با توجه به کتب اهل سنت آیا آیه ی ابلاغ در غدیر و در حق علی نازل شده است؟(۱)

نویسنده: مجاهد دین

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله و صلاه و السلام علی رسول الله و علی اله و صحبه و من والاه

اگر دروغ های مدعیان تشیع را رتبه بندی کنیم بدون شک دروغ درباره ی نازل شدن آیه ی ابلاغ در شان علی رضی الله عنه و ربط دادن آن به ولایت جزو ناب ترین و اصلی ترین دروغ های آنان میباشد و برای اثبات این ادعا نیز از هیچ تزویر و دروغ و فریبی نیز چشم پوشی نمیکنند.

ما بار ها و بارها از آنان درخواست یک آیه ی واضح و صریح درباره ی ولایت امامان ۱۲ گانه شان کرده ایم تا به هر حال اهل سنت هیچ، حد اقل جلوی تفرقه و دسته دسته شدن خود شیعیان را بگیرد و هرکدام به یک تعداد امام  مثل سه امامی و پنج امامی و هفت امامی و دوازده امامی منتسب نشوند.

شیعیان برای فرار از این تنگناها دو جواب ارائه کرده اند. یک عده صراحتا معتقد به تحریف قران شدند و گفتند که ایاتی که مربوط به ولایت بودند و نام علی نیز در آنها بوده است از قران حذف شده و صحابه قران را تحریف کردند. این دسته از شیعیان تقیه نکرده و صراحتا اعلام عقیده کرده اند. برای مثال:

أبو الحسن على بن ابراهیم الهاشمی القمى میگوید: فالقرآن منه ناسخ، ومنه منسوخ، ومنه محکم، ومنه متشابه، ومنه عام، ومنه خاص، ومنه تقدیم، ومنه تأخیر، ومنه منقطع، ومنه معطوف، ومنه حرف مکان حرف، ومنه على خلاف ما انزل

الله… واما ما هو محرف منه فهو قوله ” لکن الله یشهد بما انزل الیک فی على انزله بعلمه والملائکه یشهدون  ” وقوله ” یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی على فان لم تفعل فما بلغت رسالته وقوله ” ان الذین کفروا وظلموا آل محمد حقهم لم یکن الله لیغفر لهم  ” وقوله ” وسیعلم الذین ظلموا آل محمد حقهم ای منقلب ینقلبون  ” وقوله ” ولو ترى الذین ظلموا آل محمد حقهم فی غمرات الموت ” ومثله کثیر نذکره فی مواضعه. تفسیر القمی ص۳۷-۴۶  المؤلف: لابی الحسن على بن ابراهیم القمی (ره) المصحح: السید طیب الجزائری الناشر: مؤسسه دار الکتاب للطباعه والنشر قم ، الطبعه: الثالثه / شهر صفر عام ۱۴۰۴

علی قمی صاحب تفسیر مشهور و از کبار علمای شیعه میگوید: قران ناسخ و منسوخ دارد بعضی از أن محکم بعضی متشابه بعضی عام است و بعضی خاص و بعضی تقدیم و بعضی تاخیر و بعضی منقطع است و بعضی معطوف و بعضی هم تحریف یک کلمه و بعضی از ان کلا خلاف انچه که خدا نازل کرده است میباشد…( بعد در ادامه  برای هر کدام از اینها مثال هایی میزند تا میرسد به ترحیف قران!!!) اما انچه که تحریف شده است آن قول خداوند است که میفرماید« لکن الله یشهد بما انزل الیک فی على انزله بعلمه والملائکه یشهدون۱۶۶ نساء » و همچنین قول خداوند که میفرماید« یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی على فان لم تفعل فما بلغت رسالته ۷۰ مائده» و قول دیگر خداوند که تحریف شده است« ان الذین کفروا وظلموا آل محمد حقهم لم یکن الله لیغفر لهم۱۶۷ نساء» و باز قول خداوند « وسیعلم الذین ظلموا آل محمد حقهم ای منقلب ینقلبون  ۲۲۷ شعرا» و قول او« ولو ترى الذین ظلموا آل محمد حقهم فی غمرات الموت ۹۳ انعام»” و مثل اینها بسیار زیاد است و در مواضع دیگر کتاب بیان شده است.

همانطور که میبینیم قمی معتقد است که نام علی مخصوصا در آیه ی ابلاغ حذف شده و قران تحریف شده است.

دسته ی دوم شیعیان میگویند که قرار نیست هر چیزی در قران باشد بلکه حدیث هم وجود دارد و بسیاری از احکام و اداب در قران وجود ندارد بلکه در روایات امده اند و ولایت علی هم در روایات امده است.

در جواب این دسته از تشیع گفته میشود که مگر نمیگویید که ولایت از اصول دین است و پذیرش آن شرط قبولی عبادات و نپذیرفتن ان شبیه آب بازی کردن به جای وضو گرفتن است و نمازی که از غیر طریق ولایت رسیده باشد، نماز نیست فقط خم و راست شدن است و روزه‌ای که از غیر طریق ولایت رسیده باشد، روزه نیست فقط گرسنگی و تشنگی کشیدن است و مگر نمیگویید که نپذیرفتنش سبب دخول در جهنم میشود؟؟

برای نمونه:

ایت الله العظمی(!) ناصر مکارم شیرازی میگوید:

فالإمامه فی نظر طائفه الشیعه واتباع مذهب أهل البیت – علیه السلام – من أصول الدین والأسس العقائدیه، بینما تعتبر فی نظر طائفه أهل السنه من فروع الدین والأحکام العملیه. نفحات القرآن: ۹/۱۰

یعنی: امامت در نظر طائفه ی شیعه و پیروان مذهب اهل بیت علیه السلام از اصول دین و اساس اعتقادی میباشد در حالی که از نظر اهل سنت از فروع دین و احکام عملیه میباشد.

و سپس توضیحاتی میدهد و میگوید: لهذا یعتبر الإیمان بالإمامه جزءاً من اصول الدین لا من فروع الدین.نفحات القران ص۱۲

یعنی:  ایمان به امامت جزئی از اصول دین است و از فروع دین نیست.

سید علی الحسینی المیلانی میگوید: واما ان الإمامه من أصول الدیانات والعقائد ام هی من الفروع ؟ فالحق: انها من الأصول کالنبوه. الإمامه فی أهم الکتب الکلامیه: ص۴۳

یعنی: اما اگر گفته شود امامت از اصول دیانات و عقاید است یا از فروع دین؟ پس ىرست این است که امامت از اصول دین است مانند نبوت!!!

و به خاطر این انحرافات بسیار شدید شیعیان با باقی مسلمانان در معنا و جایگاه امامت باعث شده است که دیگر مسلمانان را تکفیر کرده و هرکس شیعه ی دوازده امامی نباشد را کافر دانسته اند و خونش را حلال دانسته و مانند یهود و نصاری  خالدا فی النار میباشند.برای اینکه منکر امامت نزد شیعه مانند منکر نبوت است. در واقع اگر کسی شهادتین را بگوید و نماز زکات روزه حج انجام بدهد ولی معتقد به امامت نباشد کافر است.

برای مثال شیخ مفیدشان اجماع امامیه را برای ما نقل میکند و میگوید: واتفقت الإمامیه على أن من أنکر إمامه أحد الأئمه وجحد ما أوجبه الله تعالى من فرض الطاعه فهو کافر ضال مستحق للخلود فی النار. أوائل المقالات- الشیخ المفید ص ۴۴.

یعنی: امامیه اتفاق دارند بر اینکه کسی که امامت احدی از ائمه را انکار کند و انکار کند انچه که خدا از فرض اطاعت بر او واجب کرده است پس او کافر است گمراه است مستحق جاودانه شدن در آتش است!!!

شیخ مفید ایمان اجمالی به امامت را کافی ندانسته بلکه اگر شخصی یکی از امامان انها را هم قبول نداشته باشد کافر و خالدا فی النار میداند. و از این نظر نه تنها اهل سنت نزد انها کافر هستند بلکه دیگر شیعیان غیر دوازده امامی نیر کافر هستند.

نصیر الدین الطوسی از استوانه های فکری شیعه میگوید: إن الإمامیه قد تفردوا بأن دخول الجنه والنجاه لا یکون إلا بعد ولایه آل محمد علیهم السلام واعتقاد إمامتهم. نور البراهین – السید نعمه الله الجزائری – ج ١ – الصفحه ۶۴

یعنی:امامیه تنها فرقه ای است که داخل شدن در بهشت و نجات یافتن را برای کسی نمیداند مگر بعد از ولایت ال محمد و اعتقاد به امامت انها.

ای شیعیان مگر نمیگویید که ولایت از ارکان اسلام و اصول دین است و انطور که به ولایت  تاکید شده است به هیچ چیز دیگری تاکید نشده است؟ پس این تاکید های فراوان و تهدید های فراوان در کجای قران امده است؟ چطور من به ولایتی که در قران نیامده است و از اصول دین هم میباشد ایمان بیاورم؟

ثقه الاسلامتان کلینی در کافی شریفتان روایاتی درباره ی ارکان اسلامتان آورده است ما اینجا دو روایت را از باب دعائم الاسلام ذکر میکنیم:

علی بن ابراهیم،عن أبیه وعبد الله بن الصلت جمیعا، عن حماد بن عیسى، عن حریز بن عبد الله، عن زراره، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: بنی الاسلام على خمسه أشیاء: على الصلاه والزکاه والحج والصوم والولایه، قال زراره: فقلت: وأی شئ من ذلک أفضل؟ فقال: الولایه أفضل. الکافی للشیخ الکلینی، ج۲، ص۱۸

زراره از ابی جعفر روایت میکند که او گفت اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، روزه ماه رمضان، حج، ولایت. زراره گفت: به او گفتم که کدام یک از اینها افضل تر است؟ گفت ولایت از همه افضل تر است.

مقاله پیشنهادی

شبهه مخالفان حدیث و آیه «در کتاب هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم»

یکی دیگر از شبه‌هایی که مطرح می‌کنند فهم آن‌ها از فرموده‌‌ی خداوند و این آیه …