده است، بر خورنده‌اى که آن را مى‌خورد هیچ حرامى نمى‌یابم، مگر آن که مردار یا خون جاری یا گوشت خوک باشد که این ها همه پلیدند. یا از روى نافرمانى، نام غیر الله بر آن برده شده باشد) .

  سنت پیامبرص آمد و بقیه ی موارد که در آیه بدان اشاره نشده است را، ذکر نمود. مثلاً ایشان از خوردن این حیوانات نهی نمودند: «عَن کُلِّ ذِی نابٍ مِنَ السِّباعِ و کُلِّ ذِی مِخلَبٍ مِنَ الطَّیرِ حَرامٌ»: (از هر نوع حیوان درنده ی نیش دار و هر نوع پرنده ی چنگال دار و پنجه دار) . یا می فرمایند: « أنَّ الله ورَسُولَهُ یَنْهَیَانِکُمْ عَنْ لُحُومِ الْحُمُرِ الأهْلِیّهِ، فإنها رِجْسٌ»: (به راستی که الله و پیامبرش شما را از خوردن گوشت الاغ منع می کنند، زیرا نجس است) .

  حال اگر در مثال ها ی پیش، فقط به قرآن اکتفا کنیم و به سنت توجه نداشته باشیم، باید هر دزدی دستش به صورت کامل قطع می شد. هر چند آن شئِ سرقت شده ناچیز و بی ارزش باشد. و نیز هر نوع ظلمی مانعِ در امان بودن صاحبش در روز قیامت می شد و ایمان و هدایت را از وی نفی می نمود. ماهی و ملخ، جگر و سپرز را حرام دانسته و از خوردنش منع می شدیم و خوردن درندگان نیش دار و هر پرنده ی چنگ دار و پنجه دار و الاغ را حلال می دانستیم؛ و این مسئله بسیار واضح و روشن است.

  اهمیت سنت از آنجا هویدا و روشن است که، بیان گر احکامِ تفصیلی و روش ادای نمازهای پنج گانه، رمضان، پرداخت انواع زکات ها، ادای حج و شناختن شعائر دینی است. تمام این موارد واجباتی است که از قرآن کریم ثابت است؛ اما به صورت مجمل و کلّی آمده است. لیکن سنت نبوی آن را واضح نموده و به صورت کامل و کافی و مفصّل بیان می دارد. اگر خواسته باشیم سنت را ترک کنیم و به آن عمل نکنیم، کیفیت و چگونگی ادای عبادات که ارکان و پایه های اساسی اسلام است، ناشناخته می ماند.

مقاله پیشنهادی

فضیلت قرائت قرآن

الله متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَتۡلُونَ کِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰهَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَهٗ …