کمک دانشمندان مسلمان به توسعه و پیشرفت علم پزشکی

کمک دانشمندان مسلمان به توسعه و پیشرفت علم پزشکی

اروپائیان قرون وسطی، چندین سال در تاریکی جهل بودند و این دوره، عصر رکود و ضعف تمدّن آنان به شمار می‌رود.

در همان زمان، کشورهای اسلامی از لحاظ علمی بسیار شکوفا و پررونق گشتند، به گونه‌ای که محلّ تجمّع جویندگان علم و معرفت؛ به‎ویژه از کشورهای اروپایی شدند و آنان قصد آموزش و فراگیری معارف و فنونی که مسلمانان در آن‎ها ماهر بودند را داشتند.

چشمه‌های شناخت و آگاهی بر دستان دانشمندان بزرگ مسلمانان در علوم و معارف مختلف شکل گرفت و حتّی شامل علم پزشکی، ریاضی، ستاره‌شناسی و … نیز می‌شد.

این دستان امانتدار مهار تمدّن علمی را در اختیار گرفتند و آن را با افکار تیز و بی‌نظیر خود که با معنویّت قرآن و سنّت، صیقل و جلا یافته بود، به پیش بردند و به اوج و بلندای مجد و برتری رسیدند.[۱]

دکتر محمّد مختار شنقیطی حفظه الله می‌گوید: «یکی از رشته‌هایی که مسلمانان در این دوران طلایی به آن دست یافتند و متبحّر و متخصّص شدند، دانش پزشکی با انواع گرایش‌هایش؛ از جمله جرّاحی پزشکی بود.

در سده‌های نخستین اسلامی، جرّاحی پزشکی کاری بی‌ارزش به شمار می‌رفت و پزشکان مسلمان در ابتدا از انجام این کار سر باز می‌زدند و آن را «کار دست» می‌نامیدند و این کار در آن زمان، حرفۀ حجامت‌کنندگانی بود که تحت نظارت و ارشادات پزشکان، کار داغ‌کردن و خون‌گیری و حجامت و قطع عضو را انجام می‌دادند.

دیری نپایید که پزشکان مسلمان در حوزۀ جرّاحی پزشکی ماهر شدند و به رشد و توسعۀ آن کمک نمودند تا اینکه کاملاً دقیق و زبردست گشتند. این کار با فضل و توفیق الهی و پس از آن، با تلاش‌های مخلصانۀ آنان در جنبه‌های مختلف دانش پزشکی شکل گرفت تا به این مرحله رسید.»[۲]

وی در ادامه می‌گوید: «مسلمانان نخستین افرادی بودند که در زمینۀ جرّاحی پزشکی، مطالبی را در بخش‌هایی از کتاب‌های پزشکی خویش نگاشتند و سپس تألیفات مستقلّی را در این باره نوشتند و با اسلوبی علمی و جذّاب بحث و پژوهش نمودند.

آنان در این کتاب‌ها، انواع مختلفی از جرّاحی پزشکی را که قبلا کشف و بررسی نشده بود را بیان کردند و برای نخستین بار در تاریخ، مراحل و درجات آن را در کتاب‌هایشان آوردند. برخی از انواعی که بررسی نمودند، از این قرار است:

  1. فرایند سنگ‌شکنی در مثانه؛
  2. روند بستن و آتل‌بندی شکستگی‌های بینی؛
  3. طریقۀ بازکردن نای؛
  4. عمل لوزه‌ها؛
  5. عمل ورم موجود در کام یا زبان کوچک؛
  6. فرآیند برش گوشتی که در گوش رشد می‌کند؛
  7. روند سوراخ‌کردن گوش‌های بسته.

علاوه بر این اکتشافات و بیان آن‎ها برای اولین بار در تاریخ بشر، می‌بینیم که اطّلاعات بسیار مهمّی دربارۀ جرّاحی داده‌اند و نخستین افرادی به شمار می‌روند که این مطالب را بیان کرده‌اند؛ مثلاً جداساختن تومورهای بدخیم -سرطانی- و برآمدگی‌ها و زواید گوشتی، به گونه‌ای که نشانه‌هایی تعیین نموده‌اند تا پزشک بتواند به‎وسیلۀ آن‎ها به نوع تومور پی ببرد و بداند که آیا بدخیم و قابل اجتناب است یا از زواید گوشتی بوده و به‎وسیلۀ جرّاحی درمان می‌شود.»[۳]

سپس شیخ محمّد مختار شنقیطی اسامی تعدادی از پزشکان مسلمان که در بسیاری از زمینه‌های پزشکی متبحّر و صاحب‌نظر بوده‌اند را نام می‌برد؛ همچون عبدالملک بن زهر[۴] و رازی.[۵]

در ادامه، مطالبی طولانی دربارۀ زهراوی و تلاش وی در زمینۀ علم پزشکی و جرّاحی و تألیف در این باره و بهره‌گرفتن جرّاحان اروپایی و … از نظریّات و تألیفات وی در چندین قرن، آورده است.

همچنین با نام‌بردن یکی از مقالات زهراوی، می‌گوید که وی در این مقاله، از علم جرّاحی سخن گفته و جرّاحی‌های نو و عجیبی را بیان می‌کند که قبلاً کسی آن‎ها را انجام نداده و در این زمینه چیزی نوشته نشده است.

سپس از تلاش‌های وی برای جرّاحی چشم، بینی، گوش، حنجره، دهان، دندان، استخوان‎های فک گفته و نیز اینکه او برای نخستین بار از فرآیند سنگ‌شکنی سخن گفت.

همچنین از تلاش وی برای درمان فتق و تورّم غدّۀ تیروئید نام برده است.[۶]

دکتر شنقیطی سخنش دربارۀ زهراوی و خدمات او در حوزۀ پزشکی را با آوردن سخنان برخی افراد دربارۀ وی به پایان می‌برد؛ مثلاً از قول دکتر سیمون حایک می‌آورد که: «گای دی شولیاک [۱۲۶۷- ۱۳۰۰م] از زهراوی تأثیر پذیرفت و پس از این جرّاح فرانسوی، زنجیرۀ بزرگی از جرّاحان فرانسوی و دیگران شکل گرفت و به وجود آمد.

وی بر جرّاحانی که پس از او آمدند، بسیار تأثیر گذاشت. او با پیروی از زهراوی، استفادۀ از آفت‌کش‌ها را رها کرد و به استفاده از پمادها و روغن و فتیله روی آورد.»[۷]

پس به این نمونه؛ یعنی زهراوی دقّت نما و آثارش را بررسی کن با وجود اینکه بیش از هزار سال از وفاتش می‌گذرد و او در اندلس و پس از سال ۴۰۰ هـ وفات نمود.[۸]

[۱]– نک: أحکام الجراحه الطّبّیّه، ص ۵۰٫

[۲]– نک: همان، صص ۵۰- ۵۱٫

[۳]– نک: أحکام الجراحه الطّبّیّه، صص ۵۱- ۵۲٫

[۴]– عبدالملک بن زهر در فاصلۀ میان سال‌های ۴۸۴ و ۴۸۷ هـ به دنیا آمد و در سال ۵۵۷ وفات نمود. وی نخستین پزشک جرّاحی بود که جرّاحی سیستم تنفّسی را توصیف نمود؛ آن هم در کتاب بی‌نظیر پزشکی‌اش «التّیسیر فی المداواه والتّدبیر»؛ نک: أحکام الجراحه الطّبّیّه، ص ۵۳٫

[۵]– ابوبکر محمّد بن زکریّا رازی به سال ۲۵۴ هـ در ری متولّد شد و به سال ۳۱۱ هـ در بغداد از دنیا رفت. وی برای اولین بار دربارۀ تفاوت خونریزی شریانی [سرخرگی] و خونریزی وریدی صحبت کرد و نیز در مورد جرّاحی شکستگی‌های کوچک و بزرگ. او نظریّات بسیار دقیق و صحیحی ارائه داد و همچنین از شیوه‌های توقّف خونریزی شریانی و کنترل آن سخن گفت؛ نک: أحکام الجراحه الطّبّیّه، ص ۵۳٫

[۶]– نک: أحکام الجراحه الطّبّیّه، صص ۵۴- ۶۵٫

[۷]– همان، ص ۶۵٫

[۸]– نک: جذوه المقتبس، حمیدی، صص ۲۰۸- ۲۰۹؛ أحکام الجراحه الطّبّیّه، ص ۵۵٫

مقاله پیشنهادی

فضیلت قرائت قرآن

الله متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَتۡلُونَ کِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰهَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَهٗ …