باب الآیات المُأوَّلَهِ بقیام القائم (۱۷)

بنابراین می‌پرسیم اگر فعل «نُریدُ» مضارع و دالّ بر آینده (به معنای بعد از تکلّم) است پس شما افعال «یَستَضعِفُ» و «یُذَبِّحُ» و «یَستَحیی» را به چه معنایی می‌گیرید؟! اگر بنا به پسند شما باشد، سوره شریفه قصص چنین فرموده است: فرعون -«که از تباهکاران بود ﴿کَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ﴾ و قرن‌ها قبل از رسول خدا  صلی الله علیه و سلم زندگی می‌کرد- در این سرزمین (مصر) سرکشی کرد و أهالی آنجا را شیعه شیعه ساخت و در آینده طائفه‌ای از آنها را تضعیف می‌کند(؟!) و پسرانشان را سر می‌بُرد(؟!) و زنانشان را زنده می‌گذارد(؟!) و ما اراده داریم که در آینده به کسانی که تضعیف شدند منّت نهیم و آنان را پیشوایان و میراث بران سازیم و آنها را در این سرزمین (کدام سرزمین؟) توان و جایگاه دهیم و به فرعون و هامان و سپاهیانشان (آنها را در آینده کجا هستند؟) آنچه را که از آن بیمناک بودند نشان بدهیم؟!!.

بدیهی است که حُکم فعل مضارع در جمله «نُرِىَ فِرعونَ» با افعال «نُمَکِّنَ» و «نَجعَلَ» و «نَمُنَّ» که به یکدیگر معطوف و یا مربوط‌اند یکی است. بنابراین افعال مضارع فوق که قبل و بعد از فعل ماضی «اُستُضعِفُوا» آمده‌اند، باید متناسب با هم فهمیده شوند همچنانکه أفعال مضارع آیه ۴ که پس از أفعال ماضی «جَعَلَ» و «عَلا» آمده‌اند باید متناسب با هم فهمیده شوند. علاوه بر این ضمیر «هُم» در «مِنهُم» و «لَهُم» [آیه: ۶] و در «نَجعَلَهُم» [آیه: ۵]. و در «نِساءَهُم» و «أبنائَهُم» و «مِنهُم» [آیه: ۴] و ضمیر «واو» در «اُستُضعِفُوا» [آیه: ۵] به یک جمع واحد که قوم موسی (بنی‌اسرائیل)([۱]) باشند و در زمان فرعون در مصر می‌زیستند، اشاره می‌کند و ﴿فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾ در آیه ۴ و ۵ با یکدیگر تفاوت ندارند و هردو یک منطقه را بیان می‌کنند. (فلاتَجاهل)

خامساً: بنابرآنچه ذکر شد علّت استعمال أفعال مضارع در آیه ۴ و ۵ پس از أفعال ماضی، آن است که تأخّر معلولی (در مقابل تقدّم عِلّی) را برساند یعنی مستضعف ساختن بنی‌اسرائیل و کشتن پسرانشان و… ناشی از سرکشی او بوده و اراده ما بر پیروز ساختن بنی‌اسرائیل بر فرعونیان و دیدن سزای بد أعمالشان و میراث بردن قوم موسی، متأخّر بر سرکشی فرعون و مستضعف ساختن بنی‌اسرائیل و نتیجه آن بوده است.

سادساً: خدا نحوه تحقّق اراده خود (نُرِیدُ) را درسوره قصص از آیه ۷ تا ۴۰ بیان نموده و فرموده اراده خود را به این صورت تحقّق بخشیدیم([۲]) که: ﴿وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ…﴾ «به مادر موسی وحی کردیم که….» به او شیر بده…. و به او بشارت دادیم فرزندت را از پیامبران قرار می‌دهیم…. تا اینکه در آیه ۴۰ درباره فرعون و فرعونیان می‌فرماید: ﴿فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡیَمِّۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَهُ ٱلظَّٰلِمِینَ ۴٠﴾ [القصص: ۴۰]. «پس او (فرعون) و سپاهیانش را فرو گرفتیم و آنان را به دریا افکندیم پس (ای پیامبر) بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است» سپس در مقابل امام قرار دادن بنی‌اسرائیل در آیه ۵، می‌فرماید: ﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّهٗ یَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ لَا یُنصَرُونَ ۴١﴾ [القصص: ۴۱]. «وآنان(فرعونیان)را پیشوایانی قراردادیم که به­آتش(دوزخ) فرامی‌خواندند و روز رستاخیز یاری نمی‌شوند»([۳]).

به نظر ما هرکه بدون تعصّب و پیشداوری سوره قصص را مطالعه کند، مطالب ما را قبول می‌کند أمّا شیخ طوسی و مجلسی می‌خواهند از این سوره مکّی برای مردم «مهدی» بسازند!!.

[۱]– چنانکه در آیه ۱۳۷ سوره اعراف نام این قوم مذکور است.

[۲]– چنانکه شیخ طبرسی نیز قبل از تفسیر آیه ۷ می‌نویسد: «سپس خداوند که سبجان برای آگاهی ما از کمال قدرت و حکمتش، بیان فرموده که چگونه هلاک و نابودی فرعون و فرعونیان را تدبیر فرموده است».

[۳]– درباره استشهاد حضرت علی  علیه السلام به آیه ۵ سوره قصص رجوع کنید به حاشیه صفحه ۱۷۵ کتاب حاضر.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …